بورس راه خود را از هیجان هسته ای جدا می کند
علیرضا باقانی – بورس تهران تیک آف هسته ای
خود را در سومین هفته سال 94 به خوبی پشت سرگذاشت و همان طور که پیش بینی
شده بود بیانیه سوئیس، توانست بازار سهام ایران را با جهش قابل ملاحظه ای
روبرو کند، به طوری که در روز شنبه گذشته و نخستین
روز کاری بورس تهران پس از لوزان بیش از 1300 میلیارد تومان تقاضای خرید
وارد ایستگاه های معاملاتی بورس تهران شد و عملا سرمایه گذاران برای خرید
سهام در بورس به صف نشستند.
سود سرمایه گذاران از هیجان هسته ای…!؟
هیجان
هسته ای برای سرمایه گذاران بازار سهام 7.5 درصد سود داشت به طوری که در 5
روز معاملاتی سپری شده هفته گذشته شاخص بورس تهران با 4957 واحد رشد و
رسیدن به کانال 70684 واحدی، جهش 7.5 درصدی ارزش سهام را نشان می دهد.
با
این جهش بازدهی سهامداران از بازار سهام در سال 94 به 13 درصد رسید تا
سیستم بانکی با متوسط 24 درصد سود سالانه در همین روزهای اول سال 94 رقیبی
جدی به نام «بورس» را در کنار خود ببیند.
در فرابورس هم شاخص آیفکس
به سطح 773 واحد رسید که به معنای جهش 7.2 درصدی در هفته هسته ای بورس
تهران است.بررسی اوضاع فرابورس هم نشان می دهد که این بازار 15.7 درصد
بازدهی فقط در سال 94 داشته است.
اما متغیر مهم ارزش معاملات از داد
و ستد 2707 میلیارد تومان سهم در دو بازار بورس و فرابورس پس از تفاهم
لوزان حکایت دارد،به این معنی که در 5 روز معاملاتی سپری شده در هفته گذشته
روزانه حدود 550 میلیارد تومان سهم در بازار سهام معامله شده است. این به
معنای ورود نقدینگی جدید و سنگین به بازار سهام است. تاجایی در این هفته
بورس با ثبت بیش از 900 میلیارد تومان معامله در یک روز سعی کرد خود را به
رکوردهای هزار میلیارد تومانی سال 92 نزدیک کند.
اما
جهش هسته ای بورس تمام شد و از این بعد متغیرهای سیاسی کمتر روی معاملات
بازار سهام اثر گذار خواهد بود و البته برخی سهامداران از هم اکنون خود را
برای هیجانی بزرگتر که قرار است در تیرماه اتفاق بیفتد یعنی توافق جامع
هسته ای آماده می کنند، اما تا آن موقع زمانی در حدود 3 ماه باقی مانده و
استراتژی معامله گران در این مدت تعیین کننده و سرنوشت ساز است.
بورس پس از پایان تیک آف هسته ای…؟
هفته پیش گفتیم که
بیانیه سوئیس تنها یک هیجان گذرا در بورس ایجاد می کند و پس از آن نوبت
حرکت بخش واقعی اقتصاد است. بنابراین بورس تهران از فردا به متغیرهای مهمی
همچون نرخ ارز، گزارش های 12 ماهه 93 شرکت ها و اوضاع تولید و فروش شرکت ها
،نرخ سود بانکی،نرخ جهانی کالا ها و … بیشتر توجه خواهد کرد. به تعبیری
واضح تر می توان گفت که در روزهای پیش رو در بورس “منطق” جایگزین “هیجان”
می شود، هر چند روزهای پایانی هفته گذشته هم از وارد شدن سرمایه گذاران به
ریل منطق حکایت داشت.
بنابراین چون هنوز در بخش واقعی اقتصاد اتفاق خاصی رخ نداده است، نمی توان امید زیادی هم به رشد های شارپ گونه بازار سهام داشت.
حرکت
دلار در هفته پس از تفاهم لوزان نشان می دهد که سیاست دولت تثبیت دلار
بالای 3200 تومانی است و دلار در این کانال نوسان های بسیار محدودی را
تجربه می کند. از این رو امسال عملا رشد نرخ ارز شانس چندانی ندارد و چشم
انداز توافق هسته ای در تابستان هم عملا دلار را در تنگنا قرار داده تا به
قیمت های کنونی بسنده کند.
از طرفی دیگر غیر از نفت که برای آن تا
پایان سال میلادی تارگت های 70 دلاری مطرح شده است،مابقی کومودیتی ها از
چشم انداز صعودی خاصی برخوردار نیستند.
پیش بینی موسسات معتبر خارجی
نشان می دهد مس در خوش بینانه ترین حالت همین کانال 6000 دلاری را حفظ کند،
فلز روی هم در خوش بینانه حالت قیمت های حدود 2200 دلاری را حفظ خواهد کرد
و سرب هم شاید بتواند قیمت های بالای 2000 دلار در هر تن را درک و البته
حفظ کند.
اما آلومینیوم که سال گذشته میلادی رشد های خوبی را به خود
دید هم با وجود قیمت های 1700 دلاری کنونی در هر تن، چشم انداز چندان صعودی
و بالایی ندارد.
سنگ آهن هم به عنوان یک ماده معدنی حساس برای شرکت
های بورسی مهمی همچون گل گهر و چادرملو قیمت های فاجعه بار 50 دلار در هر
تن را تجربه می کند.برای سنگ آهن در سال جاری حتی ثبت قیمت های حدود 40
دلاری هم پیش بینی شده است!
در این بین البته صنعت غذا سال جاری را
خوب شروع کرده و قیمت ذرت،گندم،سویا،شکر و سایر غلات در جهان طی هفته های
گذشته رشد 3 تا 5 درصدی تجربه کرده اند.
این اتفاق به معنای در کف قرار
داشتن قیمت مواد غذایی در جهان است که البته رشد قیمت این کالاها می تواند
به افزایش بهای تمام شده تولید در شرکت های حاضر در گروه غذایی بورس تهران
منتج شود.
اما در هر حال همیشه این قاعده در ایران وجود داشته که
وقتی قیمت تمام شده مثلا 10 درصد بالا برود برای جبران آن 20 درصد افزایش
نرخ لازم است. بنابراین شرکت های غذایی بورس تهران می توانند به افزایش نرخ
هایی هرچند محدود در سال جاری امیدوار باشند و عملا چیز بیشتری را روی سود
خود بگذارند.
البته این صنعت از محل لغو تحریم ها هم می تواند
منتفع شود و عملا می تواند از برخی کالاهای استراتژیک جهان همچون گندم و
سویا با شرایط واردات بهتری بهره ببرد یا این که صادرات خود را بهبود بخشد.
پس
بنابراین از محل رشد قیمت کالاها در جهان تنها شرکت های غذایی یا مرتبط با
نفت مثل پالایشگاه ها می توانند ،منتفع شوند و سایر صنایع چون چشم اندازی
صعودی در بازار های جهانی یا داخلی ندارند تنها باید در انتظار گشایش بزرگ
سیاسی و لغو تحریم ها باشند.
شاید بتوان بورس را به دو نیمه تقسیم
کرد، یعنی شرکت هایی که ثبات نرخ ارز و افزایش محدود قیمت کالا ها در جهان
آن ها را کمی تا قسمتی متاثر می کند.مثل پالایشگاه ها، پتروشیمی ها،
تولیدکنندگان مس وداروسازان. حتی شرکت هایی مثل ایران خودرو و سایپا که
ثبات نرخ ارز دست کم آن ها را با بهای تمام شده بیشتری مواجه نمی کند.
در
طرف مقابل اما سهامداران گروه هایی همچون بانکداری باید منتظر صرفا رفع
تحریم سوئیفت باشند، یا حمل و نقلی ها باید تنها لغو تحریم های سنگین
کشتیرانی یا حمل و نقل های دیگر را انتظار بکشند، یا تجهیزاتی ها که هم
آماده صدور خدمات فنی و مهندسی هستند و هم البته در انتظار واردات ارزان
قیمت تجهیزات.
براساس این متغیرها می توان این گونه تحلیل کرد که
از این هفته خیلی از سهم ها راه خود را از هیجان های هسته ای جدا می کنند،
تا جایی که برخی از سهم های بانکی،خودرویی،لیزنگی،بیمه ای و حمل و نقلی با
فاصله گرفتن از کف های ساخته شده، در ریل منطقی تری قرار می گیرند و
سهامداران آن ها منتظر گزارش های 12 ماهه ای قرار می گیرند که سیل آن ها
بزودی به سامانه کدال می رسد.
در این بین گروه هایی که هنوز مغفول
مانده اند مثل ساختمانی ها به دلیل تحرکاتی هر چند اندک در بازار خرید و
فروش، پالایشی ها به دلیل رشد تدریجی قیمت نفت، پتروشیمی ها به دلیل تثبیت
دلار حدود 3300 تومان، دارویی ها به دلیل نزدیک شدن به مجامع با تقسیم سود
بالا و رفع نگرانی از گران شدن قیمت دلار، سیمانی ها به دلیل تحریک تقاضای
داخلی ناشی از رسیدن فصل ساخت و ساز و البته تجهیزاتی ها به علت تمایل دولت
به سرعت بخشیدن به پروژه ها می توانند دستخوش نوساناتی مثبت باشند.
مدیران بورس، به کجا چنین شتابان!؟
البته
روند هفته گذشته نشان داد که مسئولان بورس هم به مانند سهامداران هیجانی
عمل می کنند. متاسفانه شتابزدگی متولیان بازار سهام در هفته گذشته سبب شد
تا دو عرضه اولیه انجام شده در بازار موفق نباشد. به طوری که عرضه اولیه
سیمان خوزستان به زور سهامدار عمده به سختی در برابر فروشندگان مقاومت کرد و
در روز بعد عرضه منفی نشد! و عرضه اولیه فولاد هرمزگان نیز چنگی به دل
سرمایه گذاران نزد و در حالی که خیلی از سرمایه گذاران با توجه به سود یک
ریالی هر سهم کشف قیمت 120 تومانی آن را مناسب نمی دانستند، بخش قابل توجهی
از سهم در دقایق پایانی عرضه و با اصرار کارگزاران به سرمایه گذاران
خریداری شد. آن هم تنها با هدف کسب 5 درصد سود تا فردا! بنابراین این عرضه
اولیه هم فردا شاهد خروج سرمایه گذاران خواهد بود.
هر چند این
رفتار سرمایه گذاران منافی ارزش جایگیری بالای این سهم فولادی و البته
دارابودن سهامدار عمده خوش نامی همچون فولاد مبارکه اصفهان نیست، اما اشکال
اصلی شتابزدگی در عرضه های اولیه این شرکت هاست. بنابراین بهتر است آهنگ
عرضه های اولیه کمی کند تر شود.
در مجموع هفته ای آرام و توام با
معاملات منطقی اما پرحجم را برای بازار سهام پیش بینی می کنیم، به ویژه آن
که با شروع طوفانی بازار در سال 94 تقریبا این یقین در دارندگان سرمایه به
وجود آمده که امسال سال بازار سهام است. در نوشتارهای بعدی سعی خواهد شد که
در خصوص بورس و جذابیت هایش بیشتر سخن بگوییم.
*کارشناس و تحلیل گر بازار سرمایه