شبنامه نویسی به جای پاسخگویی؛ وقتی دروغ و تحریف ابزار فرار از شفافیت می شود
باعث میشود مخاطبان هوشیار جامعه به جای پذیرش این ادعاهای بیپایه، به اهداف پشت پرده آن بیندیشند و دست نویسندگان آن بیش از پیش رو شود.
سازمان تأمین اجتماعی که در دوران گذشته با چالشهای مدیریتی و مالی بیسابقهای دستوپنجه نرم کرده، امروز در سایه همدلی کارکنان و مدیریت کارشناسانه، در مسیر بازسازی و تقویت قرار دارد. اما این پیشرفتها برای برخی که منافعشان با شفافیت و نظارت دقیق به خطر افتاده، قابلتحمل نیست و آنان را به شبنامهنویسی و تخریب شخصیت افراد سوق داده که در این خصوص، موارد زیر حائز اهمیت است:
۱. دروغ پردازی در شبنامهها:
در شبنامه های اخیر با اشاره به موضوعاتی پیش پا افتاده و دروغین، به همه اثبات شد که از عملکرد مدیران پاکدست و متخصصی سازمان، که از پایگاه های اجتماعی محکمی برخوردارند، هیچ نکته و خللی یافت نشده، زیرا که موضوعات مطرح شده همانند تصادف خودرو، سکونت در شهرستان، ارتباط حسنه با نهادهای حاکمیتی کشور و…، بیش از آنکه انتقاد و یا تخریب باشد، نوعی اعتراف به ناتوانی در یافتن تخلف واقعی از ایشان و سند پاکدستی آنها است که حتی دشمنان نیز نتوانستند ریالی شبهه از عملکرد کاری آنان پیدا کنند.
۲. اشتباهات فاحش در شبنامهها:
اینگونه شبنامهها حتی در انتخاب واژگان و عباراتی که برای تخریب استفاده میکنند نیز دچار اشتباهات مضحکی میشوند، بهعنوان نمونه، در یکی از آنها به جای «لباس میش در پوست گرگ»، بهاشتباه «لباس گرگ» را ذکر کردهاند که خود نشاندهنده *عجله، ناآگاهی، و عدم دقت نویسندگان* آن است. آیا چنین افرادی که حتی توانایی نگارش یک متن ساده و منطقی را ندارند، میتوانند صلاحیت قضاوت درباره عملکرد مدیریتی و مالی یک سازمان بزرگ را داشته باشند؟
۳. عملکرد درخشان در شرایط بحرانی:
در حالی که سازمان تأمین اجتماعی در دوران مدیریت قبلی با کسری ۱۵۰ همتی و حیفومیل ۸۰۰ میلیارد تومان تحت عناوین امور فرهنگی مواجه بود، مدیریت افراد متعهد و متخصص وفادار به سازمان و تیم همراه ایشان، در راستای جبران این خسارتها و احیای منابع سازمان، با اتخاذ سیاستهای شفاف و علمی، توانست ثبات نسبی ایجاد کند. ترس و وحشت مخالفان از بازگشت ایشان دقیقاً از همین نقطه ناشی میشود؛ چراکه دوران استفاده غیرقانونی از منابع سازمان را پایانیافته میبینند.
۴. شبنامهها بهعنوان ابزار فشار:
پخش شبنامههای بیاساس و ناپسند نشان از استیصال کسانی دارد که منافع خود را در خطر میبینند. این رفتارها نهتنها اعتبار حرفهای نویسندگان آن را زیر سؤال میبرد، بلکه باعث میشود مخاطبان هوشیار جامعه به جای پذیرش این ادعاهای بیپایه، به اهداف پشت پرده آن بیندیشند و دست نویسندگان آن بیش از پیش رو شود.
۵. هراس از منافع شخصی:
جالبتر اینکه این اتهامات از سوی کسانی مطرح میشود که دستشان از منابع سازمان کوتاه شده و اکنون قادر به تأمین هزینههای ویلاهای چندصد میلیاردی و ماشینهای لوکس خود نیستند. این افراد که سالها از منابع عمومی سازمان به نفع منافع شخصی خود استفاده کردهاند، حالا که دیگر دسترسی به این منابع ندارند، به شبنامهنویسی و تخریب شخصیتهای دلسوز و پاکدست متوسل شدهاند. تیم پرقدرت و بانفوذ متشکل از افراد خبره و وفادار سازمانی، به سرعت این افراد را شناسایی نمود و نقشههای شوم آنان را نقش بر آب کرد.
تخریب شخصیت افراد، نهتنها نشانهای از ضعف استدلال مخالفان، بلکه رفتاری غیرحرفهای و غیراخلاقی است که در تضاد کامل با مسئولیتپذیری و شفافیت قرار دارد. این افراد بهجای ارائه اسناد و مستندات، به توسل به دروغ، شایعهپراکنی و تحریف پرداختهاند، تا شاید بتوانند توجهها را از عملکرد ضعیف خود منحرف سازند.
از تمامی همکاران شریف سازمان تأمین اجتماعی دعوت میکنیم که با هوشیاری و وحدت، اجازه ندهند اینگونه رفتارهای غیرمسئولانه و تخریبی، فضای سازمان را آلوده کند. ما باید به جای توجه به شبنامهها و شایعات، تمرکز خود را بر ادامه مسیر اصلاح، شفافیت، و حفاظت از منابع سازمان معطوف کنیم.
همچنین به شبنامهنویسان توصیه میکنیم، بهجای ادامه این مسیر اشتباه، عملکرد و رفتار خود را اصلاح کنند. این سازمان متعلق به مردم و بیمهشدگان است، و زمان آن فرا رسیده که به جای منافع شخصی، منافع ملی را در اولویت قرار دهند.
*سازمان تأمین اجتماعی، بهعنوان نماد عدالت و شفافیت، از این آزمونها سربلندتر از همیشه عبور خواهد کرد.*