قدم زدم که زدم، به کفشم که قدم زدم(طنز)
مرتضی درخشان در اینستاگرامش نوشت:
مذاکرات امروز با شعار: “با من قدم بزن، تو این پیاده رو” برگزار شد و ابومرتضی و ابومحسن با هم در خیابان قلمستان شهر ژنو قدم زدند
درخشان در این دیدار ابتدا یه کتی راه رفت و پس از چند قدم عقب عقب راه رفتن چند قدمی را به صورت پامرغی پشت سر گذاشت
ابومحسن
این دیدار را بسیار خاص عرض یابی کرد و گفت: این پیاده روی پیام های مهمی
داشت! من دوست داشتم بیشتر راه می رفتیم ولی ابومرتضی عرق سوز شد و مجبور
شدیم سوار نیسان بشویم و مسیر را با نیسان طی کنیم.
ابومرتضی نیز
گفت: چه ایرادی دارد؟! دلم می خواست قدم بزنم! من مدتی است بعد از ظهرها
قدم می زنم و شب ها سالاد می خورم! خب حالا چه فرقی دارد که با چه کسی قدم
بزنم؟! متاسفانه چند روزی است که همه به من گیر داده اند که چرا قدم زدی؟!
خب قدم زدم که قدم زدم، به کفشم که قدم زدم!! بعدا حالا می بینید که نتیجه
حرف ها چه بوده
وی در پایان گفت: من با هیچ کسی در مورد دادا
ابومحسن شوخی ندارم! هرکسی حرف بزنه من میدونم و اون! بالاخواهش در میام
حتی اگر استیضاح بشوم
ترانه مربوطه:
با من پیاده روی بفرمائید در همین پیاده رو
بنده دلبسته و دلداده ی شما شده ام، بنده را ترک نفرمایید.
