جاهلیت مدرن و ناامنی جهانی
کارگردانان جاهلیت مدرن بهتر است تا دیر نشده درصدد مبارزه عملی با بزرگترین و خطرناکترین چالش فرا روی دنیای قرن بیست و یکم یعنی تروریسم برآیند.
روزنامه جام جم: دنیای امروز هر چند با چالشهای متعددی از تغییرات آبوهوایی و گرم شدن کره زمین گرفته تا فقر، موج آوارگان، تروریسم و جنگهای تجاوزکارانه منطقهای مواجه است، اما در سالهای اخیر همگان اذعان دارند که تروریسم بزرگترین چالش دنیای قرن بیستویکم است.
خاستگاه و آبشخور فکری این تروریسم لجامگسیخته و سرطانی، جاهلیت مدرن است که بسترهای لازم را برای جولان اندیشه تروریسم و سازمانهای تروریستی فراهم آورده است؛ همان جاهلیت مدرنی که از نمودهای آن، برخی رسانههای مدعی حرفهایگری هستند که هنوز با نعل وارونه زدن حاضر نیستند از اصطلاح تروریسم برای معرفی داعش استفاده کنند و همچنان از این گروه تروریستی با عنوان دولت اسلامی یاد میکنند. جاهلیت مدرن در یک سطح دربرگیرنده دولتهای حامی گروههای تروریستی است که بهرغم ژستظاهری مبارزه با تروریسم و جنجال تبلیغاتی بر سر راهانداختن ائتلاف جهانی برای ریشهکنی آن، در عمل به رشد و گسترش تروریسم کمک میکنند. چنانکه اوجگیری مجدد قدرت داعش و پیشرویهای همزمان آن در عراق و سوریه آن هم پس از 10 ماه، بهاصطلاح بمباران هواپیماهای ائتلاف شاخصی از عملکرد جاهلیت مدرن است، در سطحی دیگر تبلور این گفتمان اقدامات ضدانسانی گروههای تروریستی داعش، جبهه النصره، بوکوحرام، الشباب، احرار شام و دهها گروه خطرناک دیگر است که در تروریسم جنونآمیز خود هیچ حد و مرزی نشناخته، نهتنها از گردن زدن و زنده به آتش کشیدن انسانها ابایی ندارند که حتی به میراث تاریخی جوامع بشری نیز رحم نمیکنند. تخریب آثار تاریخی عراق در موصل یا سوریه و تهدید این روزها برای آثار باستانی در پالمیرا همگی مبین آثار خطرناک چنین تفکری است. زمانی پتروس غالی دبیرکل وقت سازمان ملل متحد تهدیدهای نظامی سنتی، تنشهای قومی و نژادی، بیعدالتیهای اجتماعی و نابرابری فزاینده اقتصادی و تخریب محیطزیست را مهمترین تهدیدات امنیت بینالمللی مینامید و همزمان با این رویکرد غالی، باری بوزان از صاحبنظران امنیت بینالملل با بازسازی مفهوم امنیت این ایده را مطرح ساخت که در اثر تغییرات سیستمی بینالمللی از جمله وابستگی متقابل اقتصادی و دیگر عوامل، در برابر تهدیدات نوعی آسیبپذیریهای همگانی بهوجود آمده است.
به نظر میرسد ادامه بیتفاوتی نسبت به جنایات بدون مرز گروههای تروریستی و گسترش دایره جغرافیایی فعالیت آنها از خاورمیانه تا آفریقا و بعضا آسیای جنوب شرقی و اروپا نوعی آنارشی امنیتی در سطح جهان پدید آورده است که ریشههای آن را در گفتمان جاهلیت مدرن باید جستجو کرد؛ جاهلیت مدرنی که سبب آسیبپذیری همگانی شده است. بنابراین دول غربی مدعی مبارزه با تروریسم دیگر نمیتوانند با برخورد ابزاری نسبت به این پدیده شوم نقش خود را نادیده بگیرند چراکه ترکشهای چنین گفتمان خطرناکی بزودی دامن آنها را نیز خواهد گرفت، پس کارگردانان جاهلیت مدرن بهتر است تا دیر نشده درصدد مبارزه عملی با بزرگترین و خطرناکترین چالش فرا روی دنیای قرن بیست و یکم یعنی تروریسم برآیند.
هر چند با اقدامات تازه آمریکا، ترکیه و عربستان در آموزش و تسلیح النصره بر ضد داعش یا نبرد ساختگی با داعش نشان میدهد جاهلیت مدرن همچنان به این گفتمان وفادار مانده با راه انداختن بازی بین تروریسم خوب و تروریسم بد حاضر به دست کشیدن از آن نیست.
به این ترتیب وظیفه دولتها و ملتهای آگاه و بیدار است که به مقابله با چنین گفتمانی برخیزند چون بین تروریستها و حامیان آنها که همگی زیر چتر جاهلیت مدرن جمع شدهاند، فرقی نیست.