مطهری:توجه به فوتبالیست ها و بازیگران در حد خودشان باشد
علی مطهری نماینده مردم تهران در گفتگویی با نشریه پنجره به دنیای فوتبال پرداخت.
به گزارش عصرخبر، متن کامل این گفتگو به شرح زیر است:
آقای مطهری، در بین نمایندگان مجلس و شاید بین جامعه رجال سیاسی کشور شما از جمله افرادی هستید که به طور مداوم مسائل مربوط به فوتبال را پیگیری میکنید و به اصطلاح معروف «فوتبالی» هستید. برای ورود به بحث لطفا قدری از علایق و سوابق فوتبالی خود را بیان کنید.
خب، بنده هم مثل خیلی از افراد به فوتبال علاقه مند هستم. اما طبیعی است که سوابق من در فوتبال به گونهای نیست که یک بازیکن حرفهای باشم. بلکه مثل خیلی از افراد از دوره دبستان تا دبیرستان و بعد از آن در دانشگاه اهل فوتبال بوده و به آن علاقه مند بوده و هستم.
در تیم خاصی هم بازی کردهاید؟
خیر، در همان تیمهای دبیرستانی و دانشگاهی بازی میکردم. البته در تیم فوتبال مجلس هشتم شورای اسلامی هم بازی میکردم. در مجلس نهم نیز در مسابقات پیشکسوتان جام یونس شکوری در چند بازی حضور داشتم.
چه پستی بازی میکردید؟
بیشتر به عنوان مهاجم بازی میکردم.
هنوز هم بازی میکنید؟
بله، اما نسبت به قبل کم شده است. مثل دوره مجلس هشتم نیست. آن موقع شاید هفتهای یک بار فوتبال بازی میکردیم اما متاسفانه کمی تنبل شدهایم و کمتر بازی میکنیم.
یکی از مسائل مشهود در دنیای فوتبال سیاسی شدن این ورزش است. البته این موضوع چه در دنیا و چه در ایران به همین شکل است. شما به عنوان کسی که هم فردی سیاسی است، هم به مسائل نگاه فرهنگی دارد و هم به فوتبال علاقهمند است، مهمترین علل وقوع چنین مسئلهای را در چه میدانید؟
ببینید، شاید ریشه این قضیه جذابیت بازی فوتبال است و طبعا مردم نسبت به این ورزش علاقه نشان میدهند و بازیکنان و دست اندرکاران فوتبال طبیعتا مورد توجه مردم هستند. در نتیجه سیاسیون هم نسبت به این موضوع طمع پیدا می کنند تا از طریق فوتبال بتوانند محبوبیت و آراء بیشتری کسب کنند. این امر باعث میشود که گاهی تلاش کنند در مناصب مختلف مرتبط با فوتبال مانند هیات امنای باشگاهها یا در فدراسیونها به نوعی حضور داشته باشند و از فوتبال به عنوان یک ابزار در سیاست استفاده کنند. البته در سایر کشورها نیز این موضوع کم و بیش صدق میکند.
حضور سیاسیون در فوتبال ایران و دیگر کشورها چه تفاوتهایی با هم دارند؟
در بسیاری از کشورها باشگاه های فوتبال خصوصی هستند و باهم رقابت سالم دارند اما در ایران بیشتر باشگاه ها دولتی هستند و خود این امر باعث لغزش میشود که گاهی برای تقویت باشگاهی از اموال دولتی استفاده شود و شرایط باشگاهها برای رقابت یکسان نباشد.
حالا با توجه به معضلاتی که مطرح کردید چطور میتوان جلوی این بحران یعنی سیاسی شدن فوتبال آن هم به این شدت را گرفت؟
اول اینکه باید به فوتبال و بازیکنان فوتبال در حد خودشان اهمیت داده شود. فوتبال جاذبهای دارد که طبیعی است. در حقیقت نوع این بازی به گونهای است که اکثر مردم از تماشای آن لذت میبرند. شما وقتی به دیگر ورزشها نگاه میکنید میبینید این میزان جاذبه در آنها وجود ندارد. پس نمیتوان گفت این جاذبه را به جامعه تزریق کردهاند بلکه به طور طبیعی در بین مردم به وجود آمده است. البته تبلیغات جهانی نیز که به فوتبال به شکل یک صنعت نگاه میکنند تأثیر داشته است ولی اگر این جاذبه ذاتی نبود آن تبلیغات هم چندان مؤثر نبود. ولی توجه به این نکته مهم است که به بازیکنان فوتبال در حد خودشان نگاه کنیم. ارزش بیش از حد به آنها ندهیم و نباید به گونهای باشد که یک فوتبالیست را به عنوان الگوی زندگی خود قرار دهیم. یک فوتبالیست فردی است که خوب فوتبال بازی میکند. ممکن است از نظر شخصیتی و اخلاقی هم فرد شایستهای باشد و ممکن است اینطور نباشد. نه تنها فوتبالیستها، بلکه در مورد بازیگران سینما نیز باید همین نگاه را داشته باشیم. کسانی مثل فوتبالیستها و هنرپیشهها افرادی هستند که چشم جامعه به آنهاست و چشمها را پر میکنند و طبعا ممکن است برخی افراد تحت تاثیر آنها قرار بگیرند. باید توجه به این قشر از جامعه در حد خودشان باشد و درسی که از این عزیزان میگیریم میتواند همان پشتکار و تلاش و کوششی که انجام میدهند باشد. نگاه به این قشر نباید فراتر از این باشد تا جایی که مثلا در سبک زندگی خود آنها را الگو قرار دهیم.
تاکید شما بر این موضوع از چه جهت است؟
وقتی جوان بیست و چند سالهای به یک ستاره فوتبال تبدیل میشود و درآمد سرسام آوری هم داشته باشد ممکن است ظرفیت این شهرت و این پول و ثروت را نداشته باشد واحیانا به انحراف کشیده شود. اینها مسائلی است که لازم است به آنها توجه شود. به نظر میرسد افرادی مانند بازیکنان فوتبال و هنرپیشگان بیشتر از دیگران محتاج کلاسهای اخلاق باشند، برای اینکه مراقبت کنند که مبادا در اثر این موقعیتی که پیدا کردهاند دچار لغزش شوند.
یعنی در حقیقت علت نیاز به مراقبت بیشتر را به خاطر سطح بالای اثر گذاری آنها در جامعه میدانید؟
هم از این جهت و هم از جهت افزایش احتمال لغزش آنها از نظر اخلاقی و مالی. باید دائم به آنها گوشزد شود که شماها در دید جامعه هستید و عدهای به طور طبیعی شما را الگو قرار میدهند. لذا فوتبالیستها و هنرمندان باید نوع رفتار خود در جامعه را مورد دقت زیادی قرار دهند.
به موضوع الگو برداری اشاره کردید. به نظر شما چرا در جامعه ما که لازم است اندیشمندانی چون پدر بزرگوار شما شهید مطهری یا شهدای دفاع مقدس به عنوان الگو بوده و حتی الگوی خود فوتتبالیستها و هنرپیشگان شوند متاسفانه شاهد هستیم یک وارونمایی رخ داده و فوتبالیستها به عنوان الگوی بخشی از جامعه قرار میگیرند؟
البته بزرگان و شهدا در جای خود الگو هستند و هیچ کس جای آنها را نمیگیرد و اشکالی ندارد که مثلا فوتبالیستها نیز از یک جهت خاص مثلا تلاش و امید به پیروزی در طول نود دقیقه که مثال زندگی انسان است الگو واقع شوند ولی مهم این است که لزوما آنها از همه جهات الگو نیستند. همان طور که عرض کردم باید به جامعه فوتبالیستها و هنرمندان در حد خودشان نگاه کرد و از آنها تجلیل کرد. به عنوان مثال در برنامههای صدا و سیما در اعیاد مختلف حالا چه اعیاد مذهبی و چه اعیاد ملی بیشتر از این قشر جامعه دعوت میشود که با حضورشان در یک برنامه شور و شعف ایجاد کنند. قطعا این اقدامات در الگو واقع شدن آن ها تاثیر دارد. هیچ اشکالی ندارد که صدا و سیما از اقشار مختلف دعوت کند. نمیگویم از این عزیزان دعوت نشود ولی از اقشار دیگر جامعه مانند معلمان موفق، پزشکان و مهندسان موفق نیز دعوت شود تا همه ارزشهای اجتماعی و اخلاقی ارج نهاده شوند.
بنابراین شما رسانهها، خصوصا رسانه ملی را نیز در این اسطوره سازیهای غلط موثر میدانید؟
بله رسانه ها نیز مقصر هستند. ببینید این اقدامات در رفتار و کردار این عزیزان هم تاثیر میگذارد. شاید اگر ما هم به جای آن ها باشیم دچار این مشکلات بشویم. الان خود بنده که مدتی است در عالم سیاست هستم وقتی ببینم همه روزنامهها عکس من را چاپ کردهاند یا در خیلی از محافل از من صحبت میشود خب بیتاثیر نیست. یعنی ما نمیتوانیم بگوییم که این شرایط هیچ اثری روی انسان نمیگذارد. حالا بنده در یک خانوادهای بزرگ شدهام که فرزند شهید مطهری هستم ممکن است مقاومتم بیشتر باشد اما یک جوان بیست و چند سالهای که از شهرستان به تهران آمده و ناگهان میبیند عکسهای او در روزنامه چاپ شده و به شدت مورد توجه بوده و الگو واقع شده است خب ممکن است ظرفیت آن را نداشته باشد و پایش بلغزد. بعد شاهد هستیم که گاهی به صورت تیپهای خاص در میآیند و مثلا موهای خود را دم اسبی میکنند یا ابرو برمیدارند. خیلی باید مراقبت کرد چرا که این عزیزان با توجه به شرایطی که پیدا میکنند خیلی در معرض خطر قرار میگیرند. لذا وزارت ورزش نیز باید به جنبه فرهنگی فوتبال بیشتر توجه کند.
شما قرمز هستید یا آبی؟
طرفدار هیچ تیم خاصی نیستم. طرفدار تیمی هستم که خوب بازی کند. حالا چه در داخل باشد و چه در خارج از کشور. ولی خب بارها گفتهام که سبک بازی تیم ملی برزیل را خیلی میپسندم.
شهید مطهری به موضوع فوتبال و مسائل مرتبط با آن چه نگاهی داشتند؟ یعنی اظهار نظر خاصی نمیکردند؟
این که به صورت یک موضوع مستقل به آن نگاه کرده باشند خیر. اما خب گاهی که ما فوتبال بازی میکردیم برای ایشان جالب بود. یک بار آمدند گفتند این فوتبال که این همه میگویند و شما بازی میکنید چیست؟ بعد آمدند در حیاط منزل و با من و برادرم که در حال بازی فوتبال بودیم، قدری بازی کردند. همچنین در جریان بازی فوتبال ایران و اسرائیل که در زمان شاه برگزار شد ایشان برای شنیدن شعارهای مردم موضوع را دنبال میکردند و از رادیو گوش میدادند. وقتی مردم شعارهایی علیه اسرائیل سر میدادند ایشان خیلی خوشحال میشدند و رشد اجتماعی و سیاسی مردم برایشان جالب بود.
شما جام جهانی را دنبال میکنید؟
بله ان شاءالله
تحلیل شما نسبت به گروه ایران و رقبای حاضر چیست؟
نسبت به گروههای دیگر در مجموع ایران در گروه خوبی قرار دارد. اگر تیم ملی کشورمان بتواند نتیجه خوبی در بازی اول کسب کند امکان دارد که از این مرحله بالا رود.
پس نگاه مثبتی به صعود ایران از مرحله اول دارید؟
بله من احتمال 50 تا 60 درصد میدهم که ایران بتواند از گروه خود صعود کند.
به عنوان سوال آخر اگر امکان دارد یک تحلیل کلی از تیم ملی و شرایط فعلی حاکم بر آن بفرمایید.
به نظرم اگر از آقایان کریمی، صادقیان و رحمتی دعوت میشد بهتر بود و نمیدانم چرا از این افراد دعوت به عمل نیامد. به نظر بنده این دوستان میتوانستند در موفقیت تیم ملی موثر باشند. آقای خسرو حیدری را هم یک بازیکن بالاتر از سطح آسیا میدانم. نبود آقای مجتبی جباری هم مایه تأسف است. فدراسیون فوتبال میتوانست این مشکلات را حل کند.