5 روز حقوق کارگر ایرانخودرو، یک روز حقوق کارگر فیات
سال 90 زمانی که در یک شرکت قطعهسازی مهندس بودم، شش ماه پشت سر هم حقوق نگرفتم.سال 90 زمانی که در یک شرکت قطعهسازی مهندس بودم، شش ماه پشت سر هم حقوق نگرفتم. اوضاع کارگران شرکت هم مثل من بود آنها هم شش ماه بود که حقوق نگرفته بودند برخی شرکتهای قطعهسازی خودرو اوضاع به مراتب بدتری ...
عصرخبر به نقل از سرویس اقتصاد فردا: سال 90 زمانی که در یک شرکت قطعهسازی مهندس بودم، شش ماه پشت سر هم حقوق نگرفتم. اوضاع کارگران شرکت هم مثل من بود آنها هم شش ماه بود که حقوق نگرفته بودند برخی شرکتهای قطعهسازی خودرو اوضاع به مراتب بدتری داشتند البته آنها که زیر مجموعه خودروسازی بودند اوضاعشان کمی بهتر بود اما آنها هم ناراحت بودند و میگفتنند ماههاست که اضافه کاریشان قطع شده است. در آن روزها به عنوان مهندس 750 هزار تومان پایه حقوقم بود که با اضافه کاری به 900 هزار تومان میرسید. کارگران شرکت هم پایه حقوق 450 هزار تومانی داشتند که با اضافهکاری به 600 هزار تومان میرسید .در خودروسازی یا قطعهسازیهای زیرمجموعه خودروسازان کمی وضعیت حقوق بهتر بود. در این شرکتها پایه حقوق کارگران چیزی نزدیک 550 تا 600 هزار تومان بود .
در شرکت ما کارگرانی بودند که با همسر خود در یک بخش کار میکردند و ندادن شش ماه حقوق زندگی آنها را فلج کرده بود .در سال 90 خودروسازان میگفتنند تحریمها سبب مشکلات مالی شده و توانمان همینقدر است؛ البته در دهه 70 و اویل دهه 80 بین کارگران و مهندسان یکی از بهترین گزینههای کاری، شرکتهای خودروسازی و قطعهسازی بود ؛هم خوب حقوق میدادند هم به اندازه کافی اضافه کار میپرداختند اما در 8 سال دولت احمدینژاد هر سال اوضاع بدتر شد؛ اضافهکاریها حذف شدند و حقوقها به اندازه تورم رشد نکردند.
این درحالی بود که قیمت خودرو هر سال افزایش مییافت پرایدی که در روزهای اول دولت احمدینژاد هفت میلیون تومان قیمت داشت در روزهای آخر دولت وی قیمتش به 20 میلیون تومان رسید .اما این روزها اوضاع چگونه است گزارشها از اعتصاب در کارخانه ایران خودرو طی زمستان 93 حکایت دارند. گزارش شده که برخی از مدیران با سخنرانیهای امیدوارکننده خواستهاند که کارگران دست از اعتصاب بردارند.
یکی از مدیران هم تهدید کرده که اگر به اعتصابشان پایان ندهند دیگر با آنها قرارداد نخواهند بست اما کارگران اعلام کردهاند که تنها در صورت موافقت مدیران برای اجرای خواستههایشان، به اعتصاب پایان میدهند. یک فعال کارگری در اینباره گفته است «با توجه به سطح گرانی در تهران و شهرهای اطرافش باید هر کارگری حداقل ۳ میلیون و نیم درآمد داشته باشد تا از عهده اداره یک زندگی معمولی برآید درحالیکه این کارگران بین ۶۰۰ تا ۸۰۰ هزار تومان حقوق میگیرند. کارگرانی که کارهایشان کمی تخصصیتر است، حقوقشان با اضافهکاری به یک میلیون هم میرسد؛البته بعضی از ماهها به دلایل مختلف این اضافهکاریها را هم پرداخت نمیکنند».
این فعال کارگری توضیح میدهد در شرایطی که دستمزد کارگران بسیار کمتر از نرخ تورم در جامعه است فیش حقوقی یکی از مدیران ایرانخودرو منتشر شده است که طبق این فیش حقوقی، او ۴۲ میلیون تومان حقوق در یک ماه دریافت کرده است. این فیش حقوقی از طریق حسابداری به دست کارگران کارخانه افتاده و صدها کپی از این فیش منتشر شده است. کارگران وقتی دیدند بعضیهایشان حتی یک میلیون نمیگیرند اما مدیری ۴۲ میلیون در یک ماه میگیرد ناراحتیشان تشدید شده است».
وی درباره مشکل دیگر کارگران کارخانه ایرانخودرو و شکل استخدام آنها اینگونه توضیح میدهد که « اکثریت کارگران به شکل قراردادی، پیمانکاری یا شرکتی کار میکنند و به تعبیری هیچ امنیت شغلی ندارند. به همین علت است که در این روزها، مدیران را تهدید میکنند که در صورت پایان ندادن به اعتصاب، آنها را پس از پایان قرار دادشان دوباره به کار نمیگیرند. کارگران معترض کارخانه ایرانخودرو خواستار امنیت شغلی و همخوانی حقوقشان مطابق با ماده ۴۱ قانون کار هستند که طبق این ماده باید دستمزد کارگر با نرخ تورم در جامعه همخوانی داشته باشد. «درحالی کارگران خودروسازی و قطعهسازی در ایران به عنوان یکی از صنایع غنی از نظر مالی از شرایط خود گله دارند که شاید با مقایسه با کشورهای صنعتی بتوان به فاصله زیاد حقوق کارگران در ایران با این کشورها پی برد. در کشور ایتالیا که بسیاری آن را کشور سندیکاها میدانند اوضاع در شرکتهای خودروسازی بهگونه دیگری است .حداقل حقوق در خودروسازیهای ایتالیا برای یک کارگر به عددی حدود هزار تا هزار و 200 یورو میرسد این حقوق برای یک مهندس در شروع کار هم بین 1200 تا 1800 یورو است .هزینه اجاره یک خانه 60 متری در محله متوسط در شهر تورین که مرکز خودروسازی ایتالیاست حدود 600 یورو در ماه است. هزینه خوراک و پوشاک هم در ایتالیا نزدیک به ایران است. بهعنوان نمونه یک کیلو گوشت را میتوان 8 تا 9 یورو خرید.این هزینهها نشان میدهد حقوق یک کارگر کفاف یک زندگی معمولی را میدهد درحالی که در ایران حقوق کارگران حتی اندازه اجارهخانه هم نیست و برای همین بیشتر کارگران مجبور به کار دوم و سوم هستند. نکته دیگر قدرت سندیکاها در کشورهای صنعتی مانند فرانسه، ایتالیا و آلمان است .قدرت این سندیکاها سبب شده تا حمایتهایی گسترده از کارگرانی شود که ممکن است روزی بیکار شوند. به عنوان مثال فیات پس از آنکه در سال 2011 کارخانهاش در سیسیل تعطیل کرد، فعالیت در پنج کارخانه دیگرش در ایتالیا را هم معلق کرد، با این هدف که از هزینههایش بکاهد، به این امید که روزی رونق دوباره به کسبوکار بازگردد. فیات در این مدت با توجه به فشار سنگین اتحادیههای کارگری مجبور شده بخشی از حقوق ماهانه را به کارگران بیکار یا کمکار شدهاش بپردازد تا در خانه بمانند. اریا اپیفانیا که یکی از همین کارگران فیات در خط مونتاژ فیات در شمال ایتالیاست، در چند سال گذشته به ندرت سر کار رفته و با این حال طی این مدت ماهی 800 یورو دستمزد گرفته است. پرداخت به او در چارچوب برنامهای دولتی صورت میگیرد که قصدش حمایت از کارگرانی است که به اجبار از کار کنار گذاشته شدهاند. خانم اپیفانیا یکی از هزاران کارگری است که در پی بحران اقتصادی در اروپا و تنزل فروش خودرو به پایینترین حد طی دو دهه گذشته شغل خود را از دست دادهاند؛ البته قدرت سندیکاها در حمایت از کارگران به اینجا ختم نمی شود. مثلا اگر رشد اقتصادی اتفاق بیفتد و حقوق کارگران به همان میزان رشد نکند سندیکاهای کارگری شروع به اعتصاب میکنند. در آلمان سندیکاهای کارخانههای خودروسازی اعتصاب کردند چراکه با پیشنهاد کارفرمایان خود مبنی بر افزایش دو درصدی دستمزدها مخالف بودند.آنها با توجه به رشد اقتصادی اخیر آلمان، خواهان افزایش پنج درصدی حقوق شدهاند. یکی دیگر از مواردی که همیشه در کشورهای صنعتی جنگ بین کارفرما و سندیکاهای کارگری را در پی دارد ساعت کار است . به عنوان مثال در ایتالیا طبق قانون کار، کارفرما در هفته 40 ساعت میتواند از کارگر انتظار کار داشته باشد؛ البته با وجود قدرت سندیکاهای کارگری همچنان درآمد مدیران خودروسازی در جهان بسیار بیشتر از مهندسان و کارگران است. بهعنوان نمونه حقوق پایه مدیرعامل فیات سالانه بیش از 3 میلیون یورو است .