کاهش سقف جمعیت؛ کلید کاهش مشکلات تهران
عصر ایران؛ علیرضا افشاری-
شهردار تهران به تازگی در نشست شورایعالی شهرسازی و معماری کشور حاضر شد
تا از نقشهای که با مدیریت او در دولت قبل برای تهران طراحی شده بود دفاع
کند اما در نهایت اشکالات طرح تفصیلی تهران را پذیرفت.
محمد باقر
قالیباف، هفته پیش نیز درهمایش فعالان ساختمانی در قبال نقد وزیر راه و
شهرسازی درباره شیوه کسب درآمد درشهرداری تهران موضع منفی نگرفت و عملا آن
را پذیرفت.
اعضای شورایعالی شهرسازی سقف جمعیتپذیری شهر تهران
را از 12 میلیون و 900 هزار نفر- نرخی که در طرح تفصیلی آمده- به 10 میلیون
و 500 هزار نفر کاهش دادند تا جمعیت تهران در سال 1404 از همان سقفی که در
طرح جامع آمده تجاوز نکند. اعضای این شورا بر این باورند که با اصلاح صورت
گرفته در سقف جمعیتپذیری شهر تهران، بینظمیهای ساختمانی در پایتخت را
می توان مهار کرد.
هر چند این کار اقدامی ریشهای برای پاسخ به
بسیاری از مشکلات شهر تهران به حساب می آید و چه بسا دیر شده باشد اما
اجرای دقیق آن نیز مستلزم نظارت کافی است.
دو هفته قبل ودر هفتم تیر
ماه 93 میزان مصرف روزانه آب در تهران به ۳ میلیون و ۲۲۵ هزار مترمکعب
رسید که تا حداکثر توان آبرسانی شبکه پایتخت در هر شبانهروز که ۳ میلیون
و ۳۰۰ هزار مترمکعب است، فاصله چندانی ندارد.
تهران از جمله
کلانشهرهایی است که دارای تنش آبی اعلام شده و در مرز جیرهبندی قرار دارد
و در صورت افزایش دوباره دمای هوا و مصرف بیش از الگوی مصرف، احتمالاً
مدیریت فشار آب به جیرهبندی یا قطعیهای پراکنده منجر خواهد شد.
از
سوی دیگر، بازگشت آلودگی هوا آن هم در نخستین ماه تابستان در حالی است که
مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست پیش از این با تاکید بر توزیع بنزین پاک در
تهران وضع هوای پایتخت را بهبودیافته توصیف میکردند. حالا در شرایطی که
تهران بنزین نسبتاً پاک دارد، با وجود 80 هزار هکتار کانون ریزگرد که
مدتهاست به علت خشکسالی و عدم مدیریت بهینهی آب اطراف شهر تهران تشکیل
شدهاند، هوای چندان پاکی ندارد و میزان ذرات معلق در تعدادی از
ایستگاههای آن حدود ۴ برابر حد مجاز اعلام شده است.
شرکت کنترل
کیفیت هوا یازدهم تیرماه با اعلام اینکه شاخص کیفیت هوا ۹۰ واحد نسبت به
دو روز پیش از آن افزایش داشته، هوای تهران را در وضع «هشدار» اعلام کرد.
این در حالی است که روزها به سرعت میگذرند و زمستان آلوده سر می رسد.
هر
چند پیامد برخی کارها مانند افزایش جمعیت تهران به کندی آشکارمی شود
تاثیرات آنها عمیق و درازمدت است و شاهد کمآبی، شلوغی آدم و خودرو و
ساختمان، و در نتیجه آلودگی هوا و افزایش بیماریهای مرتبط و حتی روحی ـ
روانی هستیم.
دو نوع کار اما می توان انجام داد:
1-
کارهای کوتاهمدت. توجیه انجام کارهای کوتاه مدت، اضطراری بودن موضوع است.
کارهایی چون زوج و فرد کردن عبور خودروها و تعطیلی برخی مراکز آموزشی و
تغییر ساعات اداری و بهینه کردن سوخت و…
(وقتی گفته میشود زوج و
فرد کردن عبور خودروها راهحلی مقطعی است از این روست که با خارج نکردن
خودروهای قدیمی از چرخه مصرف و افزایش رشد جمعیت شهر تهران، تا چند وقت
دیگر تعداد خودروها با پلاک زوج یا فرد به تعداد کنونیِ کلِ خودروها خواهد
رسید و احتمالاً در آنزمان شاهد طرحهایی مانند «تردد خودروهایی که
پلاکشان به عدد 3 ختم میشود در روز سهشنبه مجاز است» خواهیم شد!)
2-کارهای
اصولی و بااهمیتِ درازمدت؛ مهمترین کاردر این زمینه تلاش برای کند کردن
روندِ افزایشی نرخ جمعیت تهران و پیرامون و بالا بردن اشتغال و کیفیت زندگی
در شهرهای دیگر است. تمرکز جمعیتی بیش از گنجایش در یک شهر، مادرِ همه
مشکلاتِ بعدی است و این مهمترین موضوع مغفول برای تهران در این سالها
بوده است.
در یک دهه گذشته جمعیت شهر تهران در هر چهارسو با
شهرکسازیهای گسترده و برجسازیهای بسیار به شدت افزایش پیدا کرده است.
شهرکسازیهایی که بیتوجه به منابع محدود آب صورت پذیرفته و برجسازیهایی
که در برابر جریان هوا قرار گرفته است.
حتی اگر به فرض همه
درآمدِ حاصل از فروشِ تراکم و افزایش ساختوساز صرفِ گسترشِ راه و پل و
پارک در شهر شود باز منطقی نیست چون از سوی دیگر به ترافیک و کمبود آب و
آلودگی هوا دامن میزند.
البته این نکته را نباید از یاد برد که بخش
بزرگی از ساخت وسازهای مسکونیِ گسترده در شهر تهران کار شهرداری نیست و
به نهادهای حکومتی یا وزارتخانههای دولتی،به ویژه در دولت قبل، مربوط
میشود. در این صورت نیز باز شهرداری مجوز می دهد و اگر هم تحت فشار این
کار را می کند باید از طریق شبکه گسترده رسانه ای که در اختیار دارد به
مردم اطلاع دهد.