دانشگاه؛ مرز باشگاه سياسي و پادگان نظامي كجاست؟

در سال‌هاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي، تشكل‌هاي دانشجويي متكثر شد و هركدام از تشكل‌ها بر يكي از آرمان‌هاي اين جنبش تأكيد بيشتري كرد. دفتر تحكيم به آزادي‌خواهي، بسيج، ‌جامعه اسلامي و انجمن اسلامي دانشجويان مستقل به استكبارستيزي و جنبش عدالت‌خواه بر عدالت‌خواهي تأكيد كردند. جنبش دانشجويي با آسيب‌هايي نيز روبرو بوده است. نفوذ احزاب و جريان‌هاي سياسي به جنبش دانشجويي يا نفوذ شبه‌نظاميان و اتخاذ تصميم براي دانشگاه توسط نهادهاي خارج از دانشگاه اين جنبش را گاه تحت تأثير خود قرار داده است.

عصر خبر به نقل از شبكه مجازي آستان: جنبش دانشجويي در ايران در سابقه فعاليت‌هاي خود داراي فراز و فرودهايي بوده است. هرگاه شرايط بر جنبش دانشجويي سخت شده، اين جنبش به آتش زير خاكستر بدل شده و هرگاه شرايطي فراهم آمده، اين آتش شعله گرفته است. به هر حال اين جنبش در هر شرايطي از آرمان‌هاي خود دست برنداشته است؛ همان آرمان‌هايي كه در 16 آذر 1332، اعتراض به نبودنش، پاي نظاميان را به دانشگاه باز كرد و سه دانشجو به شهادت رسيدند. از آن روز، استكبارستيزي، آزادي‌خواهي و عدالت‌خواهي شعار و آرمان دانشجويان شد.
در سال‌هاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي، تشكل‌هاي دانشجويي متكثر شد و هركدام از تشكل‌ها بر يكي از آرمان‌هاي اين جنبش تأكيد بيشتري كرد. دفتر تحكيم به آزادي‌خواهي، بسيج، ‌جامعه اسلامي و انجمن اسلامي دانشجويان مستقل به استكبارستيزي و جنبش عدالت‌خواه بر عدالت‌خواهي تأكيد كردند.  جنبش دانشجويي با آسيب‌هايي نيز روبرو بوده است. نفوذ احزاب و جريان‌هاي سياسي به جنبش دانشجويي يا نفوذ شبه‌نظاميان و اتخاذ تصميم براي دانشگاه توسط نهادهاي خارج از دانشگاه اين جنبش را گاه تحت تأثير خود قرار داده است.
در اين گزارش، اين آسيب‌ها را از نظر فعالان دانشجويي و سياسي بررسي كرده‌ايم.

ميكائيل دياني
لیسانس / دبير اتحاديه انجمن‌هاي اسلامي دانشجويان مستقل
وابستگي جنبش دانشجويي ماهيتش را از بين مي‌برد
جنبش دانشجويي داراي شاخصه‌هاي عدالت‌خواهي، آرمان‌گرايي و استقلال‌خواهي است. بنابراين جريان‌هاي دانشجويي تا زماني مي‌توانند نسبت به حكومت نقد داشته باشند كه به جريان‌هاي سياسي وابسته نباشند زيرا هرگاه اين جنبش وابستگي پيدا كند، كاركرد و ماهيت خود را از دست مي‌دهد.
در صورتي كه استقلال‌خواهي جنبش دانشجويي از بين برود، شاهد انحراف در اين جنبش خواهيم بود. براي نمونه در دهه 70 بخش‌هايي از جريان دانشجويي به احزاب سياسي وابستگي پيدا كردند و در واقع شاخه دانشجويي اين احزاب شدند. در اين شرايط آنها ديگر نمي‌توانستند نسبت به آن جريان سياسي نقد داشته باشند زيرا جزئي از آن بودند. در اين شرايط شاخصه عدالت‌خواهي اين جريان دانشجويي از بين رفت و ديري نپاييد كه اين جريان پا در راه افول گذاشت.
گاه شاهد ايجاد جريان‌هاي دانشجويي دولت ساخته بوده‌ايم كه وظيفه آنها دفاع و توجيه آن دولت بوده است اما همين جريان پس از پايان عمر دولت از بين رفت چون شاخصه‌هاي جنبش دانشجويي را دارا نبود. احزاب و جريان‌هاي سياسي نگاهي ابزاري به جنبش دانشجويي دارند.

حسين نقاشي
فوق لیسانس / عضو پيشين انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه تهران
حمايت نظاميان از تشكل دانشجويي تعادل دانشگاه را به هم مي‌زند
جريان اصولگرايي همواره تبليع مي‌كند كه يك تشكل دانشجويي به جريان فكري يا سياسي اصلاح‌طلب وابسته بوده و پياده‌نظام آن جريان است، در حالي كه تمام تشكل‌هاي دانشجويي به سمت جريان سياسي اصلاح‌طلب و اصولگرا گرايش دارند. 1+4 تشكل دانشجويي (انجمن اسلامي مستقل، جنبش عدالت‌خواهي، جامعه اسلامي،‌ بسيج + دفتر تحكيم وحدت فعلي) گفتمان اصولگرايي دارند؛ حال آنكه جريان اصلاح‌طلبي از داشتن يك اتحاديه هم محروم است. در حال حاضر تعداد معدودي از انجمن‌هاي اسلامي فعال هستند.
در اين بين قرار بود يك تشكل دانشجويي، يك مجموعه فراجناحي و در اختيار اهداف انقلاب باشد اما ساختار اين تشكل دچار اشكالاتي است. همين اشكالات موجب شده كه مسئولان اين تشكل از نهادهاي بيرون از دانشگاه منصوب شوند. اين تشكل كاملاً در اختيار جريان اصولگرايي قرار گرفته است.
در حاليكه امام خميني (ره) همواره بر عدم حوزه نظاميان در مناقشات سياسي تأكيد كرده‌اند، اما هنگامي كه نظاميان يا شبه‌نظاميان اين‌چنين از يك تشكل دانشجويي خاص حمايت مي‌كنند، فضاي سياسي دانشگاه از حالت برابري خارج شده و تعادل آن از بين مي‌رود. در اين شرايط آيا امكان ايجاد فضاي برابر براي همه تشكل‌هاي دانشجويي فراهم است؟ چرا امكاناتي كه به تشكل‌هاي دانشجويي نزديك به جريان اصولگرا داده مي‌شود به تشكل‌هاي نزديك به اصلاح‌طلب داده نمي‌شود؟

نجفقلي حبيبي
دکتری/ عضو انجمن اسلامي مدرسين دانشگاه‌ها
تلاش براي حفظ آرمان‌هاي دانشجويي كمرنگ شده است
16 آذر نماد استقلال‌خواهي، آزادي‌خواهي و عدالت‌خواهي جريان‌هاي دانشجويي است. در اين راستا هرچه براي حفظ اين آرمان‌ها كوشش شود، به همان اندازه موفق مي‌شويم. به نظر من اكنون تلاش براي حفظ اين آرمان‌ها كمرنگ شده است. داشتن آرمان براي دانشگاه بسيار مهم است. اگر دانشجويان آرمان نداشته باشند صرفاً به منافع شخصي خود توجه كرده و نسبت به جامعه بي‌تفاوت مي‌شوند.
هنگامي كه نهادها يا اشخاص خارج از دانشگاه براي دانشگاه تصميم مي‌گيرند، در واقع آرمان دانشجويان را مي‌كُشند. دخالت در دانشگاه موجب مي‌شود كه دانشجويان و جوانان در لاك خود فرو بروند زيرا در اين شرايط هزينه آرمان‌گرايي افزايش ميِ‌يابد.
دخالت در دانشگاه همچنين موجب مي‌شود كه عده‌اي از دانشجويان نخبه، كشور را ترك كنند. البته عده‌اي كه به دنبال بكارگيري افراد با ضريب هوشي پايين هستند، ‌از خروج نخبگان از كشور خوشحال مي‌شوند ولي اين مهاجرت ضربه زيادي به كشور وارد كرده است. دخالت نهادهاي غيرمسئول در دانشگاه موجب از بين رفتن آرمان دانشجويان شده است. از بين رفتن آرمان دانشجويان و خروج آنها از كشور ضربه‌اي بود كه جبران آن غيرممكن است.

علي پهلوان
لیسانس / دبيركل اتحاديه جامعه اسلامي دانشجويان
دانشگاه جولانگاه احزاب نشود
جنبش دانشجويي همواره استقلال‌خواه بوده است. 16 آذر 32 هم بر مبناي آرمان استقلال‌طلبي و استكبارستيزي بوده است. اما هرگاه استقلال جنبش دانشجويي مورد خدشه قرار گيرد، اين جنبش افت مي‌كند و ماهيت خود را از دست مي‌دهد. اين خطر همواره وجود دارد كه احزاب و جريان‌هاي سياسي درصدد سوءاستفاده از جنبش دانشجويي باشند. احزاب به دنبال اين هستند كه جنبش دانشجويي را تحت تأثير خود قرار دهند. اين اتفاق در سال‌هاي پس از 76 رخ داد و جنبش دانشجويي دچار افول شد.
دانشگاه بايد محل درك و تحليل سياسي مستقل از احزاب باشد. هرگاه جريان‌هاي سياسي به جنبش دانشجويي نزديك شوند به اين جنبش آسيب وارده شده و دانشگاه جولانگاه احزاب مي‌شود. نمونه آن سال 88 است كه جريان‌هاي سياسي از جنبش دانشجويي سوءاستفاده كردند و جنبش دانشجويي نيز افت كرد. كوتاه آمدن از آرمان‌خواهي و مطالبه‌گري و گرايش به محافظه‌كاري را مي‌توان از ديگر آسيب‌هاي وابستگي جنبش دانشجويي به جريان‌هاي سياسي دانست.

عبدالله ناصري
دکتری/ فعال سياسي و عضو بنياد باران
تشكل‌‌هاي همسو با اصلاح‌طلبان محدوديت زيادي دارند
در انديشه امام خميني (ره) نظاميان از حضور در عرصه سياسي منع شده‌اند. بنابراين هيچ نهاد نظامي حق ورود به عرصه سياسي چه در جنبه‌ ايجابي و چه سلبي ندارد. در دو دهه گذشته و از زمان شكل‌گيري دولت اصلاحات، ما شاهد بوده‌ايم كه نهادهاي نظامي از برخي تشكل‌هاي دانشجويي حمايت كرده‌اند. بايد به اين نكته توجه كنيم كه نهادهاي نظامي داراي هويت سخت‌افزاري هستند و وقتي آنها به عرصه فعاليت و جنبش دانشجويي وارد مي‌شوند، به فضاي دانشجويي انفعال تحميل مي‌كنند. يكي از دلايل انفعال جنبش دانشجويي در سال‌هاي اخير حضور سخت‌افزاري نهادهاي نظامي و عقيدتي در اين عرصه بوده است.
نفس حضور نظاميان در عرصه جنبش دانشجويي، توازن تشكل‌هاي دانشجويي را بر هم مي‌زند. ما شاهد رفتارهاي دوگانه برخي نهادهاي نظامي و امنيتي در قبال تشكل‌هاي دانشجويي بوده‌ايم به گونه‌اي كه تشكل‌هاي دانشجويي همسو با اصولگرايان بدون محدوديت در دانشگاه فعاليت مي‌كنند در حالي كه تشكل‌‌هاي همسو با اصلاح‌طلبان داراي محدوديت‌هاي زيادي هستند.

عضویت در تلگرام عصر خبر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
طراحی سایت و بهینه‌سازی: نیکان‌تک