استقلال بازی پیشفصل را میبازد
حال و روز این تیم ذهنها را میبرد به پرسپولیس رویانیان، به فصلی که مدیرعامل کارنابلد با اشتباهاتش فصلی کابوسوار را برای این تیم ساخت.
در استقلال بلبشویی شده است. حال و روز این تیم ذهنها را میبرد به پرسپولیس رویانیان، به فصلی که مدیرعامل کارنابلد با اشتباهاتش فصلی کابوسوار را برای این تیم ساخت. رویانیان که پز جیب پر پولش را میداد، حسابی در نقل و انتقالات شلوغ کرده بود، پیش از آنکه سرمربی را انتخاب کند، براساس آنچه در رسانهها میشنید به سراغ ستارههای نقل و انتقالات رفت و گرانترین بازیکنان آن فصل را به پرسپولیس آورد، بیآنکه سرمربی مشخص باشد و براساس ایده و سلیقه مربی بازیکن انتخاب شود. رویانیان در ظاهر همه چیز را به کمیته فنی سپرده بود؛ کمیتهای متشکل از پیشکسوتان که در ظاهر تمام تصمیمات از دل این مجموعه بیرون میآمد اما رویانیان برای فرار از انتقادات و ناکامی احتمالی، چنین کمیتهای را تشکیل داده بود که مسوولیت شکستها و تبعات نتایج فصل را بر گردن آنها نهد.
موضوع بحث پرسپولیس نیست؛ ماجرا از این قرار است که استقلال رویهای را در پیش گرفته که پیشتر آزموده شده و به شکست منجر شده است. معلوم نیست براساس کدام منطق و استدلال، افشارزاده که دیروز از وزارت ورزش حکم گرفته و تا چند روز آینده با صندلی مدیرعاملی استقلال خداحافظی خواهد کرد، مسوول انتخاب مربی است و پس از این کار، از باشگاه استقلال میرود.
پرواضح و آشکار است که یک تیم موفق، پیش از هر چیز باید برنده نقل و انتقالات باشد. ابتدا سرمربیاش را انتخاب کند و مسوول فنی تیم براساس نیازهایش لیست خرید را به باشگاه اعلام کند. پس از آنکه تیم کامل شد، بدنسازی و اردوی ابتدای فصل آغاز شود. چنین تیمی شاید – تاکید میشود شاید – شانس موفقیت در کوران مسابقات را داشته باشد چون لااقل در بدیهیترین اصول باشگاهداری درست عمل کرده است. حال استقلالی را تصور کنید که یک نفر برایش مربی انتخاب میکند و میرود. مدیرعامل بعدی – که معلوم نیست چه نگاهی به فوتبال دارد و چه اهدافی را در سر میپروراند – باید با مربی از پیش تعیین شده هماهنگ شود و کار را به جلو ببرد.
مدیران فعلی استقلال – به مانند پرسپولیس رویانیان و ژوزه – برای فرار از تبعات تصمیمات خود، از منصور پورحیدری در نقش پله اضطراری استفاده میکنند؛ که اگر فردا روزی به آنها انتقاد شد که چرا در ابتدای فصل تصمیمات اشتباهی اتخاذ شد، بار مسوولیت را بر دوش مدیر فنی بگذارند که این منصور پورحیدری بوده که وارد نقل و انتقالات شده و اگر بازیکنان خوبی جذب نشدهاند، منصور پورحیدری مقصر است و الی آخر.
در تجربه منصور پورحیدری بحثی نیست؛ او مردی باتجربه و پرسابقه است اما تردیدی نیست که منصور پورحیدری به عنوان مدیر فنی صاحب اختیار تام نیست که سرمربی را خودش انتخاب کند و بعد براساس نیازهای او، با جیب پر سراغ خرید بازیکنان برود و نیازهای یک باشگاه را در ورود به لیگ جدید تامین کند. آنچه از وضعیت استقلال پیداست، آنها بدترین فصل ۱۰ سال اخیر خود را آغاز میکنند. نه مدیرعامل خود را به درستی میشناسند و نه یک سرمربی کاربلد و حرفهای را بالای سر خود میبینند که آنقدر باهوش و زرنگ باشد که خلأ نبود مدیریت با درایت را پر کند. نتیجه هم آشکار است. همان اتفاقاتی برای استقلال در پیش است که چند سال پیش در پرسپولیس رویانیان و ژوزه مانوئل رخ داد.
ناکامی پشت ناکامی و شکست پشت شکست و سرانجام تغییر سرمربی برای ایجاد شوک که معمولا اینچنین شوکها در فوتبال ایران سودی نداشته و تنها هزینههای باشگاه را دو چندان کرده است. استقلال در همین ابتدای کار، بازی را باخته است؛ این پیشدرآمد یک فصل سخت و نفسگیر خواهد بود. هر تیمی پیشفصل را ببازد، تردیدی وجود ندارد که در کوران لیگ هم راه به جایی نخواهد برد و سرانجام فصلی سرشار از ناکامی و شکست را پیش روی هوادارانش خواهد گذاشت.