آيا مدیرعامل تامین اجتماعی در دولت پزشكيان از بخش بیمه ای انتخاب مي شود؟
برای برون رفت از این مشکلات انتخاب مدیرعاملی که شناخت کاملی از مشکلات و چالشهای خرد و کلان این سازمان داشته باشد ضرورتی است اجتناب ناپذیر.
عصر خبر: مصادف شدن آغاز کار دکتر میدری وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی با آغاز هفته دولت را باید به فال نیک گرفت و امیدوار بود که وی با انتخاب فردی اصلح بعنوان مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی منشاء تحولات و تغییرات بزرگی به نفع مخاطبان این سازمان شود.
سازمان تامین اجتماعی بزرگترین صندوق بیمه گر اجتماعی از نظر تعداد مشترکان به لحاظ بیمه های بازنشستگی و درمان به شمار می رود به نحوی که اکنون بیش از ۴۲ میلیون نفر تحت پوشش خدمات این سازمان هستند.
این دامنه وگستره وسیع افراد تحت پوشش گویای اهمیت انتخاب مدیرعامل برای هدایت و راهبری این سازمان خدمات رسان است. بررسی ها و پیش بینی ها نشان می دهد این سازمان در آینده نزدیک با بحرانهای جدی به لحاظ کمبود نقدینگی مواجه خواهد شد.؛ کاهش نرخ تولد از یک سو و افزایش سن افراد جامعه ایرانی از سوی دیگر منجر به افزایش چشمگیر میزان جمعیت بازنشستگان شده و همین موضوع پیشی گرفتن رشد مصارف نسبت به منابع را به عنوان یک چالش مهم در این سازمان مشهود کرده است.
کسری نقدینگی در این سازمان به طور جدی از سال ۱۳۹۲ آغاز شده و باعث گردیده که هم اکنون این سازمان ماهیانه بیش از ۲۰ هزار میلیارد تومان فقط در بخش پرداخت مستمریها دچارکسری بودجه شود.
از عمده دلایل کسر بودجه را می توان به پیامد اجرای طرح ها و برنامه های حمایتی و عدم پرداخت مطالبات سازمان توسط دولت، رشد سریع تعداد مستمری بگیران به تعداد بیمه شدگان، کاهش نسبت پشتیبانی و افزایش مصارف نسبت به منابع در این سازمان مربوط نمود.
بدون تردید در صورت عدم توجه به سیلاب بنیان برافکن هزینه ها تا یک دهه دیگر شاهد شکافی عمیق در منابع و مصارف این سازمان خواهیم بود که امکان اصلاح این آسیب ها در آینده را به شدت سخت و شاید ناممکن خواهد ساخت.
اگرچه کسری بودجه در طی چند سال اخیر بواسطه تزریق منابع مالی حاصل از سود سرمایه گذاریها،تسهیلات اخذ شده از بانکها، فروش املاک و مستغلات و صرفه جویی در مصارف و مدیریت سرمایه ها تأمین اعتبار شده است، اما این سازمان هم به لحاظ تأمین نقدینگی و هم به لحاظ اندوخته گذاری با شرایط بشدت بحرانی مواجه گردیده است.
نگاهی اجمالی به ساختارهای سازمان تامین اجتماعی بیانگر این واقعیت تلخ است که تمامی ساختارهای فعال در این سازمان با مشکلات عدیده و بویژه کمبود منابع مالی و نقدینگی برای پاسخگویی به تعهدات کوتاه مدت و بلند مدت روبرو شده اند.کاهش ضریب پشتیبانی(نسبت ورودی ها به خروجی ها ) به زیر عدد پنج، کاهش میانگین پرداخت حق بیمه به ۲۳ سال و افزایش میانگین زمان دریافت مستمری بازنشستگان و بازماندگان با اجرای قوانین حمایتی، رشد سریع تعداد بازنشستگان نسبت به تعدادبیمه شدگان، نبود سازو کار لازم برای دریافت حق بیمه از دستمزدهای واقعی، مدیریت ضعیف ذخایر و سرمایه گذاریها، ضعف در دریافت مطالبات تامین اجتماعی از دولت، تحمیل طرح های حمایتی و امدادی در قالب قوانین بیمه ای بدون تامین بار مالی، بازنشستگی های زودهنگام و ارفاقی، ضعف و ناکارآمدی قوانین و مقررات قدیمی، مداخلات بی رویه دولت، ضعف مدیریت صحیح در سازمان تامین اجتماعی و نبود شایسته سالاری در انتصابات ، عدم انطباق سازمان با وضعیت بازار کار و اشتغال و متغیرهای اقتصادی از جمله مشکلاتی است که این سازمان در حال حاضر با یک یک آنها در حال دست و پنجه نرم کردن می باشد.
مطالعات و پژوهش های انجام شده نشان می دهد که در حال حاضر برای رفع مشکلات سازمان تامین اجتماعی نمی توان به راهکارهای سنتی مانند گسترش پوشش بیمه ای، کاهش تعداد مستمری بگیران، کاهش مبلغ مستمری ، افزایش درصد حق بیمه و بهبود وضعیت سرمایه گذاریها امیدوار بود زیرا هیچ یک از راهکارهای فوق در شرایط اقتصادی، اجتماعی فعلی امکان نجات این سازمان را فراهم نخواهد ساخت.
سازمان تامین اجتماعی تاکنون توانسته به صورت نسبی به تعهدات خود عمل کند اما این سازمان برای ادامه حیاتش نیازمند تدابیر جدی برای برون رفت از این وضعیت نابسامان است. پیش بینی ها گویای آن است که به فرض پرداخت کامل مطالبات این سازمان از سوی دولت این سازمان از سال ۱۴۰۶ به بعد کسری بودجه خود را باید به طور کامل از محل بودجه عمومی کل کشور تامین کند. به همین جهت برای برون رفت از این مشکلات انتخاب مدیرعاملی که شناخت کاملی از مشکلات و چالشهای خرد و کلان این سازمان داشته باشد ضرورتی است اجتناب ناپذیر.
چنین مدیرعاملی به طور قطع و یقین باید از میان مدیران بخش بیمه ای این سازمان انتخاب گردد تا ضمن ساماندهی خرابیهای گذشته با برنامه ریزی های دقیق و گسترده بتواند با اجماع نظر کارشناسان داخلی، فراهم سازی عزم سیاسی لازم برای اصلاحات در دولت و مجلس، تعامل گسترده با شرکای اجتماعی ( کارگر، کارفرما و دولت)، جلوگیری از ایجاد بدهی های جدید وشفاف سازی در درآمدها و مخارج سازمان اصلاحات ضروری را در این سازمان آغاز نموده و به سرانجام برساند.
در حقیقت تنها مدیرعاملی از بخش بیمه ای است که می تواند با ایجاد پیش نیازهای فوق زمینه لازم برای اصلاحات مدیریتی ، فنی، ساختاری و پارامتریک را در این سازمان فراهم سازد. تجربه ناموفق استفاده از پزشکان بخش درمان تامين اجتماعي بعنوان مدیرعامل در زمان اجرای طرح تحول سلامت هم گویای واقعیت مذکور است.
مهمترین برنامه اجرایی مدیرعامل سازمان و هیات مدیره در دوره جدید اجرای سیاست های کلی تامین اجتماعی است که باید هرچه سریعتر در دستور کار قرار گیرد .
مقام معظم رهبری(دامه برکاته) در ابتدای سال ۱۴۰۱ سیاست های کلی تامین اجتماعی را ابِلاغ کردند این سیاستها در واقع نقشه راه متولیان رفاه و تامین اجتماعی کشور است و متاسفانه به رغم تاکیدات مکرر ایشان و اتدیشمندان حوزه رفاه و تامین اجتماعی زمینه اجرایی این مهم تا این لحظه فراهم نگردیده است.
بدون تردید برای تحقق سیاست های کلی تامین اجتماعی نیز مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی باید فردی از بدنه سازمان تامین اجتماعی باشد که تجربه اشتغال در بخش بیمه ای و وصول حق بیمه را داشته باشد. زیرا تنها در سایه تجربه و دانش بیمه ای است که امکان موفقیت حاصل خواهد شد.
چنین مدیرعاملی میتواند با تقویت فرهنگ سازمانی وایجاد وفاق و همدلی و افزایش اعتماد و اطمینان در میان کارکنان نسبت به اهداف کلان سازمانی، ضمن تقویت انگیزه و افزایش بهره وری جمعیت ۷۰ هزار نفره شاغل در دو بخش بیمه و درمان تامین اجتماعی، حیات طیبه این سازمان بزرگ و معظم را تضمین نموده و با اجرایی سازی سیاست های کلی تامین اجتماعی گامی مهم و بلند در راستای تحقق عدالت و امنیت اجتماعی برای تک تک هموطنان ایرانی بردارد.
عزیز آذرخرداد