تامین اجتماعی به گروگان گرفته شده است؟

حال  که گويا سازمان تامین اجتماعی به واقع با عملکرد گروهی اندک به گروگان گرفته شده است به کجا باید پناه برد و چه کسی میتواند ریشه این غده سرطانی را بخشکاند؟در چنین شرایطی برخی نسخه میدهند که ادامه وضع موجود بهترین راهبرد است! عده ای هم معتقدند تلاش شبانه روزی فرهیختگان، اندیشمندان و دلسوزان  سازمانی را نباید پای این گروه اندک ذبح کرد. برخی معتقدند در شرایط حاضر بهترین و عاقلانه ترین تصمیم استفاده دکتر سالاری از سياست قاطعيت مديريتي است.

با گذشت چند هفته از تغییر مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی و معرفی اعضای جدید هیئت مدیره این سازمان با وجود تغییر برخی از پست های مدیریتی مهمانان تازه طبقه نهم ساختمان تامین اجتماعی در خیابان آزادی هنوز موفق به تغییر ات لازم و کافی تیم مدیریتی خود برای آِغاز برنامه ها و سیاستگذاریهای مورد نظر نشده اند.

به گزارش عصر خبر، نوع عملکرد گروهی اندک از طرفداران جناح سیاسی مشخص که منافع شخصی و جناحی خود را برتر از منافع عمومی مخاطبان، ذینفعان و کارکنان اصلی این سازمان خدمت رسان می دانند و همانها که با تیم قبلی در تهدید و ارعاب کارکنان سازمان همکاری داشتند و در شرایط فعلی رنگ عوض کرده و به ظاهر مدافع قانونگرایی شده اند مهره های وابسته خود را فعال کرده و فضای برخی ادارات را به نحوی متشنج کرده اند که گويا هیچ یک از مدیران جدید حاضر به پذیرش سمت مدیرکلی این واحدها نشوند.

این معضل بزرگ نشات گرفته از آبشخور فسادی است که بواسطه حاکمیت روابط غير سالم در ساختار گفتمانی جناح های سیاسی حاکم بر سازمان تامین اجتماعی طی چند سال گذشته نمود یافته است. شوربختانه در حال حاضر وضعیت نیروی انسانی سازمان در بخش ستادی آن نامتجانس، نامطلوب و در بسیار از مواقع در تعارض با اهداف عالی این مجموعه ارزیابی می شود.

در طول چند سال گذشته مدیران منصوب بر اساس دیدگاه و نگرش خاص و ایدئولوژیک خاص خود افرادی را در مناصب خرد و کلان مدیریتی واحدهای ستادی جایگزین کرده اند که از کمترین تجربه کاری برخوردار هستند.این گروه اندک که اتفاقا در برخي اوقات مدارک تحصیلی با مدارج دکتری از انواع دانشگاههای خصوصی و آزاد را هم با خود یدک میکشند و مغرورانه انتظار دارند دیگران آنان را با عنوان خانم یا آقای دکتر صدا كنند بواسطه پشتیبانان خود دربدنه قدرت سیاسی کشور با اندک سوابق اجرایی در واحدهای مختلف بر کرسی های مدیریتی این سازمان تکیه زده و در عمل سازمان تامین اجتماعی را به‌ این شکل به گروگان گرفته اند.

در چنین شرایطی بواسطه تبعات برکناری این افراد مدیران فرهیخته و با دانش تیم جدید در موارد متعدد از پذیرش مسئولیت مدیرکلی این مجموعه ها سر باز میزنند. به راستی آیا نباید بر سرنوشت چنین سازمانی مرثیه سرود و در غم آن گریست؟ وقتی دلسوزان سازمانی زمانی فریاد سر می دادند که بدخواهان در حال تغییر هویت نیروهای انسانی در ستاد تامین اجتماعی هستند برخی از همین دوستان فرهیخته ما با خوش باوری تمام معتقد بودند مدیران بعدی منصوبان این گروه و جناح سیاسی را به سادگی برکنار کرده و متخصصان را جایگزین  آنان میکنند، اما اکنون این دمل چرکین سرباز کرده و بوی  آن تمام ابعاد عملکردی منابع انسانی سازمان را در برگرفته است.

حال  که گويا سازمان تامین اجتماعی به واقع با عملکرد گروهی اندک به گروگان گرفته شده است به کجا باید پناه برد و چه کسی میتواند ریشه این غده سرطانی را بخشکاند؟در چنین شرایطی برخی نسخه میدهند که ادامه وضع موجود بهترین راهبرد است! عده ای هم معتقدند تلاش شبانه روزی فرهیختگان، اندیشمندان و دلسوزان  سازمانی را نباید پای این گروه اندک ذبح کرد. برخی معتقدند در شرایط حاضر بهترین و عاقلانه ترین تصمیم استفاده دکتر سالاری از سياست قاطعيت مديريتي است.

برای داشتن سازمانی پویاو چابک و برای دسترسی و دستیابی به وعده های انتخاباتی دکتر پزشکیان  اصولا هیچ‌راهی جز حمله و فتح سنگر های بدخواهان وجود ندارد. در این مسیر تیم مدیریتی دکتر سالاری نیازمند پشتیبانی مستمر و همه جانبه خانواده بزرگ تامین اجتماعی است. برای داشتن ایرانی آباد تنها راه مقابله همه جانبه و سراسری با مظاهر گوناگون فساد همبستگی است. در این مسیر برای یکبار هم شده افرادی را که بواسطه سفارش و رانت بر صندلی های مدیریتی تکیه زده اند را باید رسوا کرد و سفارش کنند و سفارش پذیرنده را متحمل هزینه سنگین نمود.

از سوی دیگر به افرادی که طی چند ماه اخیر  بواسطه سفارش،  رانت یا در قبال خوش خدمتی بدون داشتن لیاقت و شایستگی موفق به اشغال صندلی های مدیریتی شده اند باید گفت؛ مدیرانی که خود را همه چیز میپنداشتند حق الناس را رعایت نکردند و دانسته و ندانسته خود را به آتش قهر و نفرین برخی کارکنان گرفتار  کردند و بدون تردید امروز پرسنل خدوم ،فرهیخته و کاردان سازمان تامین اجتماعی با همبستگی وهمدلی میتوانند نقشه شوم‌ بدخواهان را  نقش برآب کرده و از این پس روابط انسانی خود را بر اساس معرفت ،انسانیت،حق شناسی و خداشناسی و تواضع‌ باز تعریف کنند.

بر اساس گفتمان و دیدگاه و مشی دولت چهارهم افرادی باید در مناصب مدیریتی سازمان تامین اجماعی قرارگیرند که از بدنه سازمان باشند وعلاوه بر تخصص و تعهد با برنامه های دولت چهاردهم و مدیریت عالی سازمان همسو بوده و متعهد به اجرای برنامه های رئیس دولت هستند.

عضویت در تلگرام عصر خبر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
طراحی سایت و بهینه‌سازی: نیکان‌تک