روایت کارمند مجلس از سفر به برزیل (+عکس)
قرار بود «حمید رسایی» مسافر برزیل شود اما موج انتقادها او را از وسوسه
صدور «دلواپسی» به برزیل منصرف کرد. پس از این انصراف، افضلیفر از اعضای
کمیسیون اصل 90 مجلس اعلام کرد دو نفر از طرف مجلس شورای اسلامی به برزیل
فرستاده میشوند. در نهایت با دستور رئیس مجلس هیچ نمایندهای رنگ برزیل را
به چشم ندید اما دو کارمند مجلس و کارشناس کمیسیون اصل 90 گویا با هزینه
شخصی به برزیل رفتهاند؛ سفری که باعث شد رئیس کمیسیون اصل 90 اعلام کند
شخصی بوده و هیچ فردی از طرف این کمیسیون به بازیهای جام جهانی اعزام نشده
است.
سایت «تدبیر» با این مقدمه نوشت: شافعی و شاهحسینی دو
«مسافر برزیل» بودند؛ یکی دبیر کمیسیون و دیگری مشاور کمیسیون اصل 90.
مهدی شافعی دبیر کمیته ارتقای سلامت اداری کمیسیون اصل 90 مجلس جزئیاتی از
سفرش به برزیل را بیان کرده است. حوصله و ادبیات شافعی مناسب است برای ثبت
سفرنامه.
****
* سفر خوبی به برزیل داشتید؟
بله، خیلی عالی بود.
* سفر شخصی بود یا از طرف مجلس به جام جهانی سفر کردید؟
شخصی بود.
* یعنی همه هزینه را خودتان تامین کردید؟
بله!
* چه قدر هزینه این سفر شد؟
32 میلیون تومان.
* با تورهای مسافرتی رفتید؟
بله! کلا همه ورودیهای به برزیل را تور انجام میداد؛ توری به نام آژانس
«تعطیلات رویایی». تا چهارشنبه قبل از سفر، برنامه ما حکم ماموریت مجلس بود
اما چهارشنبه چون آقای رسایی اعلام کردند که نمیآیند با پاس شخصی رفتیم.
تا چهارشنبه صبح قرار بود که من و آقای رسایی از طرف مجلس برویم، حتی برگ
ماموریت هم خورد و کارها انجام شد اما رئیس مجلس تشخیص داد و مطرح کرد که
از طرف مجلس کسی نرود. آقای رسایی هم بهشخصه تصمیم گرفت که نرود وگرنه اگر
ایشان میخواست، آقای لاریجانی مخالفت نمیکرد. من هم چون خودم فوتبالیست
بودم انتخاب شدم و بلیط فیفا داشتم و به این سفر رفتم.
* چند نفر بودید؟
من و آقای شاهحسینی.
* از طرف فدراسیون هم نرفتید؟
نه، فدراسیون لیست ورود به برزیل را میداد. چون بلیطهای ورودی به جام
جهانی را تنها فدراسیون میداد باید با آن بلیطها ویزا میگرفتیم. ابتدا
مجلس ویزای ما را گرفت اما بعد از کنسل شدن از طرف مجلس، خودمان ویزا تهیه
کردیم.
* زبان انگلیسی بلد هستید؟
بله! چون چهار سال هندوستان درس خواندهام انگلیسی را میدانم اما در برزیل
انگلیسی به کار نمیآید. یکی از بزرگترین ضعفهای برزیل این است که
انگلیسی نمیدانند.
* مترجم داشتید؟
یکی از همکاران که از وزارت بود زبان پرتغالی را میدانست و خیلی زیاد به ما کمک کرد.
* قرار است گزارشی از این سفر به مجلس ارائه دهید؟
بله، گزارش میدهیم. مهم همان گزارش است.
* یعنی از شما خواسته شده که گزارشی تحویل دهید؟
بله! گزارش میدهم. الان هم گزارش دست رئیس کمیسیون است و احتمالا رئیس
کمیسیون به رئیس مجلس میدهد. وضعیت اقتصادی و فرهنگی، همه را کامل
نوشتهام.
* با هزینه شخصی خود به این سفر رفتهاید اما گزارش اداری میدهید؟
چه مشکلی دارد؟!
* با توجه به اینکه قرار بوده مجلس شما را به این بازیها بفرستد اما در نهایت با هزینه شخصی رفتید و …
عیبی ندارد. کار برای رضای خداست.
* در سفرتان به برزیل اوضاع را چگونه رصد کردید؟ در گزارشتان وضعیت فوتبال و وضعیت فرهنگی ایرانیها در برزیل را چگونه شرح میدهید؟
بعضی ایرانیهایی که از اروپا و این طرف و آن طرف آمده بودند، کسی جرات
نمیکرد بهشان چپ نگاه کند. بعضی بودند که محترم بودند و فوتبال میدیدند.
بازی تشویقی بود و مردم فوتبال نگاه میکردند تا یکسری مسائل دیگر. زمانی
که در آن جو قرار میگیری دیگر چشمت به ناپاکی نمیافتد. روحیهای پیدا
میکنید که همه چیز برایتان عادی میشود و به جز ورزش به چیز دیگری دقت
نمیکنید!
* هنرمندانی هم برای دیدن این بازی ها اعزام شده بودند که بعضی رسانهها
درباره آنان حاشیههایی ایجاد کردند و عکسهایی از آنان منتشر شد. در
جریان هستید؟
من در عمرم سینما نرفتم و از آنان خوشم نمیآید. من اصلا بهشان نگاه هم نمیکردم.
* چرا نگاه نکردید؟ یعنی به شیوه پوششان انتقاد دارید؟
به این شکل میگردند. وقتی شیوه پوششان به آن شکل است باید بروم و به آنها
بگویم که با این پوشش نگردید؟ وقتی طرف در خیابان شلوارک میپوشد، دوست
دارد و روحیهاش به همین شکل است. هنرمندان همین شکلی هستند.
* کسانی که شلوارک پوشیده بودند مرد بودند یا زن؟
مرد.
* ایرادی دارد که مردها شلوارک بپوشند؟
نه، منظورم این است که به این شکل و سیاق دوست دارند. من بهشخصه دوست
ندارم اما اینها دوست دارند روی آنتن باشند و همه بهشان نگاه کنند.
* پوشش شما به چه شکل بود؟
من اکثرا کت و شلوار میپوشیدم.
* گرم نبود؟
چرا اما من چون با سردار آجرلو بودم همگی پوششمان خوب بود. ما مسئولین
بودیم. همه هیات رییسه فدراسیون بودند. گرم بود اما شروع سرما در نیمکره
جنوبی بود و باران شدید بود. بازی سوم، ما کاپشن پوشیدیم. هوا به نسبت سرد
بود و مانند تابستان نبود که همه برهنه باشند. آنجا دو فصل بود؛ آفتاب که
بود هوا گرم بود و آفتاب که میرفت هوا سرد بود. الان نیمکره جنوبی در
زمستان است و هوا سرد بود و اکثرا لباس به تن داشتند، برهنه نبودند.
* عکسی را که از محمدرضا شریفینیا منتشر شده دیدهاید؟
نه! از این بشر خوشم نمیآید. حتی در جاهایی هم که او را میدیدم حالت بدی نسبت به او داشتم.
* این عکس در شبکههای اجتماعی به صورت گسترده منتشر شده است.
من آن عکس را ندیدهام. 30 ساعت پرواز داشتیم، خسته بودم و بعد از آن هم
همه زمانم را مشغول به کار بودم. این حرکت بهشخصه برای من قابل قبول نیست
چون روحیه سنگینی دارم. البته خانمها کاملا همه چیز را رعایت میکردند؛
البته من تنها خانم گودرزی، خانم کیانی و ستایش (اسم ایشان را نمیدانم) را
میشناختم.
* همه در یک هتل بودید؟
نه، بازیگرها در هتل خود بودند و ما هم در هتل مسئولان بودیم.
* خبری منتشر شده مبنی بر اینکه پسر یکی از معاونهای صداوسیما هم با بازیگرها آمده بوده. شما تایید میکنید؟
نه، کدام پسر معاون صداوسیما؟ من خیلیها را زیر نظر داشتم. عکسش را ببینم میگویم که بوده یا نه.
* در گزارشی که آماده کردید چه موضوعاتی را مد نظر قرار دادهاید؟
اجازه دهید که مشورتی داشته باشم چون بخش فرهنگی، سیاسی و اقتصادی است و پرونده هم محرمانه است. باید صلاح و مشورت کنم.
* یعنی به عنوان یک شخصیت حقوقی آن گزارش را تهیه کردهاید؟
بله.
* به عنوان مثال چه مباحث اقتصادیای را مد نظر قرار دادهاید؟
مثلا بحث فروش بلیط جام جهانی که مردم احتیاج دارند. بعضی ایرانیها لحظه
آخر تصمیم گرفته و به برزیل آمده بودند. میخواستند فوتبال نگاه کنند و
بلیط 190 دلاری را باید در مواردی 1000 دلار میخریدند. اگر راهکاری در این
خصوص بود وضعیت بهتر میشد تا مردم این همه فشار را متقبل نشوند و
پارتیبازی نباشد. التماس نکنند. موضوعاتی به این شکل و پیشنهادهایی هم
خودم دادم مبنی بر اینکه از طریق اینترنت ثبت نام کنند و 190 دلار را از
همان طریق پرداخت کنند. نه اینکه فرد مجبور باشد هزار دلار برای بلیط
پرداخت کند. یکسری راهکارها را هم دادهام.
* برای تهیه بلیط مشکل وجود داشت؟
بعضی از ایرانیها یک شب قبل از بازی تصمیم گرفتهاند که برای دیدن بازیها
بروند. قبلا فیفا راه حل داده بود و مطرح کرده بود که هر کسی بلیط
میخواهد از طریق اینترنت ثبت نام کند و بلیط خود را بگیرد. بعضی در آخرین
لحظات تصمیم گرفتند به برزیل آمدند و نتوانستند از طریق فیفا برای خرید
بلیط اقدام کنند. خواستند از طریق نماینده فدراسیون خرید کنند و فدراسیون
هم گفته که قیمت بلیط 190 دلار است اما حالا بلیط را هزار تا دو هزار دلار
میفروشند. چه کسی در این میان مدیون و مقصر است؟ خود فرد.
* از نظر فرهنگی چه طور؟ آیا در این زمینه هم در گزارشتان موضوعهایی را مطرح میکنید؟
آنها که فرهنگ خود را داشتند. ایرانیها باید رعایت میکردند.
* چه چیزهایی به نظر شما رعایت نشده بود؟
خیلی «هول هولی» بودند، هی این لباس را بخر، آن لباس را بخر. البته
میتوانست به این دلیل باشد که میخواستند هدیه بدهند یا چنین لوازمی در
ایران نبود یا آن فروشگاهها را اینجا نداریم.
* خب هر جای دیگر دنیا هم که بروند خرید میکنند.
بله. اما به نظر من این فرهنگ را رعایت میکردند بهتر بود.
* از چه نظر باید رعایت میکردند؟ یعنی چیزی نمیخریدند؟
با وجود اینکه اجناس گران بود، میخریدند. نمیدانم که چطور توضیح دهم. باید آنجا بودید و میدیدید.
* یعنی برای خرید حرص میزدند؟
بله، حرص میزدند. این را بخر و آن را بگیر. در هواپیما بعضی بین 30 تا 60
کیلو اضافهبار داشتند. با التماس بار را سوار میکردند. به همین دلیل
میگویم که باید آنجا بودید و میدیدید. فردی آمده بود و از نظر مالی هم
وضع خوبی داشت، حدود 12 هزار دلار خرج کرده بود، به پول ما چیزی حدود 60
میلیون میشود.
* البته 12 هزار دلار میشود حدود 36 میلیون تومان. مسئول بود؟
نه، یک جوان، تماشگر عادی بود. کفشی را که همین تهران میتوانستی با 250
هزار تومان بخری آنجا 900 هزار تومان بود. نه، از پسر آقایون نبود. کلا 30
تا از مسئولین آمده بودند. مسئولینی که پست و سمتی در فدارسیون دارند. بقیه
هر کسی آمده بود بچه پولدارهایی بودند که از این طرف و آن طرف برای دیدن
بازیها آمده بودند. هتل در کمترین شکل شبی 500 هزار تومان بود. باید وضع
خوبی داشته باشد که 20 روز به آن شکل زندگی بگذراند.
* از کجا فهمیدید این مقدار خرج کرده است؟
خودش گفت. برای کسی که پورشه سوار میشود کاری ندارد که این مقدار پول بدهد.
* چه موضوع های دیگری هم در گزارشتان هست؟ مشکلهای دیگر.
مشکل دیگری نبود، هر کسی سرش به کار خودش بود.
* پس موضوع خاصی ندیدید که مشکلساز باشد و نیاز به گزارش دادن داشته باشد؟
نه، یک محیط ورزشی بود که همه میگفتند و میخندیدند و شاد بودند. اگر خدا
میخواست و تیممان به مرحله بعد میرفت که خیلی بهتر میشد. از این بهتر هم
میتوانستیم باشیم. مثلا میتوانیم کیروش را بیاوریم تا پایههای تیم
جوانان و نوجوانان را قوی کند. آن وقت میبینید که از این هم میتوانستیم
قویتر باشیم.
* برخی میگویند احتمالا قرارداد کیروش تمدید نشود.
میخواهند تمدید کنند اما زمانی که ایشان برای تمدید قرارداد خود 8 میلیارد
میخواهد خب معلوم است که با 2 میلیارد آقای فرکی را میآورند. بهترین
مربی هم هست.
* فکر نمیکنید کارهایی که در این مدت کیروش انجام داده به باد میرود؟
زحمتی نکشیده.
* یعنی در این مدت تیم پیشرفت نداشته؟
نه، من فوتبالیست هستم و هیچ پیشرفتی نمیبینم.
* بازیکنانی که از اروپا جذب شدهاند تاثیری نداشتهاند؟
همین نیروها را اگر اجازه داده بودند آقای قلعهنویی جذب کند وضع بهتر بود.
الان آقای کفاشیان به نسبت آن زمان دیدش باز شده و اجازه جذب این نیروها
را داده است. در ضمن این موضوع مربوط به جام جهانی است. بگذارید جام
ملتهای آسیا بیاید، هیچکدام از این افراد شرکت نمیکنند.
* معتقدید این بازیکنها در جام ملتهای آسیا شرکت نمیکنند؟
نه، جام جهانی چون برند است، همه شرکت میکنند.
* یعنی میگویید مربی ایرانی فرقی با کیروش ندارد؟ آقای فرکی بهتر است؟
نه، شاید در مواردی حتی از مربی خارجی هم بهتر باشند. کیروش مغرور است، فرکی بچهمسلمان و مثبت است.
* از نظر سطح مربیگری هم یکی هستند؟
خب کیروش برند است.
* برند با اینکه یک مربی سطح مربیگری خوبی داشته باشد، فرق میکند.
اگر بگوییم سطح مربیگریشان یکی است که انصاف را رعایت نکردهایم اما اگر
آن بال و پری را که به کیروش دادهاند به اینها هم بدهند، اینها هم به
همان سطح میرسند. به من و شما هم بدهند موفق میشویم. آزادیهایی که
کیروش دارد مگر طرف پینوکیو باشد که نتواند موفق شود.
* اگر کیروش قیمت را پایین بیاورد احتمال تمدید قراردادش وجود دارد؟
پایینتر نمیآورد.
* مثلا به جای 8 میلیارد 6 میلیارد بخواهد؟
بسیاری از ایرانیان هستند که همین حالا هم حاضرند که پول درخواستی کیروش
را بدهند تا او بماند. یک ایرانی در برزیل به من گفت حاضر است به تنهایی
هزینه قرارداد کیروش را بدهد.
* پس با مربی ایرانی موافق هستید؟
بله، به نظرم بعد از این فرکی مربی تیم ملی است. البته من با آنها نیستم
اما در مجموع به ایرانیها باید بیشتر بها داد. من بهشخصه از کیروش بدم
میآید. ایرانیها بال و پر نداشتند. البته خب نمونههایی هم هستند مانند
علی پروین که تیم را با 4 تا استقلالی و 5 تا پرسپولیسی میبست و میرفتند و
میباختند و برمیگشتند. سیستم سنتی بود. خوبی مربیهای خارجی این است که
پارتیبازی نمیکنند.
* حالا که برخی از بانوان هنرمند را به برزیل فرستادند بهتر نیست که در
کشور خودمان هم این اجازه حضور بانوان در ورزشگاهها داده شود؟
چرا، اگر من رئیس فدراسیون باشم حتما این اجازه را میدهم. چرا باید ذهن
جوانان ما به این مشغول باشد که به محض اینکه از کشور خارج میشوند بخواهند
به ورزشگاهها بروند و بازیها را از استادیوم نگاه کنند؟
* رئیس فدارسیونها هم اعلام کردهاند که مشکلی با این موضوع ندارند.
پس چرا اجازه نمیدهند؟
* نمیدانم اما تا آنجا که ما میدانیم رئیس فدراسیونها با این موضوع مشکلی ندارند.
بله، یکسری موارد فرهنگی است. این موضوع متولی ندارد. خیلی راحت میتوانند
بگویند که کل این استادیوم 12 قسمت و این چهار قسمت به خانمها تعلق دارد.
* پس به نظر شما ایرادی ندارد که خانمها به ورزشگاه بروند؛ چه برای دیدن فوتبال و چه والیبال؟
نه، در همه ورزشها باید خانمها هم بتوانند به ورزشگاه بروند و حق طبیعی
آنهاست. من محدودیت در این مورد را ظلم به خانمها میدانم. منتها جایگاه
مشخص کنند و فرهنگسازی شود. حتی حضور خانمها جلوی فحاشی کردن آقایان در
استادیومها را هم میگیرد. در همین بازیهای برزیل هم من خود شاهد بودم که
یک مرد ایرانی میخواست فحاشی کند و به دلیل حضور بانوان فورا جلوی خود را
گرفت. اتفاقا به سردار آجرلو هم این موضوع را تاکید کردم.
* نمایندهها قبل از رفتنتان به برزیل نصایحی برای شما نداشتند؟
چون به اسم مجلس بود ما سعی کردیم همه چیز را رعایت کنیم. تا روز چهارشنبه
که اصلا قضیه کنسل شد. رسایی هم خودش گفت که میترسد به دلیل هجمه رسانهای
که علیه او به وجود آمده بود بیاید. به هر حال ما باید خود را خیلی سفت و
سخت میگرفتیم. البته نصیحتی در کار نبود.
* از نظر قوانین و موضوعاتی که باید از نظر مجلس رعایت میشد میپرسم.
برای خروج از کشور در حراست مجلس فرمی را پر کردیم که در آن فرم خیلی مسائل را گوشزد کرده بود و برای من خیلی جالب بود.
* چه نوع مسائلی؟
فراموش کردهام اما مسائلی مثل اینکه شئونات اسلامی رعایت شود، همه جایی
نرویم، همه چیزی را به هر کسی نگوییم، نگوییم از کجا هستیم و مسائلی از این
دست.
* اجازه نصیحت کردن و ارشاد کردن دیگران را هم داشتید؟
بله، اجازه داشتیم و نمیشد هم که تذکر نداد. من به چند نفری تذکر دادم و گفتم که آبرو و شان و حیثیت ما را حفظ کنید.
* چه کسانی؟
افرادی که زیاد میگفتند و میخندیدند. یکی با صدای بلند موزیک گوش میداد،
به او تذکر دادم که این کار را نکند. به طور کل از این قشر بازیگر خوشم
نمیآید. من حدود 30 سال پیش یک بار سینما رفتهام و آن هم فیلم گروهبان را
دیدم. شئونات را رعایت میکردند اما چون الگوی جوانان مملکت ما هستند، به
نظر من میتوانستند سرسنگینتر از این باشند.
* نمایندههای مجلس از شما نخواستند که اتفاقات سفر بزریل را برای آنها تعریف کنید؟
چرا، همین الان آقای افضلیفر از من خواست که گزارش بدهم. این جزو وظایف است.