فقدان فاجعهبار یک صنعت مهم در کشور
پسرجوان سیهچرده از داخل سردخانه، کارتون ساده مقوایی 10 کیلویی خرما را
به سختی خارج میکند، چسب روی آن را باز میکند و خرماهای خشک درجه یک را
که به اندازه حدود دو بند انگشت او هستند، نشان میدهد و میگوید: «ما
فلهای خرما را به اندونزی و مالزی کیلویی دوازده سیزده هزار تومان
میفروشیم و بعد آنها دوباره خرما را از این کارتونها خارج میکنند و در
بستهبندیهای صادراتی و استاندارد جا میدهند و به کشورهای اروپایی،
آمریکا و استرالیا صادر میکنند.»
به گزارش خبرآنلاین، او که مسئول بازرگانی یکی از شرکتهای
تولید خرما در شهر کرمان است و در سالن بستهبندی کارخانه ایستاده،
میگوید سود اصلی حاصل از صادرات خرمای ایران را مالزی، اندونزی، روسیه و
کشورهای حاشیه خلیج فارس به خصوص امارات میبرند: «چون صنایع بستهبندی
پیشرفته نداریم و نمیتوانیم در حد استاندارد جهانی محصول خرما را
بستهبندی کنیم، مجبوریم خرما را ارزان بفروشیم و بعد در کشورهای دیگر
دوباره با بستهبندی جدید حدود سی چهل درصد خرما را گرانتر میفروشند. ما
کیلویی حدود سه دلار خرما را میفروشیم و آنها بعد از بستهبندی جدید بیش
از پنج دلار هر کیلو خرمای ما را میفروشند.»
ایران دومین صادرکننده عمده خرمای جهان است اما به دلیل فقدان صنایع
بستهبندی، نزدیک 80 درصد خرمای کشور به صورت فلهای و بدون بستهبندی
استاندارد و ارزش افزوده به فروش میرسد. مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی با
اشاره به اینکه 70 درصد شرکتهای بستهبندی خرما در کشور به دلیل نداشتن
امکانات و توان مالی کم، خود صادرکننده نیستند، به بررسی وضعیت تولید و
صادرات خرما پرداخته و «بستهبندی خرما» در ایران را مهمترین مشکل صادرات
این محصول عنوان کرده است.
در بخشی ازاین گزارش نوشته شده: «صادرات خرمای کشور دارای نظام و انضباط
نیست. کارگران نهتنها دارای اطلاعات لازم نیستند بلکه نظافت و بهداشت را
نیز رعایت نمیکنند. دیوارهای اکثر کارگاههای بستهبندی خرما گلی است و
خرما در کف سالنها یا باغها برای بستهبندی ریخته میشود. از داخل
سردخانهها بوی خرمای ترشیده به مشام میرسد و در بعضی کارگاهها
سردخانهها محل عبور است. بستهبندی اغلب به صورت سنتی توسط کارگر انجام
میشود. تکنولوژی دستگاههای مورد استفاده نسبت به کشورهای مجاور و
عرضهکننده خرما به جهان عقب است.»
در ادامه این گزارش نوشته شده: «درکارگاههایی که از ماشین آلات آمادهسازی
و بستهبندی استفاده میکنند، معمولا یک شیفت کاری وجود دارد که بسیار کم
است. صنایع ساخت مواد بستهبندی خرما از دقت لازم برخوردار نیستند.
هیچگونه طراحی در شکل و فرم بستهها وجود ندارد و چاپ روی بستهها بسیار
ابتدایی است. رنگ بستهها بر اساس سلیقه کشورهای خریدار نیست. بستهبندی
خرما اکثرا به صورت بستههای ثانویه و به حالت فله است. به طور کلی میتوان
گفت که بستههای خرمای ایران هیچگونه جذابیتی نداشته و قابلیت رقابت با
خرمای صادراتی سایر کشورها را ندارد.»
اما این تنها محصول کشور ما نیست که حال و روزی اینچنینی دارد بلکه وضعیت
زعفران، خشکبار، مرکبات، میوهها، سبزی و ترهبار، صنایع غذایی، شیلات، گل و
… هم دست کمی از خرما ندارند. مثلا در شرایطی که ایران از نظر تولید
زعفران در رتبه اول جهان قرار دارد و بیش از 85 درصد زعفران مصرفی جهان را
تولید میکند اما بخش عمدهای از زعفران کشور در امارات و اسپانیا
بستهبندی میشوند و حتی به اسم زعفران کشورهای دیگر به فروش میرسند و
تعداد کارخانههای بستهبندی استاندارد زعفران در کشور به 20 کارخانه
استاندارد هم نمیرسد.
خبرنگار روزنامه فایننشال تایمز در تهران هم در گزارشی به صادرات زعفران
ایران به اسپانیا به صورت فلهای اشاره کرده و از قول رئیس شورای ملی
زعفران کشور نوشته که قیمت زعفران بستهبندی شده نسبت به زعفران فلهای
حداقل 20 درصد (بیش از یک میلیون تومان) بیشتر است و ایران هر ساله چندین
میلیارد تومان به این دلیل ضرر میکند.
در سالهای گذشته، عسل کشور هم شرایط مشابه زعفران و خرما را پیدا کرده است
و عسل ایران بار دیگر در کشور ترکیه بستهبندی میشود و به اسم عسل ترکیه
به فروش میرسد. چندی قبل در یکی از سفرهای تحقیقاتی تیم دیدهبان به
استانهای مختلف کشور، رئیس اتحادیه میوه و ترهبار ارومیه گفت که با وجود
اینکه 25 درصد محصول سیب کشور از باغات این استان برداشت میشود اما به
دلیل نبود صنایع بستهبندی و سورتبندی (دستهبندی) مناسب و حتی کارخانجات
متعدد کنستانتره، محصول سیب این استان به وسیله واسطهها به تجار عربی و
ترک فروخته میشود و بعد در این کشورها بعد از دستهبندی و بستهبندی صادر
میشوند: «آنها سیبهایی که در ایران کیلویی و تنی خریداری میکنند در یک
چرخه به صورت عددی به فروش میرسانند.»
موضوعی که رئیس اتحادیه میوه و ترهبار ارومیه به آن اشاره میکند را
میتوان با سفر به نقاط مرزی و پایانههای مرزی به خوبی دید. مثلا در مرز
پرویزخان در استان کرمانشاه با کشور عراق میتوان کامیونهای متعدد پر از
گونیهای سیبزمینی و پیاز را دید که زیر آفتاب و بدون هیچ محافظی برای این
محصولات کشاورزی صادراتی در صفهای طولانی در انتظار کارهای گمرکی هستند و
در مرز «سِرو»ی ارومیه با ترکیه هم ماشینهای زیادی را میتوان دید که به
صورت فلهای میوه بار زدهاند و در انتظار اجازه خروج از ایران و ورود به
کشور ترکیه هستند.
در حال حاضرنبود صنایع بستهبندی استاندارد در کشور یکی از مهمترین مشکلات
صادرات مواد غیر نفتی به خصوص مواد خوراکی و محصولات کشاورزی محسوب
میشود، به شکلی که بررسیهایی که از سوی وزارت جهاد کشاورزی و صنعت، معدن و
تجارت انجام شده، نشان میدهد که سالانه 25 تا 30 درصد محصولات کشاورزی در
کشور به دلیل نبود صنایع بستهبندی اصولی، استاندارد و مدرن به ضایعات
تبدیل میشوند و کشور از این راه بیش از 10 میلیارد دلار خسارت متحمل
میشود.
در سالهای گذشته با وجود اینکه برای بالا بردن نرخ صادرات و به خصوص
صادرات غیر نفتی گامهای مختلفی در کشور از سوی فعالان بخش خصوصی و نهادهای
دولتی برداشته شده است اما همچنان قدم موثری برای حل مشکل صنایع بستهبندی
در کشور برداشته نشده است و به جز راهاندازی تک و توک شرکتها و
کارخانههای بستهبندی که البته آنها هم خصوصی هستند، کار چندان دیگری صورت
نگرفته است.
برای مثال میتوان علاوه بر صادرات محصولات کشاورزی به چالشهایی که برای
بستهبندی و صادرات صنایع دستی در کشور وجود دارد هم اشاره کرد. ایران به
دلیل تنوع فرهنگی، قومی و تاریخی، یکی از مهمترین کشورهای جهان در تولید
صنایع دستی است اما مشکل نبود بستهبندی استاندارد باعث شده تا صادرات
صنایع دستی کشور با چالش جدی رو به رو شود. تصور کنید یک ظرف قلمزنی و یا
ملیلهکاری روی نقره بعد از ماهها کار قرار است به خارج از کشور صادر شود
اما ظرف و بستهبندی در خور تلاش آن استادکار و قیمت دو سه میلیونی شیء
وجود ندارد.
چندی پیش معاون صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور در روز
بزرگداشت صنایع دستی گفته بود: «هماکنون بیشتر صنایع دستی ایران در
کارتونهای سیگار و نایلون بستهبندی و صادر میشوند.»
همه این ضعفها در صنعت بستهبندی و فراوری محصولات باعث شده تا ایران به
جای یک کشور با چرخه کامل صادراتی و ارزش افزوده بالا به کشوری خامفروش و
صادرکننده فلهای محصولات تبدیل شود و به همین خاطر ارزش افزوده چندانی به
دست نیاورد؛ در حالی که با سرمایهگذاری خصوصی و دولتی در زمینه صنایع
بستهبندی و فراوری میتوانیم درآمدهای ارزی کشور را از صادرات چند برابر
کنیم و از طریق صادرات محصولات مختلف، ارزش افزوده به دست آوریم.
صافدل رئیس پیشین سازمان توسعه تجارت در اینباره به رسانهها گفته بود:
«سهم صنایع بستهبندی در هزینه تمامشده کالاها 10 درصد است؛ در حالی که
این صنعت حتی میتواند سهمی تا 90 درصد در ایجاد ارزش افزوده داشته باشد.»
به گفته او طراحی و کیفیت بستهبندی محصولات میتواند منجر به حفظ بازارهای
هدف و ماندگاری کالاهای صادراتی ایران در بازارهای جهانی شود. به اعتقاد
کارشناسان، بستهبندی مهمترین ویترین یک محصول برای جذب مشتری است و
بهترین محصول با بالاترین کیفیت اگر در بازارهای جهانی بستهبندی مناسبی
نداشته باشد چندان مورد توجه قرار نمیگیرد.
تحقیقی که در سال 2000 در فروشگاههای زنجیرهای بین مشتریان از سوی «روت
رتی» با عنوان «مولفههای شفاهی و تصویری در طراحی بستهبندی» در آمریکا
صورت گرفت نشان داد که حدود ۷۳ درصد از تصمیمات مربوط به خرید محصولات
مصرفی در محل فروشگاه گرفته میشود. این روش خرید بعدها با نام «انگیزشی»
مشهور شد. بستهبندی میتواند مانند یک رسانه، پیام تولیدکننده را به
مصرفکننده برساند، در او ایجاد علاقه و انگیزه کند و بالاخره در صورت لزوم
او را نسبت به خرید کالا متقاعد سازد. اما در مقابل، بستهبندی نامرغوب و
عدم تنوع در تولید میتواند باعث از دست دادن بازارهای هدف در صادرات
محصولات کشاورزی، غذایی و … شود.
بستهبندی برای افزایش فروش و صادرات تا جایی اهمیت دارد که از سوی بسیاری
از کشورها و شرکتهای بزرگ اقدامی استراتژیک محسوب میشود و هر سال
میلیاردها دلار در این زمینه سرمایهگذاری و هزینه میکنند. مثلا در سال
2012 مهمترین شرکتهای مصرفکننده بستهبندی مواد غذایی بر اساس میزان
درآمد سالانه و مصرف بستهبندی، شرکت نستله با درآمد سالانه 56.60 بیلیون
دلار و شرکت پپسی با درآمد سالیانه 33.40 بیلیون دلار بودهاند.
در بین کشورهای جهان هم در حال حاضر آمریکا، ژاپن و چین بزرگترین بازارهای
بستهبندی را به خود اختصاص دادهاند. بر اساس آمارها در سال 2012 حجم
بازار بستهبندی تنها در این سه کشور بیش از ۲۲۰ میلیارد دلار برآورد شده
است. کشورهایی چون آلمان، فرانسه، بریتانیا و ایتالیا هم در ردههای بعدی
لیست بزرگترین بازارهای بستهبندی جهان قرار دارند. اما نکته جالب در این
فهرست، جایگاه سیزدهمی ترکیه است با بازار فروشی در حدود ۱۰ میلیارد دلار
که حتی بالاتر از کشورهایی چون برزیل، اندونزی و کره جنوبی جای گرفته است.
اما برخلاف همسایه غربی، آمار و ارقام نشان میدهد که ایران هیچ جایگاه و
سهمی از بازار پرسود و رونق صنایع بستهبندی در سطح جهان ندارد؛ به طوری که
سهم ارزش بستهبندی از تولید ناخالص داخلی کشور در سالهای گذشته روندی
نزولی داشته و در سال 1390 حدود 0.86 درصد بوده است.
طبق آمارها در سالهای گذشته نهتنها در داخل کشور روی پیشرفت صنعت
بستهبندی سرمایهگذاری نشده است بلکه ایران به یکی از واردکنندگان و
مصرفکنندگان صنایع بستهبندی هم تبدیل شده است، به طوری که اگر شاخص مصرف
سرانه بستهبندی را بررسی کنید مشاهده میشود که سرانه مصرف بستهبندی
درکشور روندی رو به رشد داشته و از 12 دلار در سال 1382 به بیش از 35 دلار
در سال 1390 رسیده است. این روند نشان از عدم همخوانی بین روند رو به رشد
مصرف و تولید دارد که نتیجه این روند، افزایش واردات بستهبندی بوده است.
به اعتقاد کارشناسان و باتوجه به پیشرفت کشورهای رقیب ایران همچون ترکیه،
امارات، عراق، هند و کشورهای آسیای میانه در زمینه صنعت بستهبندی، اگر
توجه ویژه به این صنعت در کشور نشود، به زودی ایران بازار بسیاری از اقلام
صادراتی خود را از دست میدهد و تنها میتواند با خامفروشی و فروش فلهای
کار خود را بدون ارزش افزوده واقعی پیش ببرد و این ضعف در نهایت شرکتهای
ایرانی را از بازارهای صادراتی جهانی دور میکند.
بر اساس آمارهایی که چندی پیش از سوی مشاور بستهبندی سازمان توسعه تجارت
بیان شد، حجم سرمایهگذاری ایران در صنعت بستهبندی تنها 1 درصد از حجم
سرمایهگذاری در این زمینه در سطح جهان است که با توجه به مزیتها و
پتانسیلهای ایران، عددی بسیار پایین است. سرمایهگذاری روی صنعت بستهبندی
(به جز صنعت چاپ) در سال 2010 بیش از 500 میلیارد دلار بوده است.
صنعت بستهبندی متولی ندارد
اما در این بین و به اعتقاد کارشناسان آنچه در سالهای گذشته باعث شده تا
صنعت بستهبندی کشور پیشرفتی در خور نداشته باشد به عدم سرمایهگذاری مناسب
در این زمینه و نبود متولی مشخص بازمیگردد. در حال حاضر هیچ دستگاه و
نهاد دولتی حضور فعال، مشارکت، نظارت و مدیریت بخش صنعت بستهبندی کشور را
در دست ندارد و تنها موسسات خرد و کوچکی همچون «کلینیک بستهبندی مواد
غذایی» یا بخش بستهبندی موسسه استاندارد در این زمینه فعالیتهایی دارند
اما در هیچ وزارتخانهای از جمله صنعت، معدن و تجارت، جهاد کشاورزی و …
برنامهای منسجم برای سامان دادن به وضعیت صنعت بستهبندی در کشور و جذب
سرمایهها در این زمینه وجود ندارد. هیچ نهادی متولی صنعت بستهبندی در
کشور نیست، در شرایطی که خسارت سالانه فقدان بستهبندی مناسب در کشور، به
میلیاردها دلار میرسد. خسارتی که با صرف مقداری سرمایه در صنعت بستهبندی و
حرکت بهموقع میتوانست تبدیل به میلیاردها دلار ارزآوری و سود برای کشور
شود.
همچنین در این زمینه با توجه به تنوع انواع بستهبندیها و محصولات حتی
نهادهای منسجم خصوصی و مردمی مانند اتحادیهها یا انجمنهایی هم در کشور
برای صنعت بستهبندی تشکیل نشده است و از سوی دیگر با وجود گذشت 4 دهه از
تشکیل سازمان جهانی بستهبندی، ایران هنوز عضو این نهاد بینالمللی هم نشده
است.
بسیاری از صادرکنندگان و فعالان بخش خصوصی معتقدند نبود متولی برای
ساماندهی صنعت بستهبندی در کشور باعث شده تا هیچ بودجه و ردیف مالی برای
این موضوع در نظر گرفته نشود و حتی اقدام تشویقی هم برای جذب سرمایههای
بخش خصوصی در این زمینه صورت نگیرد.
یکی از تولیدکنندگان و تجار خرمای آبادان در اینباره معتقد است که ورود به
صنعت بستهبندی از جمله بستهبندی خرما نیازمند امکانات، زیرساختها،
بازاریابی برای محصولات، سرمایهگذاریهای کلان و حمایتهای دولتی در قالب
وامهای طولانیمدت است.
او با طعنه و خنده میگوید که با وام با بهره 20 و چند درصدی نمیتوان کارخانه چند میلیاردی زد، به امید روزی که به سوددهی برسد.
به اعتقاد کارشناسان، راهاندازی و تاسیس کارخانجات بستهبندی در کشور
نیازمند زیرساختهای لازم است و در حال حاضر یکی از بزرگترین مشکلات صنعت
بستهبندی، نبود ماشینآلات و خط تولید صنعتی استاندارد برای بستهبندی
کالاها و محصولات در کشور است، به صورتی که بسیاری از کارگاههای بستهبندی
به صورت سنتی و با استفاده از کارگران اقدام به بستهبندی محصولات صادراتی
خود میکنند.
برای مدرن کردن صنعت بستهبندی در کشور نیاز است که با سرمایهگذاری کلان،
ماشینآلات مختلف بستهبندی از کشورهایی مانند آلمان، ایتالیا، فرانسه و
کشورهای دیگر وارد کشور شود.
البته دراین بین به جز ماشینآلات بستهبندی در انواع مختلف نیاز است تا
مواد اولیه هم برای بستهبندی کالاها و صادرات آنها وارد کشور شود. همچنین
باید موازی واردات ماشینآلات مرتبط با بستهبندی، گامهایی هم در زمینه
پیشرفت صنعت چاپ در کشور برداشته شود زیرا صنعت بستهبندی و چاپ به صورت
همزمان باید پیش بروند.
از سوی دیگر یکی از چالشهای مهم پیش روی صنعت بستهبندی، نبود نیروی
متخصص، خلاق و دانشآموختگان رشتههای مرتبط با صنعت بستهبندی و چاپ در
کشور است. در حال حاضر در ایران دانشگاه و دانشکدههای مرتبط با صنایع
بستهبندی وجود ندارد و همین موضوع باعث شده تا متخصصان بستهبندی و طراحی
انواع جعبهها، شیشهها و ظروف مختلف تربیت نشوند و در این زمینه کشور با
کمبود نیروی انسانی متخصص رو به رو باشد.
هماکنون بیشتر بستهبندیها و ظروفی که در کشور طراحی میشوند تنها
کپیشده از مدلهای خارجی هستند که نمیتوانند شانسی در بازارهای جهانی
داشته باشند.
اما با وجود همه این چالشها به اعتقاد کارشناسان، صنعت بستهبندی در کشور
پتانسیل و مزیتهای بالایی برای سرمایهگذاری، اشتغالزایی و مدرن شدن
دارد؛ اقداماتی که میتواند در آیندهای نهچندان دور درآمدهای ارزی کشور
را چند برابر کند و ارزش افزوده بسیاری برای کشور داشته باشد. البته در این
بین نیاز است که برنامهای جامع برای مدرنسازی صنایع بستهبندی طراحی و
تدوین شود و در مرحله اول، نهادی مسئولیت پیگیری امور را بر عهده بگیرد و
نهادهای نظارتی در این بین ایجاد شود.
همچنین لازم است که دولت با حمایت از بخش خصوصی، راه را برای ورود
سرمایهگذاران و حضور گسترده آنها هموار کند تا با سرمایهگذاری،
ماشینآلات مورد نیاز این صنعت وارد کشور شود و کارخانههای مدرن بستهبندی
راهاندازی شوند. علاوه بر اینها لازم است که با همکاری مراکز علمی و هنری
متخصصانی برای حضور در صنایع بستهبندی هم پرورش یابند.