سیدمحمد خاتمی: تحجر خطرناک تر از بی دینی است
وی با اشاره به تلاش مخالفان اسلام رحمانی، انسان گرا و رشدخواه که به دلیل منافعشان ترجیح می دهند یک اسلام خشن با چهره زشت آشکار شد تا مبارزه آنها با این چهره زشت توجیه پذیر شود، افزود: من در اینجا به ریشه پیدایش گروه های افراطی، واپس گرا و خشن کار ندارم هرچند زمینه این تفکر در بین جوامع ما وجود داشته و دارد اما می خواهم بگویم قدرت های بزرگ بیشترین سوءاستفاده را از این گروه ها می کنند.
عصر خبر :سید محمد خاتمی با تاکید بر اینکه «تحجر در جوامع دینی دارای خطر بیشتری از بی دینی است»، گفت: تحجر، جهل مرکب است و تحجر در حوزه دینی رذالتی است که جامه فضیلت پوشیده است.
به گزارش ایرنا از روابط عمومی دفتر حجت الاسلام والمسلمین سیدمحمد خاتمی، رییس جمهوری پیشین در دیدار جمعی از معلمان، مربیان و اصحاب آموزش و پرورش در آستانه شروع سال تحصیلی افزود: تحجر، دین را تبدیل به پوستین وارونه ای می کند که به تعبیر امیرالمومنین به جای آنکه گرم کند، می ترساند و امروز نمونه های آن را می بینیم.
خاتمی مبارزه با تحجر را لازمه رشد خواند و با بیان اینکه تحجر در جوامع دینی دارای خطر بیشتری از بی دینی است، گفت: تحجر یعنی سنگواره ای شدن یکسری اوهام و افکار غلط یا اموری که در زمان خود ممکن است کارآمد باشند ولی تعمیم آن به همه زمان ها و در پای آن حقیقت، انسان، آزادی، حرمت، کرامت و دارایی انسان را قربانی کردن تا آن ذهنیت غلط تنگ در جامعه حفظ شود؛ این فاجعه است.
وی ادامه داد: زمان می گذرد و تحول ایجاد می شود ولی متحجر که ذهنی بسته و سنگواره ای دارد به هیچ وجه نمی خواهد و نمی تواند تحول در ذهن خود و در زندگی را بپذیرد.
وی با تاکید بر اهمیت عنصر زمان در برداشت از همه چیز از جمله سنت ها گفت: باید لباس ذهن را تازه کنیم زیرا حقیقت یکی است ولی برداشت ما از حقیقت متفاوت است و در زمان های مختلف، متفاوت می شود یا می تواند بشود.
رییس بنیاد باران، تحجر را جهل مرکب دانست و گفت: تحجر در حوزه دینی رذالتی است که جامه فضیلت پوشیده است. همچنان که جهل مرکب بدتر از جهل بسیط است، تحجر نیز از بی دینی خطرناک تر است زیرا تحجر، دین را تبدیل به پوستین وارونه ای می کند که به تعبیر امیرالمؤمنین (ع) به جای آنکه گرم کند، می ترساند و امروز نمونه های آن را بخصوص در منطقه می بینیم که چه چهره ای از دین نشان می دهند؟
قدرت های بزرگ بیشترین سوءاستفاده را از گروه های افراطی می کنند
وی با اشاره به تلاش مخالفان اسلام رحمانی، انسان گرا و رشدخواه که به دلیل منافعشان ترجیح می دهند یک اسلام خشن با چهره زشت آشکار شد تا مبارزه آنها با این چهره زشت توجیه پذیر شود، افزود: من در اینجا به ریشه پیدایش گروه های افراطی، واپس گرا و خشن کار ندارم هرچند زمینه این تفکر در بین جوامع ما وجود داشته و دارد اما می خواهم بگویم قدرت های بزرگ بیشترین سوءاستفاده را از این گروه ها می کنند.
خاتمی در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه انسان به میزان نیازها و استعدادهایش، صاحب حق می شود و مبنای حقوق از جمله همینجا است، توضیح داد: اگر خدا انسان را مختار و مستعد بروز اراده آفریده است، پس آزادی، حق اوست. اگر خدا انسان را طوری آفریده که نیاز به غذا، شغل و مسکن دارد، پس اینها حق اوست و حقوق اساسی، حقوق شهروندی و حقوق بشر را براساس همین نیازهای اولیه و ثانویه بشر و بر اساس استعدادهای او باید توجیه کرد.
زمان و مکان؛ دو عنصر تعیین کننده در اجتهاد
وی با بیان اینکه تحول در عالم و در ذهن و زندگی انسان ریشه در تکوین دارد، اضافه کرد: اگر خداوند آفرینش را در حال تحول آفریده است، اراده تشریعی خداوند نمی تواند در تعارض با اراده تکوینی او باشد. شریعت الهی نیز باید بتواند نو شود یعنی پوست عوض کند و صورت هایش تغییر کند و این معنی زمان و مکان دو عنصر تعیین کننده در اجتهاد اسلامی است.
خاتمی در ادامه زمان و مکان را دو عنصر تعیین کننده در اجتهاد دانست و افزود: وقتی جهان تحول پیدا می کند، اجتهاد نیز باید نو شود اگر شریعت را فقط در ظواهر و صورت ها ببینیم و متناسب با تحول جهان و انسان حرکت نکنیم و بخواهیم انسان تحول یافته را به قرن ها پیش برگردانیم می شویم داعش، در حالی که دین خدا جاودانه است و حقیقت قدسی و ثابت آن بگونه ای است که در صورت های مختلف باید بتواند پاسخگوی پرسش ها و برآورنده نیازهای دم به دم نو شونده انسان باشد.
رییس جمهوری پیشین مهم ترین استعداد انسان را جنبه آگاهی و مستعد دانا شدن خواند و افزود: آگاهی عمومی و متعالی داریم که آگاهی های علمی، فلسفی و عرفانی، آگاهی تخصصی است و مراحل کمال آگاهی است. کسب این آگاهی ها حق افراد جامعه است و باید سعی کنیم این آگاهی ها پدید آید.
وی در ادامه به فضیلت و درک احسان و عدل اشاره کرد و افزود: انسان قبل از اینکه عالِم و دیندار باشد می تواند معروف، عدل و احسان را بشناسد و خداوند به آنها امر می کند و فحشا و منکر نیز امریست که انسان آن را می فهمد و خداوند از آنها نهی می کند. فضایل یعنی احسان، عدل، زیبایی، خوبی، محبت، دیگری را دوست داشتن، تواضع و غیره باید رشد یابند. رشد یعنی افزایش آگاهی ها و تقویت فضیلت ها در جامعه و مبارزه با جهل و رذیلت ها.
معلم باید کاری کند که انسان از آگاهی متعالی و فضیلت سرشار شود
خاتمی در ادامه خطاب به معلمان گفت: شما باید کاری کنید که فرد راستگو بار بیاید، انسانی مهربان، دیگر دوست، عاقل و عاشق باشد و حقیقت را بپرستد که حقیقت مطلق و سرمد و جاویدان خداوند است، انسانی که رو به او دارد جانش از آگاهی متعالی و از فضیلت ها سرشار می شود.
وی کار آموزش را آگاهی بخشی و کار پرورش را پیراستن و آراستن خواند و گفت: کار پرورش از بین بردن رذیلت ها در جامعه و آراستن جان ها بخوبی هاست.
رییس بنیاد باران با اشاره به فضایل جمعی و فردی اضافه کرد: متاسفانه در گذشته به ویژه در دنیای اسلام سیاست ها، خودکامه و تمامیت خواه و به قول فارابی تغلبی بودند، در زمینه فضایل اجتماعی و حقوق انسان اجازه بحث داده نمی شد به همین دلیل علوم معنوی ما بیشتر به سوی تصوف و عرفان گرایش پیدا می کرد و طبیعی است وقتی عالِم می بیند فضای خارج، بد است و نمی تواند آن را تغییر دهد و حتی با انتقاد برخورد قهرآمیز می شود، به درون خود می رود و جنبه عرفانی معارف قوی تر می شود که از جمله مهم ترین دلیل های آن وجود حکومت های خودکامه بوده است.
رییس بنیاد باران ادامه داد: برخی معتقدند به دلیل غلبه عرفان و تصوف، اندیشه در جهان اسلام نازا و متوقف شده است و از جمله نازایی تفکر را می توان در این امر دید که بعد از فارابی تفکر فلسفی در باب سیاست که به زندگی معطوف است متوقف شده است.
خاتمی اضافه کرد :این در حالی که سوق داده شدن تفکر به متافیزیک محض و نیز عرفان و تصوف ناشی از استیلای خودکامگی در عالم سیاست است. حکومت های جبار اجازه تفکر را از مردم می گیرند چرا که تفکر با چون و چرا همراه است و این امر قابل تحمل برای استبداد نیست در نتیجه در حوزه هایی که به سرنوشت انسان در این جهان مربوط می شود یکسره تفکر متوقف می شود ولی به متافیزیک و عرفان (آنهم تا جایی که لطمه ای به حکومت جباران نزند) کاری ندارند.
استبداد زدگی؛ درد بزرگ جهان اسلام
خاتمی درد بزرگ جهان اسلام را استبداد زدگی خواند و گفت: انقلاب اسلامی ایران گام بزرگی برای بیرون آمدن از فلاکت استبدادزدگی بود.
رییس بنیاد باران با اشاره به دستاورد تاریخی بشر توضیح داد: انسان فهمیده که خود باید تلاش کند و از جمله فضیلت ها را خود افراد باید به دست آوردند و مربیان فقط کمک می کنند.
وی با اشاره به فضیلت های فردی و شهروندی بیان کرد: انسان به عنوان فرد یک سلسله فضایل دارد که البته آثار اجتماعی دارد یعنی اگر همه راست بگویند جامعه از چنین آفت ها نجات می یابد اما انسان به عنوان یک فرد بشر، یک سلسله حقوق و فضایل دارد و انسان به عنوان بشر عضو جامعه نیز دارای فضایل دیگری است و به عنوان بشری که اهل سیاست است نیز باید واجد فضیلت ها باشد.
خاتمی ادامه داد: اگر بشر این استعدادها را دارد، این استعدادها به زور رشد نخواهد کرد یا تحمیلی نیست و این خود انسان است که باید بداند و بخواهد و آن استعداد را رشد دهد و معلم و مربی می تواند کمک کند که فرد (یا جامعه) مورد تعلیم و تربیت خود راه رشد را بیابد و بپیماید.
رییس بنیاد باران در ادامه با تأکید بر اینکه دینداری هم باید انتخابی باشد، اظهار داشت: باید زمینه این دینداری فراهم باشد و در جامعه زمینه ای فراهم شود که رذایل محکوم و فضایل ارزشمند باشند اما این به معنی تحمل فضیلت نیست بلکه باید زمینه فراهم شود و فعال اصلی و قهرمان اصلی خود انسان است.
خاتمی گفت: دانش آموز باید در فضای آزاد تنفس کند و بین معلم و دانش آموز زمینه همکاری فراهم باشد و مهم ترین ارتباط دوطرفه، گفت وگوست. شما دیکته کننده به دانش آموزان نیستید بلکه گفت وگو کننده هستید. این گفت وگوست که رشد را تأمین می کند. بگذارید دانش آموزان پرسش کنند و یاد دهید چگونه بپرسند و به کمک هم پاسخ دهید و راه «حل مساله» را به آنان بیاموزید.
اهمیت گفت وگو در به فعلیت رساندن استعدادها است
وی اهمیت گفت وگو را در به فعلیت رساندن استعدادها و پیراستن جان انسان ها از رذایل و به طور کلی رشد جامعه دارای نقش ممتاز دانست و گفت: توسعه نیز در دل رشد به معنای عام کلمه است.
رییس جمهور پیشین مهم ترین هدف آموزش و پرورش را رشد خواند و افزود: رشد معطوف به بهزیستی و خوب زیستن است و باید جامعه خوب داشته باشیم که انسان در آن محترم شمرده شود و حرمت انسان ها حفظ شود و این کاری است که آموزش و پرورش با توجه به اینکه با بخش رشد یابنده جامعه سروکار دارد، می تواند در آن نقش تعیین کننده داشته باشد.
آموزش باید در دسترس همگان باشد
خاتمی با اشاره به تنگناها و محدودیت هایی که آموزش و پرورش ما با آن روبروست از جمله کفاف ندادن بودجه آموزش و پرورش گفت: نوعی برداشت غلط در جامعه در مورد رایگان بودن آموزش و پرورش وجود دارد. درست است که دولت موظف است نیازهای آموزشی و پرورشی جامعه را فراهم آورد ولی این به آن معنی نیست که مردم مسوولیتی در قبال آموزش و پرورش ندارند. آموزش باید در دسترس همگان باشد ولی وقتی امکانات کمتر از نیازهاست باید به راهکاری سنجیده و مطمئن برای حل مشکل رسید که هنوز نرسیده ایم. مثلا تاسیس مدارس غیرانتفاعی کار خوبی بود و هست ولی به این نگرانی ها دامن زد که مبادا این کار به گسترش شکاف طبقاتی بینجامد. در حالی که می بایست و می باید در کنار مدارس غیرانتفاعی که بیشتر مورد استفاده بخش های برخوردارتر جامعه است، امکانات برای مدارس دولتی نیز بیشتر و گسترده تر شود تا کیفیت آن بالاتر بیاید و بخش های کمتر برخوردار جامعه نیز از مدارس دولتی با کیفیت بالا بهره ببرند.
خاتمی در ادامه لازمه شجاع و راستگو بار آوردن دانش آموزان را فراهم کردن زمینه آن دانست و گفت: ما هر چقدر در فضیلت راستگویی سخن بگوییم اما جامعه ببیند که دروغگویی گاهی به ارزش تبدیل می شود، توضیح آن فضایل و تبلیغ آنها تأثیر نمی گذارد.
وی با انتقاد از ترویج ریاکاری و توجه به ظواهر در جامعه بر ضرورت فراهم کردن زمینه های رشد واقعی تأکید کرد و گفت: باید برای اینکه عدالت در جامعه ایجاد شود جامعه باور کند ساز و کار مبتنی بر عدالت وجود دارد؛ در همین راستا در رسانه های ما دروغ باید ضد ارزش باشد و تلاش شود زمینه ای فراهم شود که هر فرد خود قهرمان عرصه سرنوشت و سازنده زندگی بهتر برای خود و دیگران باشد.
رییس بنیاد باران با تاکید بر اینکه پرورش چیزی فراتر از توصیه، نصیحت و احیانا ظواهر دینی بر جامعه است، اضافه کرد: باید جوانان را مومن راستین، عاقل، فکور، شجاع، مطالبه گر بار آورد و نیز اینکه درک کنند در جمع زندگی می کنند و ما از جمله با گفت وگو باید این فضایل را رشد دهیم و فرزندان خود را طوری بار بیاوریم که لاابالی، اهل خشونت و افراط و تفریط نباشند.
وی در پایان ابراز امیدواری کرد که همه فعالان در مدارس، حوزه ها و دانشگاه ها موفق باشند و شاهد رشد جامعه باشیم.
در آغاز این جلسه از آیت الله امجد با دسته بندی افراد افراد به سه گروه مبارزان، منفعت طلبان و نقادان، گروه سوم را دلسوزانی نامید که باید مورد تشویق و حمایت قرار گیرند.
امجد دو طبقه امرا و علما را در فساد یا صالح شدن جامعه موثر خواند و بیان کرد: دو طبقه امرا و علما اگر فاسد شوند جامعه فاسد و اگر صالح شوند، جامعه صالح می شود.
وی افزود: علما یعنی آن معلم مهدکودک و مکتب تا استاد دانشگاه و مرجع تقلید. همه اینها مسوولیت دارند و اگر توجه نکنند در برابر اسلام مسوولند.
امجد با تاکید بر مسوولیت همه افراد در رشد جامعه به مشکلات روزمره مردم و جامعه اشاره کرد و گفت: جامعه ما بیچاره است و همه ما در این وضعیت مسوولیم.
وی با بیان اینکه علما کسانی هستند که با علم خود خدمت می کنند، افزود: امرا باید امنیت جامعه را تامین کنند یعنی اگر در جامعه، یک مارکسیست، توده ای، یهودی و ضدانقلاب حقوقش محفوظ باشد منتقدان و دیگر افراد جامعه نیز در امان خواهند بود.