وزیرخارجه ایران در «الاخبار» لبنان تشریح کرد اعلام موضع رسمی ایران درباره دولت بعدی سوریه
احترام به آرای مردم در انتخاباتی آزاد بهشرطی که متضمن اراده ملت سوریه باشد و منجر به تشکیل نظام سیاسی منتخب همه اقشار جامعه شود، مبنای جهتگیری سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در چارچوب قطعنامه ۲۲۵۴ شورای امنیت است
وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در یادداشت روزنامه «الاخبار» لبنان نوشت:
تردید روا نیست که یک نگرانی جدی برای عموم کشورهای اسلامی، آیندۀ منطقۀ غرب آسیا با توجه به شرایط شامات و فلسطین است. مردمان ساکن این جغرافیا که برای قرون متمادی نقشی اساسی در تعیین سرنوشت سیاسی جهان اسلام داشته و دارند، اینک چند دهه است به دلیل نادیدهانگاشتن حقوق سرزمینی خود در معرض لطمات سنگینی از ناحیۀ انتقال بحران یهودیت ـ مسیحیت اروپا پس از جنگ جهانی دوم میباشند.
در تمام سالهای ماموریت دیپلماتیک ـ زمانیکه مسئله فلسطین موضوع گفتوگو قرار میگرفت ـ همواره با این استدلال همکاران اروپایی روبهرو بودم که «آلمان به دلیل فجایع حکومت نازیها خود را سرافکنده و مسئول میداند». این سخن درستی است که نحوۀ عمل سبعانه آن دورۀ تاریک از تاریخ اروپا جراحت عمیقی بر مردم آن قاره و زخمهای چرکین بسیاری را بر پیکرۀ سایر کشورهای جهان گذاشته است. ایران؛ میهن من نیز بر اثر عوارض آن جنگ بزرگ و بهرغم بیطرفی اشغال شد و خسارات جبرانناپذیری از ناحیۀ اشغال بر ملت و کشورم وارد آمد.
در بیشتر مذاکرات دیپلماتیک وقتی طرفهای مقابل از سرافکندگی و پذیرش مسئولیت خود سخن میگفتند، این پرسش برایم بود: شرم از اعمال جنایتکارانه اسرائیل که سرزمین فلسطینیها را اشغال کرده، قطعنامههای بینالمللی را نقض کرده، تمامیت ارضی و حاکمیت ملی همسایگان مناطق اشغالی را مورد تعرض قرار داده و با ایجاد محدودیتهای بسیار در مسیر ارسال کمک های بشردوستانه، یا حملات هوایی به مانند نمونه آخر ــ هلوکاست بیمارستان الاقصی در ۱۴ اکتبر ۲۰۲۴ ــ از الگوی مدرن نسلکشی دوران حکومت نازی برای «اُردوگاه غزه» استفاده کرد، متوجه کیست؟!
«چه کسی مسئول و پاسخگوی تعرض سرزمینی اسرائیل به کشوری است که در بطن خود با تحول برافتادن حکومتی و برآمدن دولتی روبهروست؟»
اکنون و در شرایطی که دایرۀ این جنایات و وحشیگری اسرائیل به سوریه کشیده شده است، مایلم این پرسش را نیز اضافه کنم که «چه کسی مسئول و پاسخگوی تعرض سرزمینی اسرائیل به کشوری است که در بطن خود با تحول برافتادن حکومتی و برآمدن دولتی روبهروست؟».
ابراز تاسف و اعلام نگرانی سادهترین واژگان و گاه بیمعناترین کلماتی است که در ادبیات بسیاری از «کشورهای مسئول در تغییر سرنوشت مردم غرب آسیا» بهکار گرفته میشود.
اکنون برای بیش از هفتاد سال است که «مقاومت» تنها راهکار مردم این منطقه در برابر آن تجاوزاتِ آشکار رژیم صهیونیستی و حمایتهای علنی کشورهای مسئولیتگریز در برابر فجایع موجود است. مقاومتی که در اندیشه پدران و مادران شکل گرفت و در بازوان توانای فرزندانِ مقاومت به اشکال مختلف و متنوع به کار گرفته شد. شکل مقاومت که در تمام این دوران به اقتضای زمان، توان و امکان تعیین میگشت، فرهنگی ساخت که نمونۀ آن ثلاثیه «أطفال الحجارة» نزار قبانیِ سوری است. او این روزهای غزه را ندید اما در افق ذهن، آنرا به درستی ترسیم کرد