نامه دختر سردار سلیمانی به رهبر انقلاب /با شهادت سیدحسن نصرالله یکبار دیگر حاج قاسم را از دست دادیم
زینب سلیمانی، فرزند شهید حاج قاسم سلیمانی در نامهای به رهبر انقلاب با بیان اینکه با شهادت سیدحسن نصرالله یکبار دیگر حاج قاسم را از دست دادیم، نوشت: مدیریت جنابعالی به عنوان رهبری آگاه و زمانشناس، بزرگترین معلم این دوران پر التهاب است.
زینب سلیمانی فرزند شهید سردار حاج قاسم سلیمانی نامه ای را خطاب به رهبر انقلاب نوشت.
بنا به روایت ایسنا، متن نامه زینب سلیمانی، به شرح زیر است:
«محضر مبارک پدر حکیم و عزیزم حضرت آیتالله العظمی خامنهای
با سلام و تحیت
ضمن آرزوی صحت و سلامتی برای آن وجود نازنین و عرض تسلیت به مناسبت شهادت مجاهد بزرگ امت اسلام، جناب حجتالاسلام و المسلمین سیدحسن نصرالله به ذهنم رسید در میان طوفان حوادث و ابتلائات این روزها، سخنانی را با جنابعالی از باب همدردی و همدلی در میان بگذارم.
ولیّ عزیز و رهبر مقتدر! گرچه ما همچنان داغدار حادثهٔ بزرگ شهادت حاجقاسم هستیم و آن فراق و مصیبت همواره برایمان سوزناک است و حوادث نیز، بر آتش آن میدمد، اما شهادت یار و مونس پدر عزیزم جناب سیدحسن نصرالله جام غم را پر خون کرد. ما با شهادت ایشان یکبار دیگر حاجقاسم را از دست دادیم؛ یکبار دیگر مصیبتزده شدیم و داغدار. چه اینکه هرکس محبت، الفت و دوستی آن دو را بداند، امروز حس و حالی مشابه دارد؛ مگر نه اینکه شهید ما او را «آیتی الهی» میدانست و حاضر بود جان را فدایش کند و مگر نه اینکه سید عزیزمان حاضر بود خود را فدا کند تا حاجقاسم بماند. آه و افسوس بر این فراق و جدایی. آری به تعبیر زیبای مولوی: جان گرگان و سگان هر یک جداست متحد جانهای شیران خداست
با همه این تفاسیر وقتی این داغ با حوادث تاریخ اسلام و مصائب اهل بیت، دوران پیروزی انقلاب اسلامی، دفاعمقدس، رحلت امام و ابتلائات پس از آن و به ویژه دورهٔ پر التهاب یکسالۀ اخیر در کنار هم قرار میگیرند، درسآموز و تأملبرانگیز میشوند و داغ مصیبت تبدیل به حماسه میشود و طرحی نو برای زیستن، زندگی، ادامه مسیر و طی طریق پیشنهاد میدهد. شهید سلیمانی در یکی از مهمترین سخنرانیهای اواخر عمر با برکت خود، دو عنصر مهم را سرچشمۀ پیشرفت یک کشور و ملت تعریف کرد. دو عامل اساسی و سرنوشتساز؛ «رهبری و انسانهای فداکار». تاریخ و اوضاع امروز کشور و منطقه، به خصوص حوادث یکسال گذشته، یکبار دیگر اهمیت این دو عامل را پیشروی همهٔ مردم قرار داد.
الحق و انصاف رفتار، کنش و مدیریت جنابعالی بهعنوان رهبری آگاه و زمانشناس بزرگترین معلم و الگوی این دوران پرالتهاب است و برای نسل ما که عموماً با دیدی تاریخی به حوادث نگاه نمیکنیم، کلاسی بصیرتزاست. نسل ما از شما آموخت چگونه میتوان با صبر، توکل و استعانت از خدای متعال در دل همهٔ مصائب، مقاومت و ایستادگی کرد. نسل ما از شما آموخت چگونه میتوان با پایداری و نظر به قلهها، در دل بحران فرصت آفرید و قدرت خلق کرد. نسل ما از شما آموخت چگونه میتوان با تکیه بر قدرت ایمان، انتقامی سخت از جانیان تروریست گرفت و بهرغم تهدید، هیمنهٔ پوشالی آنان را فروریخت. نسل ما از شما آموخت چگونه میتوان با تکیه بر قدرت مردم و پس از حادثۀ دردناک بالگرد رئیسجمهور شهید، انتخاباتی پرشور و سرمایهآفرین برگزار کرد. نسل ما از شما آموخت چگونه میتوان در میان تهدید رژیم کودککش و تروریست، با دلی آرام و مطمئن نماز جمعۀ تهران را اقامه کرد؛ از قرآن گفت و در قنوت برای نصرت مسلمین دعا کرد.
حکیم مظلوم و وارسته! پس از همهٔ این آزمونها و سختیها، امروز ملت ایران بیش از گذشته دل درگرو آرمانها، اهداف عالی و تدابیر رهبر آگاه خود دارند. این را میتوان به روشنی در گفتوگو با آحاد مردم به چشم دید. آنچه در «نماز جمعهٔ نصر»نیز رخ داد دلالتی بر عزم استوار و ارادهٔ قوی مردم بود؛ همان مردمی که شهید سلیمانی حاضر بود با افتخار دست آنان را ببوسد و جان خود را هزاران بار فدای آنان کند. او حقیقتاً ملت ایران را واجد همان دو عنصر مهم میدانست. معتقد بود مردم ایران مردمی فداکار و ایثارگرند و رهبر آن نیز رهبری حکیم، مدبر و وارسته. شهید عزیزمان پیوسته تا آخرین روزهای حیات شهیدانهٔ خود، ما را به تأمل و تدبر در بیانات و اعتماد به تصمیمها و دستورات جنابعالی توصیه کردند. پدر مجاهدم این توصیهٔ عاقلانه را با زبانی پر از مهر و عاطفه در وصیتنامهٔ پر مغز خود، برای تاریخ به یادگار گذاشتند و توصیه کردند همگان، شما را «عزیز جان» بدانند و «دور این رهبر حکیم و مظلوم» بگردند.
حقیر به عنوان فرزند کوچک شما و قطرۀ کوچکی از مردم ایران، در میان این دنیای پرآشوب و پرحادثه، پند و وصیت پدر را فراموش نخواهم کرد [انشاءالله] و از خدای متعال میخواهم این جان ناقابل را به جان گرانمایهٔ پدر شهیدم، عموی مجاهدم سید مقاومت و شهیدان طریق قدس ملحق کند. [بمنه و جوده و کرمه]
فرزند کوچک شما زینب سلیمانی»