گامي نو به سوي فرداي ايران
عصر خبر- يكي از فرماندهان دوران دفاع مقدس ميگويد؛ چندي پيش وارد قطار مترو شدم. روي تنها صندلي خالي محل ورودم به قطار نشستم. كسي كنارم نشسته و در حال مطالعه روزنامه بود. پرسيدم خبر محسن رضايي را ميخواني! دوستش داري؟ گفت نه. پرسيدم پس چرا خبرش را ميخواني؟ گفت واقعيتش اين است، به چهرهاش كه نگاه ميكنم، احساس ميكنم حرفهاي ناگفته بسياري دارد. تا خبري ازش ميشنوم ميروم ببينم چه چيز جديد و ناگفتهاي گفته است.
در آن مناظرات تلويزيوني، از همه بهتر ظاهر شد. عاقل و فهيم، مأدب و موقر و با تأمل و تدبير ديدمش. گفتم ولي من او را دوستش دارم. پرسيد چرا؟ گفتم براي اينكه سالها همراه و هم قدمش بودهام. قايقهاي تندرو را شنيدهاي؟ گفت آره. گفتم خب، من يكي از فرماندهان همان قايقهاي تندرو بودم كه به دستور ايشان مدافع حريم وطن و حافظ امنيت خليج هميشه فارس بوديم. از آن روز تاكنون همواره از وجودش درس اخلاق و ادب، رشادت و غيرت، تدبير و مديريت و خردورزي و آيندهنگري، بسيار آموختهام. نگاهش به بيرون افتاد و گفت: در اين ايستگاه بايد پياده شوم. مايلم تلفنت را داشته باشم. اجازه ميدهي؟ واقعيتش ميخواهم بدانم چرا ايشان وارد سياست شده است؟ از سياست چه ميخواهد؟ به دنبال چيست؟ چه كار مهمي ميتواند انجام دهد؟ آدرس و تلفنش را گرفتم. از قطار پياده شد. بعدها با جمعي از دوستان به مشورت نشستم. متن پيشرو را تنظيم كرديم و برايش فرستادم.
به نظرم آمد پرسشهاي شما و تعداد زيادي از مردم و نخبگان جامعه نيز از همان جنس است. از اينرو همان متن را براي شما فرستادم اگر مايل بوديد در سايت و مجلهتان استفاده كنيد.
در انتخابات رياست جمهوري آينده در بين نامزدهاي احتمالي براي انتخاب رييسجمهور بايد حداقل به سه شاخصه مهم توجه نمود:
الف) شخصيت فردي: با توجه به شرايط موجود و چشمانداز آينده كشور، رييسجمهور آينده بايد به لحاظ خصوصيات و ويژگيهاي فردي از چنان ظرفيت، تجربه و جايگاهي در بين اركان نظام، نخبگان و افكار عمومي برخوردار باشد كه با ايجاد يك اجماع حداكثري در سطح مراجع تاثيرگذار در ساخت قدرت و حاكميت در نظام جمهوري اسلامي و نخبگان كشور، بتواند با بسيج همه توانمنديهاي موجود كشور و با تحولي بنيادي، به آزمون و خطاهاي مديريتي سه دهه اخير پايان داده و فرصتهاي پيشرو را مغتنم شمرده و طرحي نو در اداره مديريت كشور دراندازد.
ب) برنامهمحوري: فردمحوري در دولتهاي گذشته، آفتي بزرگ در اداره امور اجرايي كشور بوده است. در انتخابات آينده رييسجمهوري بايد برنامه محوري به يك مطالبه عمومي در بين نخبگان و افكار عمومي تبديل شود. در بين كانديداهاي احتمالي رياستجمهوري، لازم است فردي مورد توجه قرار گيرد كه براساس شناخت دقيق، واقعگرايانه و عالمانه از شرايط كشور و اوضاع بينالمللي به تدوين برنامههاي منسجم و پيش برنده اقدام نموده باشد. بدون شك ارائه برنامههاي كليشهاي كه از عمق و پشتوانه كارشناسي لازم برخوردار نباشد، براي آينده حساس كشور كارساز نيست. بايد برنامهاي در مركز توجه افكار عمومي و نخبگان قرار گيرد كه حاصل سالها بررسي عميق، پژوهش عالمانه، توجه به محذورات و مقدورات داخلي و بينالمللي و البته حاصل تجارب اندوخته شده كارشناسان و دستاندركاران اداره كشور در طي بيش از حداقل يك دهه واكاوي و بررسي هدفمند باشد.
ج) تواناييهاي اجرايي: داشتن برنامه منسجم و عالمانه شرط لازم موفقيت در پيشبرد و توسعه همه جانبه كشور است اما شرط كافي نيست. به همين دليل موفقيت رئيسجمهور آينده در اجراي برنامههاي مطلوب و واقعگرايانه مستلزم تواناييهاي شخصي، همكاران و تيمهاي عملياتي منسجم و كارآمد و همراه نمودن مردم، نخبگان و شخصيتهاي متنفذ و تاثيرگذار نظام است.
با توجه به موارد مذكور و از آنجاييكه با گذشت بيش از سه دهه از عمر نظام مقدس جمهوري اسلامي و فداكاري و رشادتهاي تاريخي مردم ايران در عرصههاي مختلف نظام عليرغم پيشرفتهاي قابل توجه در بسياري از زمينهها و عرصههاي كشور، بدون شك شرايط فعلي كشور، وضعيت معيشتي مردم و سطح پيشرفت نظام جمهوري اسلامي به هيچ وجه نه شايسته مردم عزيز و قدرشناس ايران كهن و نه در حد انتظار آرمانهاي انقلابي مردم مسلمان ايران عزيز است. بنابراين انتخابات پيشرو ميتواند، به فرصتي تاريخي، براي پيمودن باشكوه تداوم توسعه، پيشرفت و آباداني ايرانيان متمدن و شايسته باشد. به نظر ميرسد به دلايل زير، در بين نامزدهاي احتمالي رياستجمهوري آينده محسن رضايي از ظرفيت و توانمندي بالاتري نسبت به ديگران براي در دست گرفتن سكان مديريت اجرايي كشور و تشكيل دولت آينده برخوردار است:
1- بهرهگيري از توانمندي افراد بزرگ در دولت آينده:
شرايط موجود و آينده پيشروي كشور تشكيل يك دولت جمعي، فراگير و كارآمد با حضور نيروهاي شاخص، باتجربه و آزمون پس داده را ايجاب مينمايد. تشكيل چنين دولتي مستلزم قرار گرفتن شخصي در راس آن است كه، هم اراده و اعتقاد به تشكيل دولت جمعي و فراگير داشته و هم ظرفيت و شخصيت او به گونهاي باشد كه افراد توانمند باسابقه و با تجربه، از جمله كانديداهاي مطرح و شخصيتهاي بزرگ كشور، در كابينه دولت آينده با او همكاري نمايند. به نظر ميرسد دكتر محسن رضايي كه شعار تشكيل دولتي جمعي با حضور توانمندترين، كارآمدترين و شاخصترين چهرههاي متخصص و متعهد كشور از شعارهاي كليدي او، در برنامههاي اعلامي چند سال گذشتهاش ميباشد، از چنان اراده، اعتقاد و ظرفيتي برخوردار است. دكتر رضايي با سوابق و توانمندي و شخصيت جامع و فراگير خود به دنبال تشكيل دولتي خواهد بود كه؛
1- كانديداهاي مطرح براي رياستجمهوري دور آينده نيز در درون آن دولت حضور خواهند داشت. كانديداهاي مطرح و افرادي در سطح آنان بدون شك از تجارب و توانمنديهاي قابلي براي اداره كشور برخوردارند اما در فضاي موجود آيا در بين آنان كسي با جامعيت و ظرفيت دكتر رضايي براي به كار گرفتن توانمندي همه آنها براي كشور آن هم در تركيب يك دولت وجود دارد؟
2- از ظرفيت شخصيتهاي بزرگ كشور كه داراي تجارب ارزندهاي در مديريت اجرايي نظام جمهوري اسلامي ميباشند و شهرت و وجهه بينالمللي آنها نيز مورد توجه ميباشد، در دولت آينده بهره گرفته و در حل و فصل مسائل مهم داخلي و بينالمللي از توانمندي آنان استفاده خواهد كرد.
2- راه نجات كشور از مشكلات فلجكننده اقتصادي را ميداند:
ترديدي نيست كه در سالهاي گذشته، شرايط موجود و اگر تدبيري اساسي نشود در سالهاي آينده مهمترين مشكل مردم اقتصاد و عمدهترين عامل نارضايتي در جامعه وضعيت نامطلوب و آزاردهنده معيشت و اوضاع اقتصادي كشور است. عواملي نظير گراني، بيكاري، تورم، اعتياد، طلاق و … كه ريشه در ناكارآمدي مديريت اقتصادي كشور دارد، مردم را دل آزرده كرده و سطح نارضايتي را در جامعه افزايش داده است. محسن رضايي به دليل پيشبيني چنين شرايطي از سالها قبل، كه اسناد آن نيز موجود است، با بهرهگيري از توان تخصصي و نخبگي كشور و با فراخواندن بسياري از متخصصين حوزه اقتصاد و رصد دقيق اوضاع و شرايط كشور با تدوين برنامههايي واقعگرايانه و عملياتي، به اعتراف بسياري از نخبگان و افراد باتجربه كشور، آمادگي و توانايي لازم را براي حل اين معضل اساسي كشور به دست آورده و به دلايل زير تنها گزينهاي است كه در شرايط موجود توانايي عبور دادن كشور از اين گردونه سخت و پيچيده را دارد:
الف) علم اقتصاد را با رويكرد شرايط اقتصادي ايران و جامعه بينالمللي به صورت تخصصي فراگرفته و اكنون استاد دانشگاههاي بزرگ كشور در رشته اقتصاد است.(در دانشگاه علم و صنعت اقتصاد ايران، در دانشگاه تهران محيط كسب و كار و دانشگاه ا هواز اقتصاد كلان تدريس ميكند).
ب) اقتصاد دانايي محور و رويكرد بهرهگيري از اقتصاد مجازي، امروز در سطح اقتصادهاي ملي و بينالمللي، با توجه به تحولات عظيم علمي، تكنولوژيكي و ارتباطي، مورد توجه متخصصين حوزه اقتصادي است. محسن رضايي با تكيه بر تخصص خود و پژوهشهاي عالمانه در اين زمينه و بهرهگيري از تجارب و تخصص، متخصصين اين حوزه با تاكيد بر اين دو محور مهم توسعهاي، پيشرفت اقتصادي را شتاب خواهد بخشيد.
ج) با كارشناسان اقتصادي هر سه دولت(هاشمي، خاتمي، احمدينژاد) در تعامل نزديك بوده، اطلاعات و نظريات آنها را از نزديك شنيده و نقاط ضعف و قوت آنها را به صورت علمي و در نتيجه چندين سال دقت و واكاوي تدوين و جمعبندي نموده است.
د) از سال 76 تاكنون رئيس كميسيون اقتصاد مجمع تشخيص مصلحت نظام بوده و راهبري و تنظيم سياستهاي مهم و كلان اقتصادي كشور را برعهده داشته است. چشمانداز بيست ساله و سياستهاي كلي اصل 44 برگرفته از تفكر استراتژيك ايشان در اين كميسيون و با راهنمايي رهبر معظم انقلاب، تهيه، طراحي تاييد و به تصويب رهبر انقلاب رسيده و بدينوسيله سنگ زيرين اولين برنامهريزي كلان در تاريخ كهن ايران را در كشور به خود اختصاص داده است.
ه) در سالهاي فرماندهي بينظيرش در سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، آنگاه كه جنگ به پايان رسيده و صدها وسيله مهندسي در سپاه بلااستفاده مانده بود و ظرفيت پيمانكاري كشور نيز به فعليت نرسيده بود، با هوشمندي بيبديل خود، قرارگاه سازندگي را بنيان نهاد تا ملت عزيز ايران شاهد ساخت بزرگترين سدها و زيرساختها و اتوبانها و جادههاي كشور توسط اين قرارگاه باشند. هرچند امروز ظرفيت بالاي پيمانكاري بخش خصوصي كشور توانايي لازم در برعهده گرفتن مسووليت خطير سازندگي را در كشور دارد.
3- كشور با تهديداتي بزرگ و البته فرصتهايي كمنظير مواجه است
كشور، در سالهاي اخير به اصطلاح قد كشيده است. لذا هم تهديدات بزرگي بر سر راهش قرار گرفته است و هم فرصتهايي بينظير و دست يافتني. همزمان در جامعه ما كه جامعهاي جوان، مستعد و اكنون تحصيل كرده است نيز، توقعات و انتظارات فوقالعاده تغيير كرده و ارتقا يافته است. گرايشها و ذائقه جامعه از غذا خوردن، لباس پوشيدن، از سبك زندگي تا تفريحات و سرگرميها از دسترسي به اطلاعات تا مقايسه خود با ملل ديگر و از بسياري زمينهها و در بين كليه اقشار اجتماعي متحول گرديده است. امروزه انتظارات مردم ايران در حد ثروتمندترين مردم دنياست.
به همين دليل كشور بزرگ ايران نياز به دولتي كارآمد و قوي دارد. دولت آينده بايد آنچنان كارآمد و با كيفيت باشد كه بتواند تهديدات بزرگ را خنثي، از فرصتهاي پيشرو بهرهبرداري و به انتظارات و توقعات تحول يافته مردم پاسخ گويد. تنها راه رسيدن به چنين اهدافي بزرگ، تشكيل دولتي جمعي و كارآمد است. محسن رضايي مصمم است، ميخواهد و ميتواند دولتي جمعي، و فراگير با حضور نيروهاي ارزشي و توانمند تشكيل و اغلب كانديداهاي مطرح رياست جمهوري آينده و نيروهايي در اين سطوح را در درون دولت مورد نظرش براي كمك به توسعه و آباداني كشور به صحنه آورد. ايشان معتقد است به جاي تشكيل يك دولت تك نفره، كه ساير اعضاء كابينه فقط دنبالهروي او بوده و مدام به منازعه با ساير اركان مديريتي كشور و نظام كشيده ميشود، بايد دولتي عقلايي و مبتني بر خرد جمعي تشكيل و اختلافات را در مسير منطقي هدايت و حداكثر توانمندي جامعه را براي اداره كشور به صحنه آورد. تقريبا همه كانديداهاي مطرح و اكثر قريب به اتفاق مديران سرشناس و موفق كشور در مجموعههاي تحت هدايت و فرماندهي محسن رضايي تربيت يافته و به بالندگي رسيدهاند. آيا اكنون با آن كولهبار عظيم تجربه و با اين عزم و اراده راسخ و با برنامه يك بار ديگر نميتواند همه آن مديران پرورش يافته موفق را در زير سقف دولت جمع كرده و توانمندي و تجارب آنان را به عرصه مديريت كشور فرا بخواند؟ و آيا در بين كانديداهاي مطرح كسي غير از دكتر رضايي از چنين توانمندي، جامعيت، ظرفيت و ارادهاي برخوردار است؟
4- ضرورت عقلانيسازي مديريت كشور به منظور ايجاد آرامش، نشاط و اميد به آينده در جامعه:
اختلافات سياسي در جامعه و حتي در درون حاكميت در برخي موارد به منازعه كشيده شده و روح و روان جامعه را نيز آزرده است. تشكيل شوراي حل اختلاف بين قواي سهگانه كه روساي آنها هر سه از اصولگرايان نيز هستند، نشان از ضرورت يك تدبير اساسي براي آينده دارد. در هر سه دولت (هاشمي، خاتمي، احمدينژاد) نوع رفتار دولت باعث تنش و حتي دلآزردگي رهبر انقلاب گرديده است، اين مسائل بايد در دولت آينده حل و فصل گردد.
در عرصه اجتماعي نيز اختلاف سليقههاي اصولگرايان و اصلاحطلبان به منازعه و جدال كشيده شده است.
اختلافات حادث شده در درون جبهه اصولگرايان نيز، آبستن كشمكشها و منازعات شديد و بينتيجه سياسي در آينده است. براي پايان دادن به اين منازعات و هدايت اختلاف سليقهها در راستاي رقابتهاي سازنده و مفيد به حال كشور، بايد دولتي با ظرفيت و تحمل بالا، با روحيه همكاري و هماهنگي با استراتژي همافزايي در راستاي توسعه كشور با جوهره كار و تلاش جمعي، عقلايي و هدفمند تشكيل گردد. سوابق، روحيات و توانمنديهاي محسن رضايي با تشكيل چنين دولتي سازگار بوده و استراتژي حتمي ايشان شكل دادن به دولتي با خصوصيات مذكور است. محسن رضايي با وجود آنكه با هر سه دولت و هر دو جناح مطرح كشور، داراي اختلافنظر بوده است اما در تعاملي سازنده، هم از آنان انتقاد نموده و هم همكاري داشته است. هم بر بيان نظرات خيرخواهانه خود اصرار داشته است و هم در بيان حق در طول همه دورانهاي گذشته ذرهاي كوتاهي ننموده است و در عين حال اختلاف خود با آنان را به منازعه و دعوا نيز نكشانده است.
در جريان مناظرات تاريخي انتخابات سال 88 همگان شاهد صبر بردباري و ادب و اخلاق بينظير ايشان در مواجهه با طوفان بياخلاقيهاي آن مناظرات بوديم.
5- ضرورت نوسازي و تحول عظيم در مديريت كشور:
تجارت چند دهه اخير و آزمون و خطاهاي دولتهاي گذشته و وضع مديريتي كشور در حوزههاي اجرايي گوياي يك نابساماني مزمن و آشفتگي نگرانكننده است. بدون از دست دادن زمان بيشتر، ماشين مديريتي كشور را بايد تعميرگاه برد و با دقت و ظرافت آن را بازسازي و نوسازي كرد. بازسازي و نوسازي نظام مديريتي كشور نيازمند طراحي عالمانه، برگرفته از بررسيهاي عميق و كارشناسانه و منطبق بر واقعيات ايران اسلامي است.
محسن رضايي طي سالهاي گذشته با تعمق و تفكر و با بهرهگيري از تجارت و تخصص صدها كارشناس و نخبه، چنين طرحي را به سامان رسانده است. از جمله: الف) طرح فدراليزم اقتصادي ايشان يك بازسازي منطقي و علمي براي تقويت مديريت كشور و توسعه هدفمند كشور بزرگ ايران است. ب) سبك مديريتي ايشان بر الگوي مشاركت عقلاني استوار بوده و در برنامهريزي و الگوسازيهاي خود بگونهاي بيبديل بر اقناع مشاركت كنندگان و ذينفعان در تعاملاتي طولاني تاكيد دارد.
ج) تجربه و مهارت ايشان در شناسايي و تربيت نسلهاي جوان مثالزدني است. شناخت فرماندهان جوان و تحولگرا در دوران فرماندهي جنگ، در اقصي نقاط ايران پهناور فراموش ناشدني است. اكنون نيز ميتواند با دردست گرفتن مديريت اجرايي كشور، نسلهاي سوم و چهارم انقلاب را براي آينده كشور مهيا كند. او مصمم است تا هزاران مدير جوان را براي راهبردي و مديريت آينده كشور آماده سازد.
6) باور و اعتقاد جدي به تاثيرگذاري نخبگان:
محسن رضايي نخبگان كشور در حوزههاي تخصصي مختلف را نقطه آغازين توسعه در كشور ميداند. سالهاست كه در دبيرخانه مجمع تشخيص مصلحت نظام، صدها نخبه در كميسيونهاي تخصصي مختلف مستقيما زير نظر ايشان مشغول پژوهش، برنامهريزي و طراحي براي آينده كشورند. از آنجاييكه مدتهاست به نخبگان بيمهري شده است محسن رضايي با قرار گرفتن در راس مديريت اجرايي كشور مجددا بين نخبگان و نظام پيوند برقرار خواهد كرد و آنان را در توسعه همهجانبه كشور سهيم خواهد كرد.
طرح و برنامه خاص ايشان بدينمنظور در آينده اعلام خواهد شد.
7) سالهاي سخت و تهديدآميز پيش رو:
پيشبينيها حكايت از تشديد تهديدات و تداوم تحريمها بر عليه كشور در سالهاي پيشرو دارد. قدرتهاي بزرگ و رقباي ايران، تلاشهاي خود را براي تضعيف ملت ايران و نظام جمهوري اسلامي افزايش خواهند داد. محسن رضايي كه تجربه و سابقهاي بينظير و روشن در امر دفاع و امنيت آنهم در سطح بالاترين مقامات كشور را در پرونده پرافتخار خود به ثبت رسانده است، بهتر از ديگران خواهد توانست كشتي ايران را با رهنمودهاي رهبر معظم انقلاب از طوفانهاي سهمگين پيشرو به ساحل امنيت و آسايش برساند. از آنجاييكه رئيسجمهور، رئيس شوراي عالي امنيت ملي كشور است، در شرايط پيچيده پيشرو بايد بتواند، امنيت كشور را بيمه كند. و چه كسي بهتر از محسن رضايي از عهده اين وظيفه سنگين و حساس برخواهد آمد؟
8) عدم انحراف و ثبات قدم در تداوم مبارزات و فعاليتها سياسي:
محسن رضايي با وجود فعاليتهاي فرهنگي، سياسي و انقلابي در طي بيش از چهل سال، همواره در مسير معيني كه پيروي از فكر و انديشه امام راحل(ره) بوده حركت كرده است.
ايشان با وجود شركت فعال در مبارزات عليه رژيم شاه و در مواقعي استفاده از سلاح براي دفاع از مردم و خود، ولي هيچگاه به سمت همكاري با سازمانهاي مسلحانه مانند منافقين يا چريكهاي فدايي خلق نرفت. مبارزات مسلحانه را موجب جدايي مردم از انقلاب دانسته و انديشهها و اعتقادات آنان را منحرفانه ميدانست. او به پيروي از مبارزات امام(ره) معتقد به يك انقلاب مردمي بود و در همان جهت مبارزه خود را سامان بخشيد.
با وجود فعاليتهاي سياسي و تشكيل گروه منصورون به سوي نهضت آزادي و جبهه ملي نرفت چرا كه رفتار آنها را سازشكارانه ميدانست همچنان كه با وجود رابطه بسياري از بزرگان تا سال1361 با سازمان مجاهدين خلق(منافقين) هيچگاه با آنان رابطهاي نداشته چرا كه ايشان از همان سال1353 به انحرافات آنان پي برده بود.
در طول پيروزي انقلاب تا كنون نيز همواره مسير تعادل را در پيش گرفته و هيچگاه به سمت گروههاي سياسي افراطي نرفته است. در تمام طول دوران فرماندهياش در سپاه، به پيروي از انديشه حضرت امام(ره) و فرامين مقام معظم رهبري اجازه ورود جناحهاي سياسي در سپاه را نداد و از تمام سليقهها و گرايشهاي مختلف نيز در كليه سطوح سپاه بهره گرفت.
9) شاخصهها و ويژگيهاي فردي:
الف) محسن رضايي فردي مذهبي است. از دوران كودكي تاكنون با روحانيت و مسجد و مجالس مذهبي مانوس است. با روحانيت و مراجع عظام تقليد ارتباط تنگانگ و نزديكي دارد. مرجعيت و ولايت فقيه را اركان اصلي هدايت جامعه ميداند.
ب) ميهندوست است و پيوسته دل در گرو دفاع و ارتقاء جايگاه وطن دارد. با فرماندهي شايسته و دفاع جانانه و با شجاعت مثالزدني از تماميت ارضي ايران عزيز دفاع كرد و براي اولينبار در تاريخ كهن ايران فرمانده جنگي بود كه در نتيجه آن، حتي يك وجب از خاك مقدس سرزمينمان از كشور جدا نشد.
به منافع ملي حساس است و نسبت به تماميت ارضي كشور در مسايلي چون جزاير سهگانه خليجفارس و حقوق ايران در درياي خزر داراي موضع شفاف و واكنش صريح است.
ج) مردمدار و در ميان مردم است. به مردم اعتقاد قلبي دارد. آنان را در كنار ارزشهاي والاي الهي مهمترين ركن جمهوري اسلامي ميداند. معتقد است كشور با معجزه بينظير حضور فراگير مردم ميتواند به قلههاي رفيع پيشرفت و توسعه برسد.
د) اخلاقمدار، صبور، مأدب و متين است. در مناظرات پيچيده و پرماجراي انتخابات رياستجمهوري سال88 گوشهاي از اخلاقمداري، شكيبايي و متانت خود را به نمايش گذاشت. هم مناظره را مديريت ميكرد و هم از فرصت تاريخي پيشآمده به روشنگري واقعبينانه و دور از هياهو پرداخت.
ه) در كادرسازي، تربيت و پرورش نسل جوان مهارت و تجارب بيبديلي دارد.
با دراختيار داشتن مديريت اجرايي كشور، نسل سوم و چهارم را براي آينده كشور ايران عزيز مهيا خواهد ساخت.
10- سوابق و تجارت منحصر به فرد:
كليه كانديداهاي موجود داراي توانمنديها و تجارب ارزندهاي هستند اما محسن رضايي در بين آنان به لحاظ سوابق انقلابي، خدمت به مردم، وطن و نظام جمهوري اسلامي داراي ويژگيها و سوابقي منحصر به فرد است.
محسن رضايي را به دلايل زير بايد فرزند تحول دانست:
الف) در دوران نوجواني(1347) و درحالي كه تنها چهارده بهار از زندگي او سپري شده بود، فعاليتهاي فرهنگي خود را آغاز و در ميان انبوهي از فعاليتهاي تودهايها و ماركسيتها، انجمن دين و دانش را بنيان نهاد.
ب) در سال(1350) و در سن هفده سالگي وارد فعاليتهاي سياسي شد و در سال1352 به مدت شش ماه به زندان افتاد. در سال1354 در دانشگاه علم و صنعت و در رشته مهندسي مكانيك پذيرفته شد. پس از يك سال تحت تعقيب قرار گرفت اما مخفيانه به مبارزات خود بر عليه رژيم گذشته ادامه داد. تا پيروزي انقلاب عليرغم تعقيب شديد از طرف سازمان امنيت شاه، هيچگاه وطن را ترك نكرد. به همراه جمعي از دوستانش اولين گروه مبارزان سياسي را به نام منصورون تشكيل داد و در سازماندهي مبارزات مردم در هفت استان و هفده شهرستان فعاليت نمود. شرح اين سوابق كه شايد در چندين جلد كتاب بگنجد هيچگاه از طرف ايشان مدون نگرديده است چرا كه اعتقاد دارد مردم و شهدا با توكل بر خدا كار كردهاند و ما تنها انجام وظيفه نمودهايم.
ج) با شروع مبارزات جدي در سال1357، در مبارزات و پيروزي انقلاب و حفاظت از امام و سقوط رژيم شاه در كنار ساير انقلابيون نقش برجسته و تاثيرگذاري ايفا نمود.
د) پس از پيروزي انقلاب در حاليكه شورش و جداييطلبي بسياري از نقاط كشور را فرا گرفته بود، ايشان با تاسيس سازمان اطلاعات مردمي و انقلابي در كشور، در سركوب شورشگران در نقاط مختلف و دستگيري كودتاچيان در كودتاي«نوژه» نقش كليدي داشت.
شورش مسلحانه منافقين در اكثر شهرهاي بزرگ با دوازده هزار عضو رسمي و هفتادهزار هوادار، با هوشمندي و مديريت بيبديل ايشان به همراه دوستانش با شكست مواجه گرديد.
ه) پس از عبور كشور و انقلاب از مراحل حساس فوق، آنجا كه فعاليت در عرصهاي جديد و در جبهههاي جنگ اولويت پيدا كرد، با تأسي از فرمان پيرمراد خويش خميني كبير(ره) بدون درنگ لباس سياست را از تن به درآورد و با كمك برادش شهيد صياد شيرازي، افتخاراتي براي ميهن اسلامي خلق كردند كه تاريخ آنها براي نسلهاي آينده عبرتآموز و غرورانگيز است.
تعابير رهبر معظم انقلاب در اين رابطه خواندني است.
و) محسن رضايي پس از حمله اسرائيل، به جنوب لبنان، به اقتضاي شرايط آن روز، يك تيپ از برادران سپاهي را به آنجا برد و از مرزهاي لبنان دفاع كرد. پس از مدتي كه اين تيپ به ايران بازگشت با تشكيل حزبالله لبنان و انتقال تجارب انقلاب اسلامي و دفاع مقدس به جوانان لبناني، و هدايت و راهنماييهاي پاسداران ايران، آنها توانستند اسراييل تجاوزكار را از سرزمين خود بيرون رانند.
ي) پس از شانزده سال فرماندهي خلاق و بيبديل در سپاه پاسداران و ايجاد بزرگترين ارتش انقلابي دنيا با دهها يگان و واحدهاي رزمي- تخصصي علمي و شكلدادن به ساختارهايي بينظير در درون آن مجموعه بزرگ مانند دانشگاه جامع امام حسين(ع)، دانشگاه حضرت بقيهالله الاعظم(عج) و… به مجمع تشخيص مصلحت وارد شد و اكنون كه چهارده سال از تاريخ ورودش به مجمع ميگذرد، توانسته است با به كارگيري صدها نخبه كشور در حوزههاي تخصصي مختلف و بهره گرفتن از تجارب ارزنده مديران و كارشناسان نظام در دولتهاي(هاشمي، خاتمي واحمدينژاد) و تدريس دهها سياست كلان، يك سازمان سياستگذاري از كارشناسان برجسته كشور تشكيل دهد. ايشان اكنون با كولهباري از تجربه و تدوين و طراحي برنامه آينده كشور بر آن است تا با در دست گرفتن مديريت اجرايي كشور، اين تجارت و طراحيهاي عالمانه را با كمك نخبگان و مردم عزيز ايران، در راه سربلندي، پيشرفت و آباداني كشور عملياتي نمايد.