ده نمکی: در سینما الگویی نداشتم
مسعود دهنمکی با اشاره به اینکه هیچگاه توصیه نمیکنم کسی بدون آموزش و طی مقدمات و علمآموزی به این حیطه وارد شود گفت: الگوی سینمایی در کارهای من وجود نداشته است که اگر غیر این بود به تکرار دچار شده بودم.
عصرخبر به نقل از فارس:اگرچه در طی برنامههای مختلف، نقد و منتقدان بخشهای اصلی برنامه هفت را تشکیل دادهاند اما در برنامه این هفته هفت، خود منتقدان از موضوعاتی بودند که در دست بررسی قرار گرفتند و به وضعیت و جایگاه آنان پرداخته شد. این توجه نیز درصحبتهای ابتدایی محمود گبرلو با طرح سوالی مبنی بر اینکه منتقدان فیلم در سینمای ایران چه جایگاهی دارند و چگونه میتوانند در ارتقای فیلمهای ایرانی نقش آفرینی کنند و آیا بدون برخورداری از دیدگاه منصفانه و دانش سینما میتوان درباره فیلم و فیلمساز ایرانی سخن گفت پی گرفته شد. سردبیرهفت با بیان اینکه که سینما ایران نیازمند منتقدانی است که در ابتدا سینما را بشناسند، افزود: افرادی که بدون اهمیت دادن به سینما به تحلیل میپردازند و به ویژه آنها که تفکر دیکته شده طیفهای مختلف را در نقد به کار میگیرند نمیتوانند اثر مفیدی بر سینمای ایران داشته باشند. باید جایگاه منتقدان و تحلیل گرانی که مستقل و با شرافت از سینما و آرمانها و منافع سینما وسینماگران میگویند ارج نهاد و جریانهایی که تحمل حضور متخصصان را ندارند را آسیبشناسی کرد تا جریان نقد فیلم در سینمای ایران از این آفات بزرگ رهایی یابد. وی اظهار داشت: منتقدان نیز باید این را مورد توجه قرار دهند که مبادا از جامعه خود دور باشند. منتقدان سینما اگرازجامعه، محیط و مردم خود دور باشند به طور طبیعی از سینمای ایران هم دور خواهند بود.. آنها هم باید قدری به خود بیندیشند و جایگاه خود را بار دیگربازیابی کنند. گبرلو در پایان صحبتهای خود بیان داشت: منتقدان سینما هم میتوانند نقش فعال و جدی در ارتقای دانش تماشاگران سینما و سینماگرایرانی داشته باشند. به خصوص آنهایی که به آرمانها و اعتقادات دینی، مذهبی وانقلابی بیشتر توجه میکنند. آنها اگر نتوانند دانش سینمای خود را ارتقا دهند نمیتوانند در سینمای ایران همراه با سینماگران باشند. با پایان سرمقاله برنامه، یادها و خاطرهها از بخشهای دیگر برنامه هفت شب گذشته نمایش داده شد که به فیلم رابطهها ساخته پوران درخشنده پرداخته بود. توجه به نیاز مخاطب و نیاز به مخاطب در سینمای ایران اما درصفحه گفتگویی این هفته برنامه، مسعود ده نمکی، فیلمسازی که جریان جدیدی را در سینما ایران به وجود آورد و موج جدیدی از استقبال مردمی را با فیلمهای خود ایجاد کرد و در گردش اقتصادی سینمای ایران تاثیر به سزایی را بر جای گذاشت، حضور یافت. مسعود ده نمکی در این گفتگو در بیان چگونگی ایجاد گردش اقتصادی در سینمای ایران که فیلمهای وی رقم زننده آن نیز بودهاند اظهار داشت: این موقعیت که شخص برای صحبتهای خود گوشها و چشمهایی در اختیار داشته باشد یک نعمت است و این مسئله نه تنها در سینما بلکه در حوزه کار خبرنگاری من نیز وجود داشت. حقوق مولف و حقوق مخاطب، وظیفه این دو را نسبت به هم مشخص میسازد. به واقع نیاز به مخاطب و نیاز مخاطب رابطهای دو طرفه است که حتی اگر بار اول به صورت اتفاقی رخ داده باشد با تکرار ودرصورت اینکه حرف جدیدی برای گفتن نداشته باشد، اعتماد عمومی از آن سلب میشود و اقبال خود را ازدست میدهد. وی ادامه داد: در میان ژانر و مدیوم باید به بهترینها دست یافت، در غیراین صورت درعرصه رقابت حذف و نادیده گرفته میشود. کارگردان فیلم سینمایی اخراجیها با بیان اینکه ورود تجربی به حیطه سینما مسبوق به سابقه است گفت: در سینمای غرب نیز برخی از افراد، سینما را به گونهای تجربی آموختهاند و این مسئله اتفاق جدیدی نیست که تنها برای من رخ داده باشد. اما هیچگاه توصیه نمیکنم که بدون آموزش و طی مقدمات و علم آموزی به این حیطه ورود یابند. کما اینکه خود من نیز به این طریق وارد نشدهام و از قبل نیز به مطالعه و فیلم دیدن در این خصوص پرداختهام و فیلمها را به عنوان کسی که قصد یادگیری دارد تماشا میکردم و قبل از ساخت فیلم اخراجیها نیز برای محک زدن خود یک فیلم 40 دقیقهای ساخته بودم که حکم تجربه را برای من داشت. اما اولین کسی که درباره این فیلم مشورت عملی به من داد ابراهیم حاتمی کیا بود که سعی کردم نقد و گفتههای وی را در اخراجیهای 2 به کار گیرم. کارگردانی باید از درون فرد بجوشد ده نمکی افزود: سینما و کارگردانی ذوق و قریحهای است که باید از درون فرد بجوشد وگاه افرادی با داشتن علم این کار نیز نتوانسته در این حرفه موفق به ساخت اثری درست شوند. کارگردان فیلم معراجیها در توضیح باورپذیرکردن شخصیتهای داستانهای خود بیان داشت: در خصوص رسیدن به چنین شخصیتهایی در فیلمنامه چند عامل و دلیل وجود دارد. در ابتدا ساختار فیلمنامه را بر اساس علم خود طراحی میکردم اما از یک مقطعی متوجه شدم که آنچه که در ارتباط با سینما و ساختار چند پردهای آن مطرح میشود وحی منزل نیست اگرچه که ساخت و پایه ریشهای دارد. وی اذعان داشت: در نگارش فیلمنامه در ابتدا سعی بر داشتن ایده اولیه بکر داشتم و قبل از ورود به سینما ده ایده اولیه برای خود نوشتم و برای اجرایی کردن آنها در هر دوسینمای داستانی و مستند بازه زمانی تعیین کردهام و در صورت سفارش تلویزیون نیز ایدههای خود را بسط دادهام. ده نمکی با بیان اینکه در نگارش فیلمنامه، ایده اولیه مهم است یاد آور شد: در زمان نگارش فیلمنامه و شخصیتهای آن، بازیگر مورد نظر آن را نیز در نظر میگیرم و بر اساس فیزیک و توانمندیهای بازیگر فیلمنامه را مینویسم و آنچه که در فیلم وجود دارد حدود 60 تا 70 درصد قصه را شامل میشود اما بازیگری که منعطف نباشد نمیتواند در کارهای من بازی کند چرا کهگاه در لحظه فیلمبرداری دیالوگها تغییر مییابد و بازیگر درموقعیتهایی قرارمی گیرد که مسئله توانمندیهای وی را مطرح میکند. در سینما الگویی ندارم مسعود ده نمکی در انتهای گفتههای خود اظهار داشت: الگوی سینمایی در کارهای من وجود نداشته است که اگر غیر این بود به تکرار دچار شده بودم. اما در مضمون و در ساختار افرادی وجود دارند که از آنها یادگرفتهام. اما درهر حال هر شخصی باید سعی کند خودش باشد. براساس این گزارش، در بخش پایانی گفتوگو گبرلو با دهنمکی، ده نمکی در پاسخ به سوالی درارتباط با مردمی بودن فیلمهایش گفت: از همه کسانی که به هر ترتیب در این اثر من شامل دو فیلم مستند، 5 فیلم سینمایی و 2 سریال در کنارم بودند تشکر میکنم و از همه کسانی که در این سالهای به هر دلیلی از من رنجیدهاند غذرخواهی میکنم که گبرلو به دهنمکی گفت: این صحبتها بوی خداحافظی میدهد و دهنمکی نیز در این لحظه پس از بغض که بسیار تلاش می کرد تا این بغض نشکد از بیمهریها به خودش در 10 سال کار سینمایی گفت. براساس این گزارش،در میانه دو بخش گفتگویی شب گذشته هفت، حمیدرضا دیباجی؛ معاون امورارتباطات و رسانهای فارابی به مناسب برگزاری اولین جشن رسانهای سینما توسط بنیاد فارابی در 26اردیبهشت ماه بر روی خط هفت حاضر شد و به توضیحاتی در این خصوص پرداخت. جایگاه نقد در سینمای ایران اما در بخش دیگری از گفتگوهای مجله تصویری هفت؛ طهماسب صلح جو، رییس پیشین انجمن صنفی منتقدان مهمان برنامه بود. وی که چندی پیش از سمت خود در انجمن منتقدان استعفا داده است در خصوص این اقدام خود بیان داشت: بنا بر تشخیص خود تصمیم گرفتم که دیگر در این سمت حضور نداشته باشم چرا که من آدم ریاست طلبی نیستم و زمانی که متوجه شدم شرایط به گونهای است که نمیتوان کاری کرد ترجیح دادم که نباشم. صلح جو ادامه داد: مجموعه عوامل انجمن در دایره بستهای گرفتار شده است که اگر اتفاقی در آن رخ ندهد نیمه جان باقی میماند، اگرچه که انجمن صنفی خیلی میتواند موثر باشد اما خود اعضای تشکیلات باید کاری را صورت دهند. فراوانی رسانهها به نقد لطمه زده است این منتقد سینما درخصوص وضعیت نقد در رسانهها توضیح داد: در حال حاضر وضعیت نقد چندان مطلوب نیست و این نامطلوب بودن نشات گرفته از فراوانی رسانهها است که سبب شده است اهمیت ماهیت و سرشت نقد فیلم کم و دیده نشود واگرچه که فراوانی رسانهها امر طبیعی محسوب میشود اما حضور رسانههایی با ماهیت دیجیتالی به جای ترویج فرهنگ، خود به نوعی ضد فرهنگ تبدیل میشوند که این نیز ناشی از اقدامات و تاثیرات این نوع رسانهها است. وی با اشاره به اینکه در نظام فرهنگ رسانهای این گونه موارد پیش بینی نمیشود گفت: نقد فیلم یکی از شاخههای ادبیات سینمایی است و با نگارش است که معنا پیدا میکند. نقد فیلم یک اثر ادبی است که حتی اگر در خصوص فیلمی که ارزش سینمایی ندارد نوشته شود باز ارزش ادبی خود را حفظ میکند. رییس پیشین انجمن منتقدان ادامه داد: منتقد از زمان شروع نگارش نقد یک اثر تا زمانی که آن را به پایان ببرد نیز در حال فکر کردن است و با اثر سینمایی در حال تعامل و گفتگو است و این نگارش نیز خود زمان میبرد اما زمانی که در طی مصاحبه کوتاه تلفنی از منتقد خواسته میشود که نقد خود از یک اثر را بیان کند به واسطه زمانی که صرف آن نمیشود و نوع نگارشی که برای آن میشود نوشته نیز وجه سردستی پیدا میکند و این خود نیز طبیعتا به نقد آسیب میرساند. طهماسب صلح جو در پایان بخش صحبتهای خود تاکید کرد: منتقد فیلم شدن شرایط خواه و ناخواه دارد. بدین معنی که منتقد کسی است که از طریق ظرایف ادبی، اندیشه خود را نسبت به موضوع فیلم بیان میکند. نقد «معراجیها» آخرین بخش هفت اما پرده آخر برنامه هفت با پنجمین فیلم بلند سینمایی مسعود ده نمکی؛ معراجیها بالا رفت. غلامعباس فاضلی و محسن دریا لعل دو تن از منتقدانی بودند که در بخش نقد برنامه حضور یافتند و با نگاهی منتقدانه به این اثر پرداختند. غلام عباس فاضلی در ابتدا گفتههای خود با بیان اینکه صحبت در مورد معراجیها به سبب پس زمینهای که در پشت آن وجود داردو تبعات و سوءتفاهماتی که ممکن است در پی آن رخ دهد، ورطه خطرناکی است اذعان داشت: بخش دیگری ازموضوعات مورد توجه این فیلم شخصیت پیچیده مسعود ده نمکی در یک فرآیند سینمایی پیچیده است. چرا که اگرچه که وی انسانی وارسته و فرد قابل اتکایی است و خصوصیاتی دارد که چون گوهری نایاب در عرصه سینما میماند اما فیلمساز بدی است. وی ادامه داد: چرایی این بد بودن به این مسئله بر میگردد که شخصی چون ده نمکی فیلم سینمایی میسازد که پیش از آن مستند سازی با دغدغه اجتماعی بوده است ونسبت به رویدادهای جهان پیرامونش واکنش نشان داده است درحالی که تمام فیلمهای وی عقیماند وازجهت کارگردانی به قصههایی میپردازد که خنثی هستند و بحث روز جامعه را مطرح نمیکند و وی آدمی است که به فیلمهای خود الصاق است و وی را نمیتوان از فیلمهایش جدا ساخت. محسن دریالعل در ادامه گفتههای فاضلی و رد نقد وی اظهار داشت: از نظر من مسعود ده نمکی در فیلم معراجیها بحث روز جامعه خود را مطرح میسازد. چرا که باید فیلم را در ساختار خود دید که گزیدهای از یک سریال است. وی اشاره کرد: مسعود ده نمکی کارگردان خوبی است که اگرچه با تعریفهای آکادمیک ما، کارگردان خوبی محسوب نمیشود اما مردم وی را دوست دارند و با وجود اینکه داستان در ابتدا و انتهای خود رها میشود و شخصیتها کامل نیستند اما در سینمای امروز ما فروش خوبی را از آن خود کرده است. مسعود ده نمکی، خودش است واز هیچ کسی تقلید نمیکند و در فیلم معراجیها جنگی را نمایش میدهد که جنگ واقعی است اگرچه که شاید بحث جنگ، ساختارو نشانههای موضوع امروزی را نداشته باشد. دریا لعل در پایان در رد گفته فاضلی که فروش فیلم ربطی به ساختار آن ندارد و آنچه که امروز به عنوان فروش فیلم مطرح میشود عوام فریبی است، فروش در تحلیل یک فیلم را یک معیار دانست و اظهار داشت: مسعود ده نمکی و فیلم معراجیها به یکدیگر متصلاند و زمانی که وی دهه 60 را به نمایش میگذارد، فیلم به خوبی نشان میدهد که وی این دهه را لمس کرده است و مخاطب نیز در پی آن نیز میتواند آن را لمس کند و شخصیتها خنثی نیستند و رزمندههای داخل فیلم آدمهای به یکباره سفیدی نیستند که این اتفاق حضور آدمهای واقعی را و نه فانتزی را در فیلم رقم میزند.