واکنش به سکوت صدا و سیما در برابر قتل کارگر شهری
او با کنایه به محکومیت سعید مرتضوی، دادستان سابق تهران به ۲۰۰ هزار تومان جریمه نقدی به اتهام شبه قتل عمد قربانیان بازداشتگاه کهریزک نوشته «قالیباف برای در امان ماندن از آه یتیم و همسر این مرحوم» باید «جنایت را تا آخرین مرحله مجازات جنایتکار پیگیری کند»، «با تامین مالی خانواده این مرحوم بخشی از سوء مدیریتش را جبران کند» و «حافظه تاریخی مردم رو جدی بگیرد».
عصر خبر: «یك روز چاله چوله های خیابانهای ایتالیا را نمایش می دهند یك روز كشته شدن یك دزد در خیابانهای آمریكا. در ایران چه خبر است؟» این جملات واکنش یکی از مخاطبان ایلنا به کشته شدن یک کارگر شهری بر اثر ضرب و شتم ماموران پیمانی شهرداری است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، هر چه از دوران مدیریت بحث برانگیز «محمدباقر قالیباف» بر شهرداری تهران زمان بیشتری میگذرد، فاصله فجایع انسانی که بر اثر تقصیر یا قصور نهاد متبوعش رخ میدهد، کوتاهتر میشود.
پس از شاهکار آتش نشانی در حادثه آتش سوزی دو کارگر زن در خیابان جمهوری، این بار نوبت ماموران پیمانی بازیافت زباله شهرداری تهران بود که فاجعه آفرین شوند.
شماری از این ماموران «علی چراغی»، کارگری که در تهرانپارس ضایعات خرید و فروش میکرد را با ضربات مشت مسلح به پنجه بوکس مصدوم کردند. آقای چراغی پنج شنبه هفته گذشته پس از یک هفته بستری بودن در بیمارستان بر اثر شدت جراحات وارده جان باخت.
مخاطبان اخبار کارگری ایلنا پس از انتشار این خبر در بخش نظرات اخبار به بیان دیدگاهشان درباره این حادثه پرداختند.
«محمد» که میگوید شاهد قتل آقای چراغی بوده است، در واکنش به اقدام شهرداری تهران در معرفی پیمانکار به عنوان مقصر فاجعه، نوشته: «آقای قالیباف زیرش نزنید، آرم شهرداری روی ماشین بود. آقا جواب بدهید».
دیگر مخاطب ایلنا به نام «ادمین» که مدعی است شاهد برخورد ماموران شهرداری با شماری از کارگران دستفروش بوده است، نوشته «دیروز برای خرید به بازار رفته بودم. وقتی برخورد خشن ماموران شهرداری با دستفروشان رو دیدم، فهمیدم انجام هیچ عملی از اینان بعید نیست. نمیدونم شهردار تهران بعد از این اتفاق به این موضوع رسیدگی میکنه یا نه اما خداوند متعال…».
اگر چه این کاربر ایلنا وارد جزییات برخورد خشن ماموران با کارگران دستفروش نشده است، اما کاربر دیگری تجربه متفاوتش از برخورد خشن این ماموران را چنین توصیف کرده: «جمعه هفته قبل با یک صحنه دلخراش در مسیر حرکت به بهشت زهرا مواجه شدم که واقعا متاسف شدم. چند نفر مامور شهرداری که لباس مشکی متحد الشکل هم پوشیده بودند، با کابل فشار قوی در حال کتک زدن یک پسر جوان گل فروش بودند. در اینکه گل فروشی در حاشیه اتوبان کار درستی نیست و خطرناک است شکی نیست، اما اینجوری کتک زدن هم انسانی نیست به مولا».
کاربر ناشناس دیگری نوشته «من بعضا دیدم که این مامورها با دستفروشها برخورد تندی دارند و از ادبیات بدی استفاده میکنند. یکی نیست به اینها تفهیم کند شما مامور دستگیری آدمهای خطرناک نیستید. شما ممکن است با یک پدر مواجه باشید که دو فرزند دارد و نان آور خانوادهاش است. شما با یک انسان، با یک هموطن مواجه هستید. باید با نهایت احترام برخورد کنید. چه برسد که چنین اتفاقی بیافتد. سیمای شهر مهمتر از نان شب یک خانواده نیست».
اولویت صدا و سیما: قتل جوان سیاه پوست امریکایی یا قتل ناجوانمردانه کارگر ایرانی؟
«یک ایرانی» از رفتار دوگانه صدا و سیما در مواجهه با قتل کارگر ایرانی به دست ماموران منتسب به شهرداری و سرکوب معترضان به قتل نژاد پرستانه یک نوجوان سیاهپوست توسط پلیس در ایالت میسوری آمریکا انتقاد کرده است.
او در توصیف حالش هنگام مشاهده اخبار صدا وسیما نوشته «واقعا خنده آور و تاسف بار است. این روزها هرگاه تلوزیون را روشن میکنم، در تمام ساعات پخش اخبار از اوضاع در شهر فرگوسن و سرکوب مخالفان توسط پلیس آمریکا میگویند و اینکه پلیس آمریکا با اقدامات نژادپرستانه فردی بیگناه را به قتل رسانده و رسانه ملی نیز مردمی را که در محکومیت این اقدام پلیس به خیابانهای آمریکا آمدهاند، قهرمان میداند و برخورد پلیس با آنها را نکوهش میکند».
او سپس پرسیده: «اگر عدهای از مردم ایران نیز بخواهند در محکومیت این اقدام شهرداری به اعتراض بپردازند باز هم تلوزیون روشنفکرانه با این قضیه برخورد خواهد کرد و به معترضان حق خواهد داد؟ آیا مرگ یک جوان سیاه پوست در امریکا اولویت رسانه ملی است؟ یا قتل ناجوانمردانه یک هموطن و یک کارگر بیگناه؟»
مخاطب دیگری نوشته «کارگر کشته شده سیاه پوست امریکایی نبوده که در صدا وسیما یک هفته پخش شود. اصلا چه اهمیتی دارد، الان مسئلهٔ اصلی ما کشته شدن جوان آمریکایی هست و اینکه چقدر پلیس آمریکا بَد و جنایتکاره. از اون مهمتر اینکه مردمشون چقدر بیخیال این قضیه هستن که مینشینن پای کامپیوتر و خبر رو میخونن، نچ نچ میکنن و کامنت محکوم کردن این موضوع رو میذارن».
مخاطب ناشناس دیگری با انتقاد از بخش خبری بیست و سی تلویزیون نوشته «وای که اگر این قتل در یک کشور اروپایی انجام میشد. چه هیاهویی در رادیو و تلوزیون به خصوص برنامه گزینشی بیست و سی به وجود میآمد».
کاربر دیگری نیز به کنایه نوشته: «بابا اینارو ولش! آمریکا داره انقلاب میشه. چیزی نمونده که مملکت کفر از بین بره. انشالله با مدیریت آقای قالیباف دیار کفر سر و سامان میگیره».
کنایهها به سابقه نظامی شهردار تهران
برخی از مخاطبان ایلنا ترجیح دادهاند با اشاره تلویحی به جمله تاریخی «حسن روحانی»، رئیس جمهور در مناظره تبلیغاتی پیش از انتخابات که خطاب به آقای قالیباف گفت «من حقوقدان هستم نه سرهنگ»، شیوه مدریت شهردار تهران بر مجموعه تحت مدیریتاش را به تصویر بکشند. برخی هم «تفکیک جنسیتی» در شهرداری تهران ۹ سال پس از آغاز به کار قالیباف در این سازمان را به شوخی گرفتهاند.
«حسن» که از قضا هم نام رئیس جمهور است، نوشته «وقتی سرهنگان شهردارند، این قبیل حوادث طبیعی است».
«حسین صیاد» نیز نوشته: «قالیباف به جای تفکیک جنسیتی کارمنداش، این اراذل و اوباشها رو از نواحی اخراج کند».
برخی نیز همزمان با نظامی بودن شهردار تهران و تلاشش برای تفکیک جنسیتی شوخی کردهاند. برای مثال «حسین سلیمانی» در تعبیری جالب نوشته «اینم از سردار تفکیک جنسیتی» و کاربر ناشناس دیگری خواستار «تفکیک» ماموران متخلف شهرداری از مردم شده است.
سه توصیه یک کاربر به سردار قالیباف
کاربری به نام «الیس» سه دستور العمل برای شهردار تهران ارائه کرده است که «اگر آقای قالیباف به آنان عمل کند، میتواند امیدوار باشد جنایت ماموران مجموعه تحت مدیریتش تا حدی جبران شود.»
او با کنایه به محکومیت سعید مرتضوی، دادستان سابق تهران به ۲۰۰ هزار تومان جریمه نقدی به اتهام شبه قتل عمد قربانیان بازداشتگاه کهریزک نوشته «قالیباف برای در امان ماندن از آه یتیم و همسر این مرحوم» باید «جنایت را تا آخرین مرحله مجازات جنایتکار پیگیری کند»، «با تامین مالی خانواده این مرحوم بخشی از سوء مدیریتش را جبران کند» و «حافظه تاریخی مردم رو جدی بگیرد».
اما شاید هیچیک از کاربران حرف دل شهروندان تهرانی را به خوبی این مخاطب ناشناس ایلنا بیان نکردهاند: «آقای قالیباف این بود غیرت دینی شما؟ اگر غیرت دینی دارید، همین امروز استعفا دهید. هنوز مردم فاجعههای آتش سوزی خیابان جمهوری، پارک ارم و مرگ دست فروش در مترو تهران را فراموش نکردند. تا کی؟ چرا ایشان بر کنار نمیشوند؟»