چرا واليبال ایران موفق شده است؟
تيم بودن و يكي بودن همه اين افراد در طول بيست سال حركت به سوي رشد و توسعه واليبال، كار را به جايي رسانده است كه هم در ليگ جهاني و هم مسابقات جهاني موفق بوده و امروز بهعنوان يك «سرمايه اجتماعي» و الگوي پيشرفت بومي و ملي در ورزش ايران مطرح است.
این روزها پیروزی های متعدد تیم ملی والیبال کشورمان، طعنه ای به ملی پوشان فوتبال زده، از این رو علل پیشرفت اینچنینی تی ملی والیبال مورد توجه کارشناسان قرار گرفته است.
به گزارش عصرخبر، از این رو مصطفی شوقی خبرنگار ورزشی و دبیر گروه ورزش روزنامه همشهری به بررسی علل موفقیت تیم والیبال ایران پرداخته است.
وی نوشته است: مشكل از جايي شروع شد كه ما ماجراي تيم ملي واليبال و ولاسكو را تبديل كرديم به يك فيلم هندي. وقتي او به حرف رئيس جمهور كشورش گوش داد و براي نوسازي واليبالشان راهي خانه شد، گروهي از اهالي ورزش و البته برخي رسانهها از رئيسجمهور ايران خواستند كه نگذارد ولاسكو برود.
البته بعدها وزارت ورزش هم درست در زماني كه تيم ملي واليبال به مرحله دوم قهرماني جهان صعود كرد، در تحليلي براي توجيه مخالفت خود با كيروش از ولاسكو به عنوان نمونه اي موفق نام برد، اين در حالي است كه در تحليل نهاد رسمي ورزش كشور جايي براي توان و انگيزه بالاي بازيكنان ملي واليبال وجود نداشت.
حالا ما تيمي را كه ولاسكو رفته بود آن را بسازد، بردهايم. آن هم در 3ست متوالي و البته با 10امتياز اختلاف؛ معنياش اينكه كواچ از ولاسكو بهتر است؟ اگر او روزي خواست از تيم ملي واليبال ايران برود بايد از بالاترين مقام اجرايي كشور بخواهيم كه وي را بازگرداند؟! اصلا اين پيروزي ها به ولاسكو و كواچ و قبلتر از آنها ارتباط دارد؟ ماجراي واليبال ايران چيست كه امروز در روزي كه كشتي- ورزش سنتي ايران- نميتواند مقام از دست رفته را تكرار كند، يكتنه ورزش ايران را جهاني كرده است. موفقيت واليبال بيشك محصول برنامهريزي و همكاري مشترك يك تيم است.
اين مسئله معطوف به يك فرد، مدير، سرمربي و يك به يك بازيكنان نيست. تيم بودن و يكي بودن همه اين افراد در طول بيست سال حركت به سوي رشد و توسعه واليبال، كار را به جايي رسانده است كه هم در ليگ جهاني و هم مسابقات جهاني موفق بوده و امروز بهعنوان يك «سرمايه اجتماعي» و الگوي پيشرفت بومي و ملي در ورزش ايران مطرح است.
در مرحله اول آنچه در واليبال رخ داده است«حس همكاري و اطمينان»در فدراسيون بود؛ از ابتدايي كه طرح توسعه واليبال در اوايل دهه70 تدوين شد و تا ادامه آن در همه دورانها، اين حسن همكاري و اطمينان در ميان خانواده واليبال موج ميزند.
استفاده درست از پتانسيل هاي نيروهاي انساني و تداوم نسلي و بين نسلي واليباليست هاي كشورمان در رده هاي مختلف نشان از تدوين درست برنامه بود. نكته بعدي اينكه در طول 20سال، تنها 2رئيس فدراسيون در واليبال حضور داشته اند. ثبات مديريتي در كنار آرامش در اين رشته ورزشي رمز ديگر موفقيت واليبال است.
امروز اما واليبال ايران به عنوان سرمايه اجتماعي، الگوي مناسبي براي توسعه ورزش كشور و در كنار آن يك برند جهاني براي ايران عزيز هست؛ جايي كه با افتخار پرچم زيباي ايران بالاتر از كشورهاي بزرگ جهان قرار دارد.
پس بايد وزارت ورزش به عنوان نهاد رسمي ورزش كشور تحليل هاي بي محتوا را كنار بگذارد، فدراسيون واليبال از اين پس – چون گذشته- از سرمايه اجتماعي كه خود ساخته است با تداوم «حس همكاري و اطمينان»، نگهداري كند و البته اهالي ورزش بدانند كه موفقيت تنها توسط يك مربي خارجي يكشبه بهدست نميآيد و گروهي را پشت سر خود دارد.