تحلیل روزنامه السفیر از آینده عربستان
بزرگترین چالش پیش روی عربستان، احتمال دستیابی تهران -رقیب تاریخی عربستان- به توافق با واشنگتن به عنوان متحد دیرینه سعودی است به این معنی که توافق تهران و واشنگتن بر سر پرونده اتمی موجب به پا خاستن متحدان شیعه و عرب ایران خواهد شد
عصرخبر به نقل از تسنیم: فوت پادشاه عربستان در بحبوحه تحولات و چالشهای داخلی و خارجی، عربستان را به سمتی میبرد که تا یک دهه دیگر روزهای بسیار سختی در انتظار آن خواهد بود.
به گزارش روزنامه لبنانی السفیر، ملک عبدالله بن عبدالعزیز در زمانی فوت کرد که عربستان در دو سطح داخلی و خارجی در شرایط بسیار حساس و مهمی به سر می برد در نتیجه به نظر می رسد در بحبوحه این مشکلات چاره ای جز تغییر سیاست های دیرینه خود نخواهد داشت.
این در حالی است که در بین تلاش سلمان بن عبدالعزیز پادشاه جدید عربستان برای تقویت جایگاه خود با استفاده از تعیین افراد جدید در پست های مختلف و با توجه به این واقعیت که از نسل دوم سعودی فقط دو نفر باقی مانده اند که قادرند امور مملکت را مدیرت کنند، عربستان به سمت آینده ای نامعلوم در حرکت است.
با توجه به افزایش چالش های داخلی که آینده سیاست عربستان را رقم خواهد زد، 10 سال آینده برای سعودی ها سال های بسیار دشواری خواهد بود.
حرکت عربستان به سمت آیندهای نامعلوم
بزرگترین چالش پیش روی عربستان، احتمال دستیابی تهران -رقیب تاریخی عربستان- به توافق با واشنگتن به عنوان متحد دیرینه سعودی است به این معنی که توافق تهران و واشنگتن بر سر پرونده اتمی موجب به پا خاستن متحدان شیعه و عرب ایران خواهد شد و در این صورت عربستان خود را در تلاش برای مدیریت کردن پراکندگی و دودستگی رو به افزایش عرب های اهل تسنن تنها خواهد دید.
همه این تحولات و احتمالات در حالی است که خیزش مردمی در بسیاری از کشورهای عربی مشکلات بسیاری را به وجود آورد که عربستان در تلاش برای بازی با آن است.
یکی از مهم ترین این مشکلات گروه اخوان المسلمین است که الگوی اسلامی آن در حکومت جمهوری مصر به طور مستقیم نظام پادشاهی عربستان را که مبتنی بر نهاد مذهبی سلفی است، به چالش می کشد.
انحراف خطرناک عربستان از مسیر حمایت از مخالفان سوری
همچنین عربستان امیدوار بود جنگ داخلی در سوریه، به نفوذ ایران در سطح منطقه ضربه سختی وارد آورد، اما حمایت ریاض از مخالفان سوری به میزان خطرناکی از مسیر واقعی منحرف شد.
اما هنگامیکه داعش به عنوان یک نیروی مبارز ژئو سیاسی در صحنه سوریه و عراق سر برآورد و واشنگتن نیز در حمایت از تمایل ریاض به تغییر نظام حاکم در سوریه تردید نشان داد، این بار عربستان امیدوار بود داعش به نفوذ ایران در عراق و شرق جهان عرب پایان دهد.
اما نه تنها این خواست عربستان تحقق نیافت بلکه داعش به تهدید اصلی برای آن تبدیل شد آن هم در شرایطی که ریاض با نفوذ القاعده در دو جبهه داخلی و منطقه روبه رو است.
نکته قابل ملاحظه اینکه عربستان تا زمانی که جهادی ها را شکست نداده و نقش خود را به عنوان حامی سلفی ها احیا نکند، نمی تواند با تهران و شیعیان وارد جنگ شود، زیرا این دو برای ریاض خطرناک هستند، چرا که از یک طرف جهادی ها الگوی سلفی های سعودی را به چالش کشیده اند و از طرف دیگر سلفی ها به سمت الگوی دموکراتیک انتخابی شبیه حزب النور مصر گرایش پیدا کرده اند.
در کنار این مشکلات، عربستان در همسایگی خود یعنی اردن تلاش دارد آن را از بازتاب جنگ سوریه در امان نگاه داشته و ثبات آن را حفظ کند.
در ساحل شرقی یعنی در بحرین که اکثریت جمیعت آن را شیعیان تشکیل می دهند نیز اوضاع به گونه ای است که اگر دخالت نیروهای نظامی عربستان و سرکوب جنبش دموکراتیک نبود، نظام پادشاهی سنی مذهب بحرین در آستانه فروپاشی قرار گرفته بود.
اما یمن در مرزهای جنوبی عربستان نیز با خطر القاعده دست به گریبان است در حالی که تهران توانست در طول دو ماه گذشته متحدان خود یعنی انصار الله را از یک جنبش مخالف طایفه ای به قدرت ملی منسجم تبدیل کند.
همچنین سعودیها در پرونده های پرتنش دیگر از جمله مغرب، لیبی، افغانستان، لبنان و پاکستان خود را درگیر کرده و بار مالی آن را به دوش کشیدند.
در بحبوحه این تحولات بهای نفت نیز اخیر در حالی به میزان زیادی کاهش یافت که خاندان حاکم سعودی در تلاش برای افزایش برخی هزینه ها به منظور جلوگیری از انتقال خیزش مردمی به داخل این کشور بودند و به موازات آن بسیاری از افراد طبقه حاکم نیز بر لزوم تحقق اصلاحات در کشور تاکید کردند.
با همه اینها نظام حاکم سعودی دشوار بتواند اصلاحات را تایید کند زیرا چه بسا این اقدام روابط آن با نهاد مذهبی را دستخوش تزلزل کند.
موضوع دیگری که به تمام مسائل بالا افزوده می شود، اقلیت های شیعه و اسماعیلیه در عربستان است زیرا ریاض گاهی با تشویق و گاهی با سرکوب و مجازات آنان را کنترل کرده است.
از سوی دیگر در بین اکثریت اهل تسنن این کشور نیز باید لیبرال ها و سلفی های افراطی را راضی نگاه داشت.
به این ترتیب به احتمال زیاد در دو دهه آینده بعید است امیران نسل دوم خاندان حاکم و حتی نسل سوم آن بتوانند با مشکلات روز افزون منطقه ای و داخلی تعامل داشته و بتوانند اوضاع کنونی را تحت کنترل خود در آورند.
به این ترتیب عربستان چاره ای جز تغییر سیاست هایی که از زمان تاسیس در پیش گرفته است نخواهد داشت.