کودکان کار و خیابان در سایه!
شاید بهزیستی تنها سازمانی باشد که بهشکلی قاعدهمند، بخشی از وظایف قانونی خود را در این خصوص انجام داده و میدهد و دیگر متولیان قانون و دستورالعملهای قانونی، بهظاهر دغدغهای در این خصوص ندارند.
عصر خبر: جنوب و شمال شهر و تابستان و زمستان ندارد، خیابان و پارک، زمینهای خاکی و محلهای انباشت زباله یا میان کوچهها و لابهلای جمعیت در مراکز خرید، همه جا هستند و به شکلی روح و روانت را میخراشند تا آدامس و فالی بخری، شاخه گلی….
به گزارش ایسنا، سرچهارراهها، در هر سمتی که چراغ سبز باشد یکی دو نفرشان هستند، در پیادهروهای شلوغ و مراکز خرید و خیلیهایشان هم ناپیدا زیر گونیهای بزرگ و کثیف پر از اشیاء بازیافتی و بعضی هم ناپیداتر، پشت دارقالی و میان گندمزار، مزارع گوجه و خیار و …
کودکانی که این روزها و با شروع فصل تابستان تعدادشان بیشتر هم میشود، بچههایی که بچگیشان در کنار رایانه و تلویزیون سپری نمیشود، بچههایی که خیلی زودتر از آنچه باید، از درهایی پیدا و ناپیدا هل میخورند میان اجتماعی بزرگ و گاه ناجوانمرد، بچههایی که گاه کار میکنند و گاه گدایی، گاه ول میگردند و گاه دزد میشوند و … انتهای خط سرنوشت تمامشان یک نقطه است، بزه!
کودکانی که با همسالان خود تفاوت دارند، هم جسم و هم روانشان آزرده است و شب، وقتی چادر سیاهی بر سر شهر کشیده میشود، ساعتهایی که دیگر رهگذری نیست و خریداری! هر یک به جایی میخزند، با هراس و دلهره از تمام تاریکیهایی که سراسر زندگیشان را فرا گرفته است. هراس از ساعتهای شب که خستگی تمنای خواب را به چشمانشان میکشاند و ترس و دلهره از آنچه نمیدانند و شاید بر سرشان بیاید، بیدار نگهشان میدارد! شبهایی که هیچکس نیست تا آنان را ببیند، اگرچه تاکنون هم کمتر دیده شدهاند.
براساس تعاریف رایج در کتابها، کودکان کار به کودکان کارگری گفته میشود که به صورت مداوم و پایدار به خدمت گرفته میشوند.
اینکه کار در چه بخشی باشد مهم نیست، گل بفروشد یا در کوره آجرپزی کار کند، آدامس را با اصرار به رهگذران چندین برابر قیمت بفروشد یا جیببری کند و توزیعکننده خرد مواد مخدر باشد. مهم این است که کار آنان را در بیشتر اوقات از رفتن به مدرسه و تجربهی دوران کودکی بیبهره کرده و سلامت روحی و جسمی شان را تهدید میکند.
این روزها خط مرزی میان کودک کار و خیابانی، بسیار کمرنگ است، آنقدر که گاه تشخیص داده نمیشود، تنها وقتی میتوان تفاوتی بین این دو قائل بود که با آنان همراه شد، یک روز، دو روز یا حتی بیشتر، روزها و شبهایی که با دلهره و اضطراب همراه است، با احساسی متفاوت، احساسی گیر افتاده میان کودکی و بزرگسالی، احساسی مملو از خشم و نفرت.
کودکان کار و کودکان خیابان، چندان با یکدیگر تفاوتی ندارند، هر دو زودتر از آنچه باید به میان اجتماع آمدهاند، قبل از آنکه توان تشخیص میان خیلی خوبها و خیلی بدها را داشته باشند و تجربه تنها راه رسیدن به این توان است، تجربهای که گاه تا آخر عمر با آنان میماند و با روحشان ممزوج میشود و تا جایی پیش میرود که هر وقت فرصتی داشته باشند، هرجایی که ممکن باشد، عقده گشایی میکنند، انتقام میگیرند تا روح ناآرامشان، آرام شود.
اگرچه همه کودکان کار و خیابانی، بزهکار نمیشوند، اما بیتردید درصد بزهکاران در میان این گروه بیش از سایر گروههای همسال است.
به گزارش ایسنا، کار کودک نزد بسیاری از کشورها و سازمانهای بینالمللی فعالیتی استثماری تلقی میشود، کاری که میتواند شامل کار در کارخانه، معدن، روسپیگری، کشاورزی، کمک در کسب و کار والدین، داشتن کسب و کار شخصی (مانند فروش غذا) یا کارهای نامتعارف باشد.
اما بهعقیده صاحبنظران ناپذیرفتنیترین شکلهای کار کودکان استفاده نظامی و تنفروشی کودکان است. موارد کمتر جنجالی و معمولاً قانونی(با بعضی محدودیتها) شامل کار کشاورزی در ایام تعطیلی مدرسه(کار فصلی)، کسب و کار خارج از ساعات مدرسه، همچنین بازیگری یا آوازخوانی کودکان است که این روزها در ایران میتوان به وفور دید.
البته در ایران، کار کودکان در روستاها و مزارع، یا در مغازه والدین و بهاصطلاح در زمان فراغت از تحصیل را کسی منع نمیکند! اگرچه به لحاظ قانونی، کودک زیر 18 سال نباید کار کند. چه خواسته چه ناخواسته.
معاون اجتماعی اداره کل بهزیستی استان فارس در تعریف کودک کار و خیابانی به خبرنگار ایسنا گفت: افراد زیر 18 سال که در شهرها برای ادامه بقای خود مجبور به کار و زندگی در خیابان باشند، از نظر ما کودکان کار و کودکان خیابانی محسوب میشوند. کودکانی که خیابان هم محل کسب و هم محل زندگی آنان است.
محسن یوسفزاده ادامه داد: بسیاری از کودکان کار که در خیابانها به کسب و شغلی مشغول هستند، به واسطه شرایط بد اقتصادی والدین و با هدف کمک به امرار معاش خانواده تن به کار میدهند.
یوسفزاده با بیان اینکه در شیراز و فارس بیشتر این کودکان را اتباع بیگانه تشکیل میدهند، گفت: تلاش ما در اولین قدم پیشگیری از بروز این مشکل است اما در صورت بروز، راهکار جمعآوری و نگهداری آنان در قالب کوتاهمدت، میان مدت و بلند مدت است.
وی در عینحال که از کاهش تعداد آمار کودکان کار و خیابانی ارجاعداده شده به بهزیستی طی 2 سال گذشته میگفت: یادآور شد: در سال 92 در مقایسه با سال 91 شاهد کاهش 60 درصد ارجاعها بودهایم.
یوسفزاده با بیان اینکه 11 نهاد، دستگاه و ارگان در قانون متولی این کودکان عنوان شدهاند، گفت: مصوبهای در سال 1384 به تصویب هیات وزیران رسید که براساس آن آییننامه ساماندهی کودکان خیابانی در قالب هفت فصل و 12 ماده، تدوین شد.
وی اضافه کرد: براساس آن آییننامه شهرداری، دادگستری، بهزیستی، نیروی انتظامی، تعاون، دانشگاه علوم پزشکی، بیمه، تامین اجتماعی، هلالاحمر، آموزش و پرورش و کمیته امداد، در این رابطه مسئولیتهایی را براساس شرح وظایف برعهده دارند.
یوسفزاده گفت: بهزیستی در حوزه وظایف ذاتی و قانونی خود مراکزی را ایجاد و در شکلهای کوتاه، میان و بلند مدت، نسبت به نگهداری و بازتوانی این افراد اقدام میکند، اما وظیفه جمعآوری کودکان برعهده شهرداری و نیروی انتظامی است.
وی با بیان اینکه در استان فارس 2 گونه مرکز پیشبینی شده است، خاطرنشان کرد: خدمات ارائه شده بر اساس سن کودکان و کیسهای کودک کار و خیابانی، متفاوت است، به طوریکه در مراکز کوتاه مدت، حداکثر مدت نگهداری 21 روز خواهد بود که اگر کارشناس به این نتیجه رسید که شرایط مطلوب حاصل نشده است، میتواند 21 روز دیگر نگهداری شود. در مراکز میانمدت، دوره نگهداری تا یکسال افزایش مییابد.
یوسفزاده شکل و نحوه ارائه خدمات در مراکز بلند مدت را متفاوت ذکر و خاطرنشان کرد: این مراکز را ما مراکز شبهخانواده مینامیم که افراد تا 18 سالگی در آن اقامت دارند.
معاون اجتماعی بهزیستی فارس با تاکید براینکه مهمترین موضوع در مقابله صحیح با معضل کودک خیابانی و کودک کار، پیشگیری از بروز چنین ناهنجاریهایی است، گفت: برای رسیدن به شرایط مطلوب نیازمند تعامل همهجانبه دستگاههای متولی هستیم.
وی محرومیت از تحصیل، بهداشت و سلامت، ابتلا به سوء تغذیه، بهرهکشی اقتصادی، کودکآزاری روانی و جسمی و جنسی، ورود به باندهای خلاف اعم از قاچاق مواد مخدر و … و حتی بحث خرید و فروشها، از جمله آسیبهایی است که کودکان کار و خیابانی را تهدید میکند.
یوسفزاده با بیان اینکه موضوع کودکان کار و خیابانی بیشتر عملیات اجرایی را میطلبد تا برگزاری همایش و سمینار در جهت ارتقا آگاهیها و اطلاعرسانی، خاطرنشان کرد: ما باید بهدنبال این باشیم که چگونه میتوان کار را ساماندهی کرد که یک کودک به خیابانی تبدیل نشود و اگر یک کودک خیابانی جمعآوری شد دیگر به خیابان بازنگردد!!
معاون بهزیستی فارس در خصوص آمار کودکان کار ارجاع شده به این اداره از ابتدای سالجاری تاکنون، گفت: در سهماهه اول امسال، 103 کیس به ما ارجاع شده که 8 نفر از آنان دختر و 95 نفر پسر بودهاند و از این میان 32 نفر ایرانی و 71 نفر اتباع بیگانه.
یوسفزاده همچنین گفت: هماینک بالغ بر 400 کودک از بدو تولد تا زیر 18 سال در مراکز شبهخانواده بهزیستی فارس نگهداری میشوند.
به گزارش ایسنا کار کودک در درجات مختلف در طول تاریخ وجود داشته و دارد، اگرچه با آغاز سوادآموزی همگانی و تغییراتی که در شرایط کار در روند صنعتی شدن جوامع بهوجود آمد و پس از بهوجود آمدن مفاهیمی همچون حقوق کار، حقوق کارگر و … بسیار مورد نقد قرار گرفت.
امروز همچنان کار کودکان همچنان در جاهایی که سن ترک مدرسه پایین است، شیوع دارد.
بر اساس آمار سازمان جهانی کار (ILO)، سالانه ۲۵۰ میلیون کودک ۵ تا ۱۴ ساله در جهان از کودکی محروم شده و طبق این آمار 120 میلیون نفر آنان وارد بازار کار شده و مشغول به کار تمام وقت میشوند.
به گزارش ایسنا، در استان فارس تاکنون هیچ دبیرخانه و تشکلی با هدف رسیدگی به موضوع کودکان کار و خیابانی تشکیل نشده است، اگرچه ممکن است در طول سال یکی دو جلسه در سطح کارشناسان سازمانهای متولی بحث جمع آوری و ساماندهی این گروه برگزار شود.
حال آنکه در هر ساعت از شبانه روز و در هر فصلی، شاهد حضور کودکان کار در خیابانها هستیم، این کودکان جدا از کودکانی هستند که در مغازههای مختلف مکانیکی، تعمیرگاهها، کورهپزخانهها و مزارع کشاورزی و … بهکار مشغول هستند و هیچ دستگاه و مسئولی، دغدغهی آنان را ندارد.
شاید بهزیستی تنها سازمانی باشد که بهشکلی قاعدهمند، بخشی از وظایف قانونی خود را در این خصوص انجام داده و میدهد و دیگر متولیان قانون و دستورالعملهای قانونی، بهظاهر دغدغهای در این خصوص ندارند.
طرح این موضوع که ادارههایی نظیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، تاچه حد خود را در قبال بهکار گیری کودکان زیر 18 سال، مسئول میداند، کدام تشکیلات رسمی و قانونی، چه در بخش دولتی چه بخش خصوصی، عهدهدار بررسی وضعیت کودکان است؟
آیا آنقدر که نگران محیطزیست و میراث فرهنگی هستیم، نگران کودکان کار و خیابانی هم هستیم.