قيام عليه كيسههاي نايلوني
اما كيسههاي نايلوني كه به حريم درياها و اقيانوسها وارد ميشوند، خيلي راحت به زنجيره غذايي موجودات دريايي ميپيوندند، به طوري كه آمار سازمانهاي جهاني نشان ميدهد سالانه هزاران گونه از جانوران دريايي چون وال، دلفين، فك، لاكپشت، ماهيهاي بزرگ و كوچك و نيز پرندگان دريايي به اشتباه اين نايلونها را ميبلعند و دچار خفگي ميشوند.
امپراتوري كيسههاي نايلوني ديگر بايد تمام شود. پاي آنها تا به حال به همه جا باز شده و حالا وقت آن است كه بساطشان را كمكم جمع كنند. شهري را نميتوان سراغ گرفت كه زباله بويژه از نوع پلاستيكياش، يكي از چالشهاي اصلي آن نباشد، روستاها درگير اين نوع زبالهاند، حتي كوهستانهاي مرتفع، آبهاي جاري، تالابها، بيابانها و مراتع.
پلاستيكها، عمر پايداري دارند؛ آنها قادرند در حالي كه مرگ چند نسل از انسانها را ميبينند همچنان به زندگي ادامه دهند، چون نايلونها به آهستگي از پوسيدگي و تجزيه شدن استقبال ميكنند. تحقيقات نشان داده پلاستيكها به 300 تا 500 سال زمان نياز دارند تا كاملا تجزيه شوند و در طبيعت حل بشوند. اما پيداست تا اين محصولات نفتي و فسيلي بپوسد و از بين برود آنقدر پلاستيك جديد وارد طبيعت ميشود كه نميتوان به تجزيه شدن پلاستيكهاي قبلي چندان دلخوش كرد.
ركورد دست تهرانيهاست
در 24 ساعت شبانه روز، مردم دنيا 3/5 ميليون تن زباله توليد ميكنند كه 40 هزار تن آن، سهم ايران است. اين در حالي است كه آمارهاي داخلي نشان ميدهد در كشورمان 28 درصد پسماندهاي شهري را پلاستيك تشكيل ميدهد كه سهم تهرانيها از توليد نايلون و رهاسازي آن در طبيعت، 500 تن در روز است.
اين در شرايطي است كه به گفته مسئولان شهرداري، اگر هر خانواده در پايتخت خود را موظف كند تا در طول هفته فقط يك كيسه نايلوني، كمتر استفاده كند، آنوقت طبيعت برنده ميشود و در سال از مصرف 816 ميليون كيسه پلاستيكي جلوگيري ميشود. پس ميبينيد كه چه وظيفه سنگيني به دوش تكتك ماست؟
دردسرهاي نايلوني
پلاستيكها با وجود ظاهر خوش آب و رنگشان به هيچوجه دوست انسان و طبيعت نيستند. اين نايلونها وقتي بيمحابا دور انداخته ميشوند، راه گوشهاي از طبيعت را در پيش ميگيرند، تا آرام و بيصدا حداقل براي 300 سال به حياتشان ادامه دهند. اين كيسهها البته هميشه يكجا نميمانند چون همواره با باد همراه ميشوند و دائم از نقطهاي به نقطه ديگر كوچ ميكنند.
براي همين ممكن است آنها وارد كانالهاي آب شوند، به شاخ و برگ درختان گير كنند، به ارتفاعات كوهستان بروند و در بستر رودخانهها آرام بگيرند. نايلونها اگر پايشان به آبراههها برسد مسير آب را بند ميآورند و به سادگي، آب را راكد ميكنند كه خودش فضاي خوبي براي زاد و ولد انواع حشرات ميشود.
اما كيسههاي نايلوني كه به حريم درياها و اقيانوسها وارد ميشوند، خيلي راحت به زنجيره غذايي موجودات دريايي ميپيوندند، به طوري كه آمار سازمانهاي جهاني نشان ميدهد سالانه هزاران گونه از جانوران دريايي چون وال، دلفين، فك، لاكپشت، ماهيهاي بزرگ و كوچك و نيز پرندگان دريايي به اشتباه اين نايلونها را ميبلعند و دچار خفگي ميشوند.
بيست و يكم تيرماه امسال قرار است روز «زندگي بدون نايلون» باشد، چرا كه پلاستيكها و نايلونها هم دشمن طبيعت هستند و هم دشمن انسانها ولي ما اين را نميدانيم
اما اين پايان ماجرا نيست، چون كيسههاي بلعيده شده، حتي پس از مرگ اين موجودات هم سالم ميمانند و در نتيجه، بار ديگر در طبيعت پراكنده ميشوند و در كمين موجوداتي ديگر مينشينند.
حالا اگر فرض كنيم، در كشوري اين نايلونها هرگز به اين صورت در محيط پراكنده نميشوند و به جاي آن در اعماق زمين دفن ميشوند باز هم خسارات آنها براي طبيعت، محفوظ است چون پلاستيكها به علت تجزيه آرامشان، موجب تشكيل شيرابههايي ميشوند كه براحتي در آبهاي زيرزميني نفوذ ميكنند؛ آن هم شيرابههايي كه حاوي فلزات سنگين و تركيبات خطرناك است و نوعي تهديد براي محيط زيست محسوب ميشود.
پلاستيك، دشمن آدمها
پلاستيكها و نايلونها هم دشمن طبيعتاند و هم دشمن انسانها ولي ما اين را نميدانيم. مردم براحتي در طول روز از نايلونها استفاده ميكنند در حالي كه خبر ندارند خطرناكترين عناصر را وارد زندگيشان ميكنند.
متخصصان تغذيه به همين علت نسبت به نگهداري مواد غذايي در كيسههاي نايلوني هشدار ميدهند و همچنان به استفاده از كيسههاي پارچهاي اعتقاد دارند. آنها ميگويند نگهداري مواد غذايي بويژه نان در كيسههاي نايلوني، سرطانزاست و درست مثل وقتي كه غذاهاي گرم در ظروف يكبار مصرف پلاستيكي سرو ميشود و خاصيت سرطانزايي پيدا ميكند، كيسههاي نايلوني نيز بر اثر حرارت با تغيير ph، مواد سرطانزا را به نان منتقل ميكنند. به همين علت، متخصصان تغذيه تاكيد دارند كه نگهداري نان در ظروف شيشهاي، بيخطرترين و بهداشتيترين شيوه نگهداري است.
روز بدون نايلون
بيست و يكم تيرماه، روي تقويم گوياي هيچ مناسبتي نيست، اما از امسال قرار است اين روز، نمادي از «زندگي بدون نايلون» باشد. براي همين شهرداري تهران بنا دارد از امسال اين روز را با توزيع كيسههاي پارچهاي و كاغذي در فروشگاههاي زيرمجموعهاش جشن بگيرد.
حذف نايلون از زندگي ما ايرانيها يك ضرورت است و بيشك، دغدغههاي ناشي از آن با يك روز رفع نميشود، اما به هر حال حركت در اين مسير براي مردمي كه فقط در پايتخت روزي 500 تن پلاستيك وارد طبيعت ميكنند يك نياز دائمي است.
ما مردم بيمحابا از كيسههاي نايلوني استفاده ميكنيم و نياز داريم تا هميشه كسي يادمان بيندازد كه پلاستيك با خودمان و طبيعت اطرافمان چه ميكند، براي همين اگر نمايندگان مجلس شوراي اسلامي بتوانند روز بدون نايلون را در تقويم رسمي كشور ثبت كنند آنوقت تمام كساني كه مناسبتهاي گاهشمار را مرور ميكنند از اين پس خواهند فهميد كه بايد براي حذف نايلون از زندگي تلاش كرد.
اين گام نخست در فرهنگسازي است كه البته بايد با گامهاي بعدي تكميل شود؛ يعني در همان راستا كه عدهاي براي فرهنگسازي تلاش ميكنند گروهي ديگر نيز محصولات جايگزين پلاستيك را در دسترس مردم قرار دهند تا حذف نايلون از زندگي تبديل به شعار نشود. در كنار اين نيز گروهي ديگر مسئوليت نظارت بر ميزان مصرف پلاستيك را برعهده بگيرند تا همانطور كه در كشورهاي پيشرفته دنيا، شهروندان بابت خريد هر كيسه پلاستيكي بايد ماليات بدهند در كشور ما نيز ضرر استفاده از كيسههاي نايلوني بيشتر از سودش بشود.
جام جم