دلواپسانی که در درون دولت فعالیت می کنند!
به نظر می رسد که در درون کابینه هم عده ای با مطامع نفسانی و شخصی، اگر چه با اصل مذاکرات مخالف نیستند، اما با اینکه چه افرادی مذاکره کنند و چه کسانی موفقیت احتمالی را به دست آورند، مخالفت دارند و گویا برای خود سهم بیشتری در درون دولت قائل هستند و معتقدند که اگر قرار است کسی برای موفقیت احتمالی دولت نزد مردم و افکار عمومی برجسته شوند، باید آنان باشند و نه اشخاص فعلی مذاکره کننده!
عصر خبر: این روزها برخی خارج از دولت به خاطر حساسیت روی منافع ملی و برخی به دلیل رویکرد جناحی خود دلواپس مذاکرات ایران به ویژه با آمریکا هستند. اما اطلاعات تابناک نشان می دهد که در درون خود دولت نیز کسانی هستند نه به خاطر حساسیت در مورد منافع ملی،بلکه به خاطر مسائل شخصی،تیم هسته ای را برای رعایت آنان تحت فشار قرار می دهند.
به گزارش خبرنگار تابناک،انتقاد از مذاکرات هسته ای و پرداختن به جزئیات آن چه از سوی دلسوزان نظام سیاسی کشور و چه حتی از سوی مخالفان اگر با عقلانیت، با رعایت حساسیت های منافع ملی و به قصد به حداکثر رساندن منافع ملی ایرانیان در فضایی برادرانه انجام گیرد،بسیار مطلوب و خواستنی هم هست چه اینکه بسیاری از طرفداران امروز مذاکرات هسته ای از این رو به مذاکرات پیشین انتقاد دارند که فضایی برای انتقاد و کمک به آن تیم در اختیارشان نبود.
بر این اساس، توجه به منافع ملی، عقلانیت،دوری کردن از منافع شخصی و جناحی و در نظر گرفتن شرایط زمانی نظام سیاسی و تیم مذاکره کننده، کلید واژه هایی هستند که منتقدان می توانند با توجه به آنان به تحلیل رفتار تیم ایرانی و تیم طرف مقابل بپردازند. تردیدی نیست با رعایت چنین مباحثی تحلیل رفتار مذاکراتی نتایج پرباری برای کشور به ارمغان خواهد داشت و حقی است که باید برای هر ایرانی صاحبنظری در این باره قائل شد.در کنار این دوری از اطلاعات غلط، عدم قضاوت شتابزده،سوء ظن به مذاکره کنندگان ایرانی و دادن بهانه در اختیار طرف غربی نیز در مقام تحلیل و ارزیابی هم ضرورت دارد.
این مسائل ممکن است از سوی برخی از مخالفان و منتقدان رعایت شود و از سوی برخی رعایت نشود.به هر حال منتقد و مخالف را نمی توان در چارچوب مشخصی محصور و محدود کرد. اما نکته ای که تاسف بار تر از عدم رعایت حساسیت های ملی و اخلاقی از سوی برخی مخالفان وجود دارد،مخالفت های درون دولتی با تیم هسته ای و نه مذاکرات هسته ای است.
به نظر می رسد که در درون کابینه هم عده ای با مطامع نفسانی و شخصی، اگر چه با اصل مذاکرات مخالف نیستند، اما با اینکه چه افرادی مذاکره کنند و چه کسانی موفقیت احتمالی را به دست آورند، مخالفت دارند و گویا برای خود سهم بیشتری در درون دولت قائل هستند و معتقدند که اگر قرار است کسی برای موفقیت احتمالی دولت نزد مردم و افکار عمومی برجسته شوند، باید آنان باشند و نه اشخاص فعلی مذاکره کننده!
دولتیان باید به تدریج بیاموزند که دولت،شرکت سهامی نیست که هر کس تبلیغات بیشتری در انتخابات کرده باشد و یا قرابت بیشتری با شخص اول دولت داشته باشد، لزوما باید نزد افکار عمومی هم محبوب تر باشد. محبوبیت نزد مردم را یکی خدای متعال می دهد و دیگری تلاش و توانایی واخلاص و موفقیت در کار.نباید برخی از دولتیان انتظار داشته باشند که محبوبیت را برایشان بسازند،محبوبیت می آید!