حجرهدارانی که از ترس بازرسی مغازهها را بستند
بعد از تذکر مسئولان به حجرهداران مبنی بر اینکه قیمتها را درست کنید، آنها به سرعت میگفتند چشم و با یک ماژیک قیمت درست را روی تخته مینوشتند. بعضیها هم مدعی میشدند که قیمتهای جدید به ما ابلاغ نشده و ما خودمان نرخگذاری میکنیم.
عصر خبر به نقل از فارس :شهری است برای خودش. بزرگ با خیابانهای پهن. پر از کامیون و نیسانهای آبی که بار میوه و سیفی دارند. نمیدانم بگویم شهر ترهبار یا میدان ترهبار مرکزی تهران که بامداد امروز میهمان بازرسان تعزیرات بود.
شهری است برای خودش. بزرگ با خیابانهای پهن. پر از کامیون و نیسانهای آبی که بار میوه و سیفی دارند.
نمیدانم بگویم شهر ترهبار یا میدان ترهبار مرکزی تهران. جایی است که باید دنبال نظم و تمیزی گشت. از دیوارهای چند لایه بلند جعبهای گرفته تا بساط میوه و سیفی در وسط خیابانها، همه یک بینظمی خاصی را رقم زدهاند.
در همان لحظه ورود به میدان ترهبار مرکزی تهران، پشت کامیونها و نیسانها معطل شدیم تا بتوانیم از درب ورودی شماره 6 خود را به ساختمان مدیریت شهرداری برسانیم. بعد از کلی سرگردانی بالاخره رسیدیم به بازرسان تعزیراتی.
یکی از خبرنگاران درباره جلسه پیشدرآمد صحبت کرد و گفت که اولویت این طرح با اصلاح قیمتها و رضایت مردم است.
در ساعت 23 بازرسان و رؤسای شعب سازمان تعزیرات به دور محمد محمدی، مدیرکل تعزیرات استان تهران حلقه زدند تا ضمن هماهنگیهای پایانی، آنها در قالب گروههایی به فازها و سالنهای مختلف جهت نظارت و بازرسی اعزام شوند.
بعد از اینکه گروهبندیها انجام شد و بازرسان به پستهایشان اعزام شدند، سری چرخاندیم و دیدیم که مردم در گوشهای اجتماع کردند.
جلو رفتیم و دیدیم که باز هم پای خبرنگاری وسط است با دوربین. یکی از خبرنگاران معرکهای گرفته بود و مردم هم حسابی با او درد دل میکردند. نمیدانم این سخن گفتنها از سر درد زیاد بود یا از شوق دوربین.
معرکه وقتی گرمتر شد که سرابیان، رئیس گشتهای تعزیرات حکومتی در بین مردم حاضر شد و به برخی از گلایههای آنان پاسخ داد. مردم هم که مسئولی را بین خود دیدند از قیمت سیب و گلابی شروع کردند به گفتن تا پیشنهاداتی برای بهتر شدن اوضاع.
اغلب آنها از دلالی و واسطهگری شکایت میکردند و بعضی هم میگفتند فقط رسیدگی یک شبه به بازار کافی نیست و این طرح باید تداوم داشته باشد، البته در انتهای بازدید مدیرکل تعزیرات استان تهران هم از ادامهدار بودن طرح صحبت کرد.
در ساعت 23:40 دقیقه بازرسی مدیرکل تعزیرات استان تهران شروع شد. در همان ابتدا بعضی از بازرسان با محمدی تماس میگرفتند و درباره تخلفات و نحوه برخورد با آنها کسب تکلیف میکردند.
محمد محمدی مدیرکل تعزیرات استان تهران با نمایندگان سازمان صنعت، معدن و تجارت، شهرداری، پلیس راهور و نیروی انتظامی از یکی از غرفهها بازدیدش را شروع کرد.
برخی از عدم حضور نمایندگان اصناف و اتحادیه بارفروشان ابراز گلایه میکردند.
عقربههای ساعت 23:55 دقیقه را نشان میدهد و ما با مسئولان تعزیرات در اولین غرفه مورد نظارت ایستادهایم.
حسن سرابیان تابلوی قیمت غرفه را با قیمتهای اعلامی از سوی اتحادیه بارفروشان تطبیق میدهد و از مغایرت قیمتها خبر میدهد و همچنین اشاره میکند که قیمت شلیل شبرنگ هم ذکر نشده است.
رحیمی معاف، نماینده سازمان صنعت و مسئول بازرسی از میدان مرکزی به ما میگوید که در این میدان 1360 حجره در 3 فاز و 50 سالن وجود دارد تا بزرگی و هیبت این شهر را بیشتر به رخ ما بکشد.
در خلال بازدید از غرفه دوم باز هم شاهد گران فروشی بودیم.
دستپاچه شدن حجرهداران در مقابل مسئولین جای بسی تأمل دارد زیرا از قدیم گفتن آنکس که حساب پاک است از محاسبه چه باک است.
ازدحام جمعیت باعث بوجود آمدن ترافیک و طبیعتاً کسادی کار حجرهداران شده بود. یکی از آنها به ما گفت بگذارید ما فروشمان را کنیم و بعد برای بازرسی بیایید؛ همچنین گاهی صدای بلندی شبیه فریاد از گوشهای بلند میشد. تمام اینها موجب شد تا یکی از همکاران بگوید بوی درگیری میآید.
بعد از تذکر مسئولان به حجرهداران مبنی بر اینکه قیمتها را درست کنید، آنها به سرعت میگفتند چشم و با یک ماژیک قیمت درست را روی تخته مینوشتند. بعضیها هم مدعی میشدند که قیمتهای جدید به ما ابلاغ نشده و ما خودمان نرخگذاری میکنیم.
البته ناگفته نماند که خیلی از حجرهها قیمتهایشان با قیمتهای اعلامی اتحادیه تطابق داشت.
یکی دیگر از عمده تخلفات که کارشناسان هم به آن اذعان کردند، سد معبر بود. حجرههایی که باسکول و حتی دخل خود را در معابر عمومی قرار داده بودند و جعبههای میوه را در خیابان گذاشته بودند و اقدام به فروش میکردند در صورتی که حریم شخصی خودشان خالی بود.
یکی از حجرهداران از قیمتهای اتحادیه انتقاد میکرد و معتقد بود این قیمتهای اعلامی خیلی پایین است.
در اسنای بازدید، محمد محمدی به خبرنگاران گفت: میخواهیم برویم به حجره شخصی به نام آقای امامی که خود متولی اصلی اعلام قیمتها به اتحادیه بارفروشان است.
رفتیم تا ببینیم آیا کسی که خودش قیمت بازار را اعلام میکند از قیمتهای اعلامی خود تبعیت میکند یا خیر.
در مقایسه لیست قیمتهای اتحادیه با تابلوی قیمت حجره امامی که البته با پلاستیک پوشانده شده بود تطابق اکثر قیمتها را شاهد بودیم اما به یکباره دیدیم که قیمت فلفل دلمهای در لیست اتحادیه 5 هزار تومان ثبت شده ولی روی تابلوی حجره امامی 500 تومان است. بدین ترتیب بود که فتنه فلفل دلمهای آغازشد.
شاگرد حجره جلو آمد و تأکید داشت که ما فلفل دلمهای را 500 تومان میفروشیم و چند فروشنده دیگر هم تصدیق کردند ولی رحیمی معاف مسئول نظارت بر میدان مرکزی گفت اینها اشتباه میکنند و احتمالاً یک صفر در تابلو پاک شده است.
ما هنوز راز این اختلاف 4500 تومانی را نفهمیدهایم.
خبرنگاران از همین موقعیت استفاده کردند و رحیمی معاف را جلوی حجره حاج علی امامی محاصره رسانهای کردند و مردم هم باز به شوق دوربین لایههای بعدی را تشکیل دادند.
پیرمردی در مقابل تذکر محمدی مبنی بر کنار بردن باسکولش به شدت عصبانی شد و به پرخاشگری پرداخت.
البته ناگفته نماند که نیروی انتظامی به بهترین نحو کار خودش را انجام داد و امنیت کاملاً برقرار بود.
جلوتر که رفتیم آقایان محمدی، سرابیان، رحیمی معاف و چند نفر دیگر با یک ماشین رفتند و خبرنگاران حاج و واج سرگردان بودند که به کجا باید بروند. نه اعلامی، نه وسیلهای … به کجا چنین شتابان!
ما در جستوجوی مدیرکل تعزیرات میدان را گز میکردیم تا به جایی شبیه پارکینگ در انتهای سالن رسیدیم. ولی پارکینگی که پر از نیسان و کامیون بود و در آنها میوهها و سیفیجات فروخته میشد. یکی از حاضران میگفت وانتهای خالی را یکی دو میلیون اجاره میدهند تا مردم با استفاده از آنها بارشان را بفروشند. یکی از فروشندهها میگفت من خیابان جلوی یکی از حجرهها را اجاره کردهام و اجاره آن هم بین 5 تا 10 میلیون است تا بتوانم بارم را بفروشم.
مشخص شد حجرهداران مکانی را که در تملکشان نیست را هم در سایه عدم نظارت مسئولان اجاره میدهند.
این موضوع را از نماینده شهرداری پیگیری کردیم و او هم معتقد بود این کار خلاف است و شهرداری پیگیری خواهد کرد.
سرانجام بعد از کلی تماس و گشتن توانستیم جای آقای محمدی را پیدا کنیم و سریع خود را به آن نقطه برسانیم ولی تا رسیدیم مرغ از قفس پرید.
آقای سرابیان برای چند خبرنگاری که تا این مرحله دوام آورده بودند یک وسیله نقلیه گرفت که هم خبرنگاران و هم خود ایشان بر پشت آن سوار شدند و در هوای آزاد قصد آقای محمدی را کردند.
وقتی رسیدیم دیدیم پلیس راهور در حال جریمه کردن نیسانهای مختلف است و از یک برخورد قاطع خوشحال شدیم.
البته بنا به گفته حاضران بعد از اعلام بازرسی در شب گذشته خیلی از حجرهداران برای فرار از آن حجرههای خود را بسته بودند.
در انتها باید به اولین چیزهایی که در این میدان دیدم و شنیدم اشاره کنم. وقتی برای راهنما به شورای حل اختلاف 26 میدان رفتیم با پارکینگ بزرگی از باسکولها روبرو شدیم که براثر تخلف صاحبانشان آنها ضبط شده بودند.
در گوشی باید بگویم که یکی از بچههای سد معبر به ما گفت این میدان یکی از بزرگترین مراکز پخش مواد مخدر است که بارها هم مواد فروشان دستگیر شدهاند و به همین جهت پلیس پیشگیری مواد مخدر هم در این میدان مستقر شده است. حتی بعضی از مصادیق آن را هم برایمان شرح داد مانند جاسازی مواد مخدر در خیار به دلیل بوی آن یا ریختن فلفل برای تحریک شامه سگهای پلیس مواد مخدر و غیره.
به هرحال امیدواریم با همکاری دستگاهها و نظارت آنها شاهد ایجاد نظم و کاهش قیمتهای میوه و سیفیجات باشیم.