موضوع مهاجران افغانستانی نباید به دوقطبی سازی تبدیل شود/ پیگیری پروژه مهاجرستیزی یک نتیجه واضح و مشخص دارد
چند روز پیش سیدحسن خمینی، سرپرست مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) دیداری با اعضا و مسئولان شورای هماهنگی هیئتهای مذهبی مهاجران افغانستانی از تبلیغاتی که علیه مهاجران به راه افتاده انتقاد کرد.
به گزارش عصر خبر از خبر آنلاین پس از این یادداشتی در یکی از رسانههای رسمی کشور [روزنامه جمهوری اسلامی]که پیش از این نیز موضعگیریهایی در مورد مهاجران افغانستانی داشت منتشر شد که مستقیما به سیدحسن خمینی و این اظهارات او تاخت. این رسانه در بخشی از یادداشتی که منتشر کرده، سیدحسن خمینی را به حمایت جانبدارانه از مهاجران افغانستانی محکوم کرد و نوشت: «خواص، از انگیزه شما برای حمایت از جماعت موردنظرتان جهت گرم کردن بازارتان اطلاع دارند، کاری نکنید که جزئیات آن را به اطلاع عموم برسانند. پرونده تشریفاتیساختن حرم امام سادهزیست، جهت درس گرفتن از روزگار برای شما کافی نیست؟!»
روزنامه فرهیختگان نوشت:
تعمیق و تقویت شکافهای موجود در جامعه، یکی از پروژههای اصلی رسانههای فارسیزبان در چندسال اخیر است. در این چهارچوب، ساخت دوگانههای قومیتی یکی از پروژههای اصلی رسانههای فارسیزبان با کارفرمای صهیونیستی است. خروجی این دوگانهسازیها قطبی کردن جامعه ایرانی، چندپاره شدن و مستعد آسیب شدن است. در این چهارچوب، مهاجرستیزی و اختلافافکنی و نفرتافکنی بین مهاجران افغانستانی و ایرانیان نیز یکی از پروژههای اصلی برای قطبیسازی جامعه ایرانی است. اگر نگاهی به محتواهایی که در چند وقت اخیر در رسانههای فارسیزبان منتشر شدند، بیندازیم بهوضوح میتوان این امر را مشاهده کرد که کارویژه اصلی آنها این روزها بیش از گذشته، اختلافافکنی و بهطور مشخص مهاجرستیزی است. در این فضا البته تفاوتی میان مهاجران قانونی و غیرقانونی وجود ندارد. پروژه اصلی نفرتافکنی نسبت به مهاجران و تقویت این گسلهاست.
دیدگاه اصلی او مهاجرستیزی و دامن زدن به این موضوع است که مهاجران افغانستانی، نفوذیهای طالبان در داخل ایرانند و تهدیدی برای امنیت ایران به حساب میآیند و باید اخراج شوند. در نگاه به این موضوع میتوان دو تقسیمبندی داشت. بخشی از مهاجرانی که در داخل ایران زندگی میکنند، بیشتر از 30 سال از مهاجرت آنها به ایران میگذرد. بسیاری از آنها شیعی مذهبند و در برهههای حساسی که ایران آنها را پشت سر گذاشته نیز نقشآفرینی جدی داشتند. برخی از آنها در جنگ ایران و عراق حضور داشتند، بخشی نیز در جنگ سوریه بهعنوان فاطمیون در نبرد با داعش حضور داشتند.
این عوامل نشان میدهد آنها در بیشتر از 30 سالی که از زندگیشان در ایران میگذرد، بهطور کامل در جامعه ایرانی هضم شده و بخشی از آن شدهاند. بخشی دیگر مهاجران افغانستانی را مهاجران غیرقانونی تشکیل میدهند که در سالهای اخیر و بعد از روی کارآمدن طالبان تعداد آنها بیشتر شده است. طبیعی است که در مواجهه با دو بخش از مهاجران باید تفکیک و تقسیمبندی داشت و حتی در نقدها و اظهارات علیه مهاجران غیرقانونی این ملاحظات را در نظر گرفت اما در نگاهی به اظهارات مدیرمسئول این رسانه به نظر نمیرسد او تفاوتی میان مهاجران قانونی و غیرقانونی قائل شده باشد. او بهطور ویژه به مهاجران افغانستانی میتازد و از اخراج آنها صحبت میکند. پیگیری پروژه مهاجرستیزی یک نتیجه واضح و مشخص دارد و آن هم این است که بالا گرفتن تبلیغات منفی علیه مهاجران افغانستانی و نفوذی خطاب کردن آنها میتواند فضای جامعه را برای تمام مهاجران افغانستانی، حتی آنها که به صورت قانونی در کشور زندگی میکنند، سخت کند