با خیانتکاران مبارزه با استکبار چه بایدکرد؟
نظام با مبارزه بهوجود آمد، با مبارزه هم باقى ماند. من عرض میکنم کار من و شما ادامه آن مبارزه است و بدون مبارزه نمیتوانید به آن هدفها دست پیدا کنید.
عصرخبر به گزارش مشرق، رهبر حکیم انقلاب اسلامی در دیدار نمایندگان مجلس در تاریخ 4/3/1393 به نکات بسیار مهمی اشاره داشتند که مهمترین فراز بیانات ایشان ترسیم «مختصات صحنه تقابل میان جبهه ضداستکباری و جبهه استکبار» بود. به چند فراز از این بیانات توجه کنید:
…نظام با مبارزه بهوجود آمد، با مبارزه هم باقى ماند. من عرض میکنم کار من و شما ادامه آن مبارزه است و بدون مبارزه نمیتوانید به آن هدفها دست پیدا کنید…
… اینهایى که براى تئوریزه کردن سازش و تسلیم و اطاعت در مقابل زورگویان، نظام را متهم میکنند به جنگطلبى یا به تئوریزه کردن جنگ، دارند خیانت میکنند، دروغ میگویند. نه! نظام، نظام انسانى است، نظام شرف است، نظام احترام به کرامت بشر است، نظام سلامت است؛ وَ الصلحُ خَیر. در همه این صحنهها، چه عرصه اداره کشور، چه عرصه فعالیتهاى گوناگون اقتصادى، علمى، فرهنگى و… چه عرصه سیاستگذارى، چه عرصه تقنین، چه عرصه مذاکرات خارجى و… باید بدانیم ما در حال مبارزهایم؛ در ادامه مبارزاتى و راهى که به پیدایش نظام و بقاى نظام منتهى شد، داریم حرکت میکنیم؛ این را باید بدانیم. این بایستى مثل یک تفکر گستردهاى بر تمام فعالیتهاى ما حاکم باشد، هر کارى میکنیم، این بایست در ضمن آن ملحوظ باشد…
…شما در تقنین، دستگاههاى دولتى در اجرا، مسؤولین گوناگون بخشهاى مختلف در حوزههاى مسؤولیت خودشان، باید به این توجه داشته باشند. این عرض ما است. کار اساسى مجلس ادامه مبارزاتى است که به پیروزى انقلاب منتهى شد و مبارزاتى که به بقاى این انقلاب منتهى شد…
…حالا این مبارزه تا کِى طول خواهد کشید؟ مبارزه و جهاد بهیکمعنا تمامنشدنى است- چون شیطان همیشه در دنیا هست- به یکمعنا با موقعیتهاى مختلف، شکل جهاد تغییر میکند. اگر کشورها و ملتهایى، بتوانند همت کنند و جامعه بشرى را و جامعه جهانى را از زیر بختک استعمار و استکبار بیرون بکشند، مشکل حل خواهد شد. یعنى عمده مشکل بشریت این است. امروز دستگاههاى استکبارى و در رأس آنها آمریکا، مثل بختک افتادهاند روى جسم بشریت و روى فکر بشریت- مثل جان بشریت- او را احاطه کردهاند، او را میفشرند، او را آشفته میکنند، زندگىاش را پریشان میکنند؛ اگر بشریت بتواند خودش را از زیر این سایه سنگین، از زیر این کابوس بیرون بکشد، آنوقت نفس راحتى خواهد کشید. البته کار آسانى نیست، کار دشوارى است، مبارزات طولانى و بلندمدت میخواهد…
محورهای مهمی که از این بیانات قابل احصا بوده و لازم است در دستور کار قوای کشور قرار گیرد عبارتند از:
-تعبیر صحنه رویارویی میان نظام اسلامی با جبهه استکبار به میدان مبارزه- تاکید بر دائمی بودن مبارزه تا زمان شکست و نابودی جبهه استکبار- فراخواندن همه دستگاهها و ارکان نظام برای حفظ آمادگی جهت حضور در میدان دائمی مبارزه- خیانتکار معرفی کردن افرادی که تلاش دارند سازش و تسلیم و اطاعت در مقابل زورگویان را تئوریزه کنند.
خوب است فقط به عنوان نمونه به مطالب و اظهاراتی که این روزها به فضای ذهنی ملت پرتاب میشود، توجه کنیم.
اتخاذ رویکرد مخاصمهآمیز نسبت به روندها و فرآیندهای جهانی در شرایط موجود نه تنها منجر به تغییر و دگرگونی آنها نخواهد شد، بلکه کشوری که اینگونه رویکردها را مدنظر قرار دهد، در معادلات جهانی منزوی یا طرد خواهد شد. (محمود واعظی/ کتاب الزامات سیاست خارجی توسعهگرا- صفحه 38)
ما وقتی صحبت از اقدامات آمریکا علیه خودمان را میخواهیم بیان کنیم لیست بلندبالایی ارائه میدهیم اما هیچوقت نمیگوییم با نگاه ایدئولوژیکمان چه اقداماتی علیه غرب و آمریکا کردهایم و چه تحریفات و دروغهایی علیه آنان به کار بردهایم، مشکل اصلی ما نگاه ایدئولوژیک ما به جهان است. وقتی میخواهیم نظام سلطه و اسرائیل را نابود کنیم آیا میشود توقع داشته باشیم که آنان کاری نکنند؟ ما روز به روز در حال باختن هستیم چراکه نتوانستهایم نسلهای تحصیلکرده بعد از انقلاب را حفظ کنیم و حمایتمان از بشاراسد باعث شده تمام اعراب را علیه خودمان بسیج کنیم و به دلیل سیاستهای غلطمان سنیها از هویت سنی بودنشان آگاه شدند. ما به جای اینکه نگران غرب باشیم سعی کنیم وضعیت مملکت خودمان را حل کنیم. بنده کشور اسرائیل را به رسمیت میشناسم چراکه سازمان ملل آن را به رسمیت شناخته است. (صادق زیباکلام 7/11/92)
در قبال این همه هزینه واقعا سنگین که ما متجاوز از 10 سال است داریم برای برنامههای هستهایمان متحمل میشویم، مابهازای آن برای پیشرفت و توسعه اقتصادی کشور کدام بوده؟ هستهای چه گلی برسر اقتصادمان زده است و کدام دستاورد را برای مملکت به ارمغان آورده؟ (صادق زیباکلام 12/11/92)
ما با دنیای بیرونی نیاز به صلح داریم تا بتوانیم داخل خود را سامان دهیم. ما به موجب شرایط خاص داخلی خود و رسالت تاریخی نظام سیاسی ناچاریم به لبخندهای مصنوعی با دنیای بیرونی مبادرت ورزیم. (محمود سریعالقلم/ کتاب عقلانیت و توسعهیافتگی ایران- فصل 17)
فهم غالب ما در ایران از جهان به دوره جنگ سرد مختص است. ما به طور عمیق از جهان فناوری، صنعت، آموزش و همکاریهای منطقهای و بینالمللی بیاطلاع هستیم. ما نسبت به جهان ذهنیت داریم و نه شناخت. یعنی الان کسانی که عموما بولتن میخوانند و اطلاعات دقیقی از جهان ندارند بلکه شبح و ذهنیتی از جهان دارند و براساس intuition فکر میکنند و ذهنشان براساس اطلاعات و آمار دقیق تشکیل نشده، تصور میکنند جهان در حال فروپاشی است، در حالی که اطلاعاتی که من ارائه کردم نشان میدهد جهان در حال انتقال بزرگ است و شهروندان در اکثر کشورهای دنیا که شامل آفریقا هم میشود، امروز از زندگی بهتری برخوردار هستند. (محمود سریعالقلم 4/12/92)
«استقلال» به عنوان مفهوم غالب سیاست خارجی ایران باید برای نیل به توسعه مورد بازتفسیر قرار گیرد. طبیعی است که «استقلال از جهان» با توسعهگرایی هماهنگی ندارد و استقلال در جهان باید جایگزین آن گردد. پیشبرد توسعه در وضع و حال کنونی نیازمند تعاملی گسترده است و اینگونه از تعامل با خودکفایی حداکثری نسبت منطقی ندارد. (محسن شریعتینیا/ کتاب الزامات سیاست خارجی توسعهگرا- صفحه 89)
و اما چند نکته:
1) دوگانه «مبارزه- سازش» یک دوگانه واقعی است و از جنس دوگانههای تقلبی نیست و عمری به درازای تقابل حق و باطل در طول تاریخ دارد. در این تقابل تاریخی، همواره بخشی از جبهه شیطان، مأمور به منصرف کردن جبهه و اهل حق از مبارزه و سوق دادن آنان به سمت سازش و تسلیم بودهاند. قرآن کریم در آیه 9 سوره مبارکه قلم، علاقه شدید کافران به سازش و نرمش نشان دادن پیامبر(ص) با آنان و تلاش آنان در این راستا را بازگو میکند: وَدوا لَوْ تُدْهِنُ فَیُدْهِنُونَ. سوال اساسی این است که در این وضعیت با خیانتکاران درون نظام اسلامی و در جبهه مبارزه با استکبار چه باید کرد؟
2) به نظر میرسد در شرایطی که صحنه تقابل میان نظام اسلامی با جبهه کفر و استکبار به وضوح قابل درک است، برخی مسؤولان سستاراده که متاسفانه به مدد شرایط جدید سیاسی صاحب مسؤولیت هم شدهاند همچنین قلم به دستان و پادوهای سفیه جبهه استکبار در داخل کشور با سوءاستفاده از شعار اعتدال و در غفلت دستگاههای نظارتی مشغول تئوریزه و هموار کردن خط سازش، تسلیم و اطاعت از زورگویان جهانی هستند و آزادانه و بدون هیچ واهمهای علیه استقامت، ایستادگی و سازشناپذیری ملت و جبهه اسلام تئوریپردازی و قلمفرسایی میکنند. این در حالی است که اگر شرایط را شرایط مبارزه دانستیم که هست-و همه شواهد نیز وجود مبارزه را اثبات میکند- هرگونه اقدامی که به تضعیف جبهه نظام در مقابل دشمنان بینجامد یقیناً جنایت محسوب شده و مستحق برخورد و اشد مجازات است.
3) در موقعیتی هستیم که سربازان ملت رودرو و پنجه در پنجه دشمن دارند، هر رفتار و گفتاری که به اخلال در امر مبارزه، فرسایش جبهه خودی و تضعیف روحیه ملت یا تقویت روحیه دشمن منجر شود، حکم خیانت در صحنه نبرد را دارد. شناسایی راههایی که عناصر نفوذی جبهه دشمن یا افراد ضعیفالایمان با روحیه وابستهگرایی از آن راهها برای تضعیف روحیه و اعتماد بهنفس جبهه حق در مسیر مبارزه استفاده میکنند، باید در اولویت دستگاههای مسؤول نظارتی بویژه دستگاههای دارای ماموریت رسانهای باشد. این عناصر، برای مقهور کردن جبهه حق و تئوریزه کردن سازش، گاه چهره دشمنانه دشمن را بزک میکنند و او را غیردشمن مینمایانند و گاه در قدرت و نفوذ دشمن اغراق میکنند، طوری که تنها راه پیشرفت و حل مشکلات را کنار آمدن با جبهه شیطان و منصرف شدن از مبارزه میخوانند.