پدرم می‌گفت من بی‌گور و کفنم…

صبح روز یکشنبه، 12 تیر، ناو وینسنس در ساحل خلیج فارس در نزدیکی جزیره هنگام توسط ایران، شناسایی و محاصره می‌شود. طبق نقل قول از نیروهای شرکت کننده در این عملیات، 20 شناور این ناو را محاصره کرده بودند. قبل از پرواز، به هواپیمای p3 که برای گشت و شناسایی در آسمان خلیج فارس پرواز می‌کرد هشدار داده شد که به ناو وینسنس نزدیک نشود. اینها همه نشانه‌های برنامه ریزی شده بودن این عملیات بود. حتی یکی از مشهورترین فیلمبرداران هالیوود نیز بر روی این ناو برای فیلم برداری از این عملیات حضور داشت.

عصر خبر :پدرش در میان 290 مسافری بود که در پرواز شماره 655 بندرعباس – دبی مورد حمله موشکی ناو آمریکایی وینسنس قرار گرفتند، خودش اما در روزهای آخر از این پرواز منصرف شد، پروازی که آمریکایی‌ها مدعی شدند به اشتباه مورد حمله قرار گرفته است.

به گزارش ایسنا، حسام الدین انصاریان که هم اکنون از عکاسان برجسته استان و از کسانی است که قرار بود به همراه پدرش با پرواز شماره 655 از بندرعباس به دبی سفر کند. پروازی که در 12 تیر ماه 1367 توسط آمریکایی ها مورد حمله موشکی قرار گرفت و تمامی سرنشینان هواپیما به شهادت رسیدند، اگرچه وی به این سفر نرفت اما پدرش را در این پرواز از دست داد.

انصاریان از خاطرات و حال و هوای آن روزها می‌گوید: یازده ساله بودم که با هواپیمای ایرباس پرواز شماره 655 معروف، همراه پدر قصد رفتن به دبی را داشتیم. در آن سالها تعداد زیادی از اقوام در دبی زندگی می‌کردند و هر ساله پس از اتمام امتحانات مدرسه کل تابستان را در آن جا می‌گذراندم، این یک روال هر ساله بود، پدر اما سالی دو بار می‌رفت، یک بار در زمستان یک بار در تابستان. این بار اما علت دیگری داشت؛ چشمان پدر آب سیاه داشت و خوب نمی‌دید. دلیل اصلی سفر ما در آن سال، مداوای چشم او بود.

از این رو پدر برای من و خودش بلیط تهیه کرد و قرار بر این بود که ما با پرواز شماره655 به این سفر برویم، درست چهار روز مانده به سفر که در عالم کودکی، یک باره گفتم من به دبی نمی‌آیم. از آنجایی که پدر چشمانش خوب نمی‌دید، مادر اصرار کرد که حتما همراهش بروم اما با این وجود گفتم می‌خواهم به اصفهان بروم و تابستان را در آنجا بگذرانم. پدر که مرد سرسختی نبود هنگامی که دید خواست من بدین گونه است، قبول کرد و تنها به سفر رفت. آن زمان وقتی در کوچه بازی می‌کردیم دوستانم می‌گفتند چرا امسال برای سفر به دبی نمی‌روی؟ تعداد زیادی از هم‌بازی‌هایم همراه والدین خود به این سفر می‌رفتند، گفتم می‌خواهم به اصفهان بروم.

پدر با اینکه این امکان را داشت برای همیشه از کشور مهاجرت کند اما به علت علاقه به ایران و حس میهن دوستی هرگز چنین کاری را نکرد. همیشه می‌گفت فرزندان من با دیگران تفاوتی ندارند و اتفاقا دو تن از برادرانم به جبهه رفتند و هر دو جانباز شدند و یکی از آنها چند سال پیش به شهادت رسید.

ساعت یک ربع به 11 صبح بود که تلفن خانه به صدا درآمد. یکی از آشنایان که در منطقه یکم نیروی دریایی فعالیت می‌کرد پشت خط بود، گوشی تلفن را برداشتم، پرسید از اقوام شما کسی در آن پرواز بوده است یا نه، خواهر بزرگترم سریع گوشی تلفن را از من گرفت اما او درباره مرگ بابا به خواهرم چیزی نگفت. بعد از آن خواهرم سراسیمه به محل کار وی رفت تا ببیند اوضاع از چه قرار است، اما دو تن از درجه داران نیروی دریایی قبل از این که او حتی سوالی بپرسد، گفته بودند که هواپیمای ایرباس به مقصد دبی با دو موشک مورد حمله قرار گرفته و هیچ کس در آن زنده نمانده است. ساعت حدود 13:30 ظهر بود، از رسانه‌ها اعلام شد که به هواپیمای ایرباس “بندرعباس-دبی” از طرف ناو آمریکایی حمله موشکی شده است.

در آن روزها شهر بندرعباس کاملا سیاه پوش شده بود. شکلش تغییر کرده بود چراکه تنها پدر من نبود، آشنایان، اقوام، همسایه‌ها و بسیاری از مردم شهر عزادار بودند. مثلا در محله ما افراد زیادی بودند که دیگر در بین ما نبودند و در همان پرواز به شهادت رسیدند، سایه سنگینی روی شهر بندرعباس کشیده شده بود. در همسایگی ما دوستانم که تا دیروز در کوچه باهم بازی می‌کردیم یا جان باخته بودند یا اعضای خانواده خود را از دست داده بودند.

ما حتی جنازه پدرم را پیدا نکردیم او همیشه می گفت من بی گور و کفنم شاید این حرفش محقق شد. حتی روزی که به سفر می‌رفت بسیاری از لوازم شخصی خود را در فرودگاه به اعضای خانواده بخشید. شاید می‌دانست و به او الهام شده بود. حتی بنیاد شهید می‌خواست که برایش سنگ مزار بگذارد اما ما به علت همین گفته‌های بابا قبول نکردیم. بچه تر که بودم گاهی به خوابم می‌آمد و می‌گفت “من زنده‌ام فقط پیش شما نیستم. تو چرا ناراحتی؟!”

هنوز هم آمریکایی‌ها مدعی هستند که سهوا مرتکب این جنایت شده‌اند اما نمی‌شود قبول کرد که یک ناو آمریکایی با تجهیزات پیشرفته الکترونیکی اشتباها این اقدام را انجام داده باشد! اگر سهوا بوده پس چرا غرامت پرداخت کرد؟ از نظر من پرداخت این غرامت به دلیل این بود که خود را مقصر می‌دانست و برای آرام سازی جو این عمل را انجام داد. از این قبیل اتفاقات از طرف آمریکا زیاد در دنیا رخ می‌دهد مثل بمب‌های شیمیایی عراق که هم اکنون اثرات خود را نشان می‌دهد. وقتی سیاست‌های کلی را می‌بینیم متوجه می‌شویم همیشه انسان‌های بی گناه به نوعی بازیچه کشورهایی هستند که ادعای کمک کردن به کشورهای کوچک تر را دارند. شاید این نسل بسیاری از مسائل را نداند اما تاریخ برای نسل بعد همه چیز را خواهد گفت زیرا تاریخ بهترین گواه برای چنین جنایاتی است.

با توجه به اهمیت موضوع برای اهالی منطقه، محمود شهبازی، فیلم ساز هرمزگانی در این رابطه مستندی با عنوان “پرواز صبح یکشنبه” ساخته است، وی در حدود دو سال در این باره تحقیق و پژوهش کرده است و در مستندش به مسائل زیر اشاره می‌کند:

در سال‌های آخر جنگ ایران و عراق، جنگ توسط عراق به دریا کشیده شد و پس از آن عملیات‌ها در خلیج فارس انجام می‌شد. آمریکا دو عملیات فرصت برجسته prime chanceو اراده جدی Ernest will را برای عراق انجام می داد که البته هر دوی اینها با نگاهی کاسبانه همراه بوده و عراق هزینه هنگفتی را برای این عملیات‌ها متقبل شده بود. این دو عملیات برای حمایت و اسکورت تانکرهای عراقی صورت می‌گرفتند.

در خلال این موضوع، بزرگ ترین کشتی نفتکش به نامBridgeton توسط آمریکایی‌ها اسکورت می‌شد و در رسانه‌های دنیا سرو صدای بسیاری مبنی بر بالا بردن قدرت دفاعی و ضریب امنیت این کشتی در آب‌های خلیج فارس برپا شد اما این کشتی توسط نیروهای ایرانی منفجر شد و همین موضوع زمینه‌های حمله موشکی به ایرباس را فراهم کرد. پس از جنگ جهانی دوم این بزرگ ترین جنگی بود که آمریکا در آن حضور داشت.

صبح روز یکشنبه، 12 تیر، ناو وینسنس در ساحل خلیج فارس در نزدیکی جزیره هنگام توسط ایران، شناسایی و محاصره می‌شود. طبق نقل قول از نیروهای شرکت کننده در این عملیات، 20 شناور این ناو را محاصره کرده بودند. قبل از پرواز، به هواپیمای p3 که برای گشت و شناسایی در آسمان خلیج فارس پرواز می‌کرد هشدار داده شد که به ناو وینسنس نزدیک نشود. اینها همه نشانه‌های برنامه ریزی شده بودن این عملیات بود. حتی یکی از مشهورترین فیلمبرداران هالیوود نیز بر روی این ناو برای فیلم برداری از این عملیات حضور داشت.

اما روایات خود آمریکایی‌ها بدین گونه است که هواپیمای مسافربری ایرباس را با هواپیمای 14F(هواپیمای نظامی) اشتباه گرفته‌اند، با این حال طبق اطلاعات ارتش آمریکا، ناو وینسنس در آن زمان 200 هدف را همزمان شناسایی و کنترل می‌کرد و نمی‌توان گفت با چنین تجهیزات نظامی دچار اشتباه شده باشند و البته هواپیمای نظامی و مسافربری از لحاظ شکل، سرعت، جثه و بسیاری موارد دیگر با هم متفاوت هستند. ارتفاع هواپیما به حدی پایین بود که حتی شاهدان عینی در روستاهای اطراف با چشم غیر مسلح قادر به دیدن ایرباس بودند. چگونه یک ناو نتوانست؟

پس از وقوع این حادثه، ایران با تنظیم گزارشی به EKO (سازمان جهانی هواپیمایی که وضع قوانین را در این خصوص عهده دار است) و سازمان شورای امنیت شکایت کرد. اما بازرس‌هایی که مامور بررسی این کار شده بودند صرفا برای ایران ابراز تاسف کردند و اظهار داشتند این عملیات اشتباهی صورت گرفته است، از این طریق قصد بی تقصیر جلوه دادن آمریکا را داشتند. اما ماجرا به اینجا ختم نشد و در دادگاه جهانی لاهه نهایتا آمریکا پرداخت غرامت را قبول کرد. اما در انتها زمانی که مجرم جرم را قبول می‌کند غرامت و جریمه را پرداخت می کند. این شواهد نشان می‌دهد تمام اینها از پیش تعیین شده بود و یک حرکت آنی نبود.

به گزارش ایسنا، مستند “پرواز صبح یکشنبه” در روز 12 تیر از شبکه یک سیما پخش می شود.

عضویت در تلگرام عصر خبر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
طراحی سایت و بهینه‌سازی: نیکان‌تک