روایت دسته اول از داستان ترسناک هواپیمای استقلال
بار سوم بود كه خلبان براي فرود بخت خودش و ما را آزمايش مي كرد ، باز هم نتوانست اما اين بار وقتي كه حوالي باند مهرآباد ارتفاع را زياد كرد ، ماشين هاي آتش نشاني و آمبولانس كه آن پايين در حالت آماده باش قرار گرفته بودند خبر از يك پايان تلخ مي دادند
عصر ایران – نوشته ای که می خوانید مربوط به محمدنوری فر مدیررسانه ای باشگاه استقلال است که در صفحه اجتماعی اش شیر کرده.
مهماندار قسمت جلو يك نفر داوطلب به شرط نترسيدن خواست . يكي از بازيكنان تيم استقلال دستش را بالا آورد و جايش را با من عوض كرد . در آن لحظه نمي دانستم كه مهماندار نياز به مسافر شجاعي داشت كه در لحظه خروج اضطراري زودتر از همه به بيرون بپرد و ديگران روي موج شجاعت او همين كار را تكرار كنند . بيش از ٤٥ دقيقه دور آسمان تهران چرخيديم . بار سوم بود كه خلبان براي فرود بخت خودش و ما را آزمايش مي كرد ، باز هم نتوانست اما اين بار وقتي كه حوالي باند مهرآباد ارتفاع را زياد كرد ، ماشين هاي آتش نشاني و آمبولانس كه آن پايين در حالت آماده باش قرار گرفته بودند خبر از يك پايان تلخ مي دادند ولي انگار كه خدا خنديد ، رحم كرد و دوباره ما را در آغوش گرفت . ممنون خدا جان و تشكر از خلبان تقوي بابت خبر خوبي كه داد : مسافران گرامي ، خدايا صد هزار مرتبه شكر ، خوشبختانه چرخهاي هواپيما به درستي باز شد و ما تا دقايقي ديگر خواهيم نشست ! نشستيم ، نمرديم و مات و مبهوت بازگشته ايم به زندگي ، حداقل امشب مي توانم به سرطان فكر نكنم ، به پارازيت ، به زلزله ، به چاقي ، به پول ، به بدشانسي ، امشب فقط به زندگي فكر مي كنم