فوتبالیها قربانی بازی تلخ فردوسیپور
باز هم ميتوانند رودرروي هم قرار بگيرند و از ديگري بپرسند كه تو پولت را از كجا آوردي و نپرسند كه چرا نبايد از پخش بازيهاي پرتماشاگر خود از شبكههاي سيما، هيچ منفعتي ببرند. به راستی با این شرایط انتظار دارید فوتبال ایران به سمت حرفهای شدن گام بردارد؟!
جنجال و دعوا از كجا شروع شد؟ از اينجا كه پرسپوليس يا استقلال براي خريدهايشان چقدر پول به چه كسي دادهاند. چرا بحث ميزان پرداخت و ميزان دريافتها اينقدر حساس شده است؟ تنها به واسطه قرار گرفتن اصل بحث قرارداد؟ خود سقف قرارداد، زاده بيپولي باشگاههايي بود كه سالهاست با بدهكاري و فقر زندگي ميكنند. فقر، محصول آماتور بودن آنهاست كه دقيقا از آنها مشتي آويزان هميشگي به كيسه دولت و صنعت ساخته. فوتبالي كه خود يك صنعت بالفطره است، فوتبالي كه خود آنقدر در دل اروپا و حتي همين تركيه به درآمدزايي رسيده كه به دولت وام ميدهد، حالا بايد كاسهاش را جلوي دولت و در حقيقت بودجه بيتالمال دراز كند… چه بحث تكراري مشمئزكنندهاي!
دعوا از همين جا شروع ميشود كه يك مديرعامل كه بدون برخورداري از حقوق اصلي و طبيعياش به سراغ اين و آن رفته و براي خريد كردن كمي ولخرجي كرده است،حالا با خرجهاي مضاعف يك مدير ديگر در تيم مقابل،به ستوه ميآيد و صدايش به آسمان ميرود.
محور بحث در سيماي ايران جذاب ميشود، ولي در هيچ كجاي ديگر اين كره خاكي، لبخندي روي لب مخاطب نمينشاند. همه تنها حيرت ميكنند و با شگفتي چشم ميدوزند به صفحه تلويزيون… مگر ممكن است در يك مملكت يك مدير، مدير ديگر را محكوم كند به خرج كردن؟ مگر ممكن است در يك ديار، مديري، همكار خودش در تيم حريف را به باد انتقاد بگيرد بابت خريد ستارهها؟ اصلا در كدام عقل سليم يك جامعه مدني ميگنجد مديري به بازيكن رقيب بگويد «عشق ميلياردي؟»
دعوا از همين تفاوتها شروع شد و به اوج رسيد. از اينجا كه يك مدير از ديگري ميپرسد كه تو پولت را از كجا آوردي؟! چون هميشه سوءتفاهمي هست در مورد چگونگي پر كردن جيب سوراخ خزانه باشگاه چون هميشه يكي هست كه بپرسد در باشگاه شما چگونه و چطور بدون كمكهاي دولتي بودجهاي كافي موجود است؟
پس وقتي باشگاهي هزينهاي 20 ميلياردي را روي دفتر دخل و خرجش مينويسد، يعني پولي فراتر از آنچه دولت داده رسيده… از كجا؟ چگونه؟ با كدام ساز و كار؟ پرسپوليس از كجا براي انصاري فرد پول آورده كه ما نياوردهايم؟ استقلال از كجا بودجه خريد نكونام را فراهم كرده كه ما نتوانستهايم؟ ! همين شبهات شما را ميرساند به آن جدال نامتعارف و دور از ادب دوشنبه شب روي خط مستقيم تلويزيوني.
اما رويانيان و فتحا…زاده چرا بايد در چنين بحث بيسرانجامي شركت ميكردند؟ براي جذب كردن مخاطب بيشتر براي عادل فردوسي پور؟ براي پربينندهتر شدن يكي از برنامههاي سيما؟ براي ربودن خواب از چشم بيننده و متقاعد شدن شركتهاي تجاري و كارخانهها و بانكها براي خرج كردن پول بيشتر و به دست آوردن وقتي در برنامه نود به منظور پخش آگهي؟ كدام برنامه سيما بهتر از نود؟ كدام برنامه سيما بهتر از يك بحث داغ فوتبالي براي ديده شدن؟ رويانيان و فتحا…زاده انگار شده بودند بازيگران فردوسيپور.
این دو مدیرعامل شده بودند يكي دو بازيگر از همين بازيگرهايي كه در سريالهاي صدا و سيما ميبينيم. بازيگراني كه تهيه كننده سريال را با اقبال بلند جذب مخاطب روبرو ميكردند و البته سيما را از بابت پربينندهتر شدن به حظ ميرساندند. دو مديرعامل بر سر بيپولي و راههاي جذب درآمد ميجنگيدند و يادشان نبود كه همين صدا و سيما، بخش عمدهاي از ميزان درآمدي كه بايد نصيب آنها شود را بلوكه كرده است.
پرسپوليس و استقلال، محصولي است از همين رويانيان و فتحالله زاده كه 9 يا 10 ماه از سال، صدا و سيما را بابت پخش آگهيهاي سرسام آور در طول بازيهايشان منتفع ميكنند.
همين مديران نه تنها در زمين فوتبال كه حتي در برنامهاي ديگر از سيما به جذب مخاطب بيشتر، به درآمدزايي بالاتر، به جذب اسپانسر و افزايش اعتبار باشگاه كمك ميكنند اما هيچ سودي نميبرند. سود آنها انگار در همين مطرح شدنهاي پياپي است! آنقدر كه ساده انگار و بدون دورانديشي شدهاند.
نخستین برنامه نود در سری جدیدش را بدون حضور رويانيان و فتحالله زاده تصور كنيد. چه اتفاقي براي برنامه فردوسي پور ميافتاد؟ چه اتفاقي براي پرمخاطبترين برنامه سيما ميافتاد؟ اگر رويانيان و فتحالله زاده و قلعهنويي و مجيدي روي خط زنده برنامه نميآمدند، حرفي نميزدند و تا اعطاي حق واقعي فوتبال، نه تنها نود كه سيما را تحريم ميكردند، چه اتفاقي براي بخش آگهيهاي هفته بعد همين برنامههاي سيما ميافتاد؟
براي اين سوالات،جوابهايي هم هست. جوابي كه امروز با وضعيت جاري فوتبال ايران نميتوان به زبان آورد. دليلش واضح است. مرداني كه بايد پيشقراول و راهگشا باشند، خود آب در آسياب سيما ميريزند. چرخ آسياب سيما باز هم خواهد چرخيد. قدرتمندتر و سريعتر از قبل اما مديراني كه بايد از حركت چرخ اين آسياب منتفع شوند، هيچ سودي نخواهند برد.
باز هم ميتوانند رودرروي هم قرار بگيرند و از ديگري بپرسند كه تو پولت را از كجا آوردي و نپرسند كه چرا نبايد از پخش بازيهاي پرتماشاگر خود از شبكههاي سيما، هيچ منفعتي ببرند. به راستی با این شرایط انتظار دارید فوتبال ایران به سمت حرفهای شدن گام بردارد؟!