تاثیر انتصابهاي سیاسی در سازمانها

هر چه قدرت گروه های فشار و گروه های سیاسی در اطراف سازمان بیشتر باشد، سبب میشود مدیرانی انتخاب شوند که اغلب فاقد اصول مدنظر شایسته سالاری هستند که هم در کوتاه مدت و هم در درازمدت اثرات خود را در قالب موارد منفی همچون: کاهش بهره وری سازمانی و کارکنان، عدم پرورش کارشناسان خلاق و نوآور، کاهش همبستگی سازمانی، بی انگیزگی، عدم توجه به تخصص گرایی و … میشود.

انتصابات سیاسی در سازمانها موجبات استرس و فشارهای روانی بر کارکنان ،کاهش انگیزه ،مرگ خلاقیت سرمایه های انسانی میگردد. فرایند انتخاب و انتصاب مسیولین و مدیران رده های مختلف اداری و اجرایی، یکی از مسایل مهم و ضروری و از وظایف خطیر سازمانها است؛ چراکه مهمترین عامل دوام یک جامعه، فرزانگی و شایستگی مسیولین و کارگزاران آن نظام میباشد.

اما با توجه به ساختار سازمانی و به ویژه در کشورهای جهان سوم، در موارد زیادی شاهد دخالتها و فشارهای گروه های ذینفع و دارای قدرت در درون یا اطراف سازمانها هستیم و این گروه ها بسته به قدرت نفوذ و اهرم فشاری که با استفاده از ابزارهای نظیر: پول، رسانه، لابی های غیرقانونی و… دارند، درروند گزینشها، انتصابات و جابجایی های مدیران سازمانها دخالت میکنند که این دخالتها اغلب با اهداف سیاسی ،اجتماعی و اقتصادي است.

در یک جمع بندی کلی میتوان گفت که هر چه قدرت گروه های فشار و گروه های سیاسی در اطراف سازمان بیشتر باشد، سبب میشود مدیرانی انتخاب شوند که اغلب فاقد اصول مدنظر شایسته سالاری هستند که هم در کوتاه مدت و هم در درازمدت اثرات خود را در قالب موارد منفی همچون: کاهش بهره وری سازمانی و کارکنان، عدم پرورش کارشناسان خلاق و نوآور، کاهش همبستگی سازمانی، بی انگیزگی، عدم توجه به تخصص گرایی و … میشود.

اين روزها حوزه منابع انســاني برخی از نهادهای بزرگ کشور به دلايل مختلفي با كمبود مديران شايســته مواجه اســت كه ازجمله مي توان گفت كه در ســطوح مختلف مديريتي ، با معيار هاي شايسته ســالاری فاصله زيادی دارد ولي بااين حال اين افراد به دليل برخورداري از مهارت های سياســي يا اعمال نفوذ، در ســمت های مديريتي منصوب مي شــوند.

همچنين، حاكميت گروه انديشــي و ممانعت گروه هاي سياســي از اســتقرار نظام شايسته ســالاری به دليل تهديد شــدن منافع دست يافتني كه تاكنون داشــته اند، ناكارآمدي برخي از مديــران و اســتفاده از مديران غيرمتخصص و يا غير مرتبط در ســطوح ميانــي و عالي، تمركز در تصميم گيري هــاي مربــوط به انتخــاب و انتصاب مديــران و اينكه افراد خاصــي مي توانند وارد حلقه مديريتي شــوند و لزوماً همه افراد متخصص و لايق از شانس تصدي پست مديريت برخوردار نيستند،قطعا انتصاب مدیران بدون اهمیت به مولفه هایی مانند داشتن یک نظام جامع شناخت از وظایف و ماموریت ها و هرم مسائل و مشکلات موجب هدر رفت منایع و تضعیف روحیه متخصصین وعدم تمایل به سمت دانش افزایی در پرسنل و ترویح فرهنگ لابی گری در چشم اندار ارتقای شغلی خواهد بود.

حسن شیرزاددانشجوی دکترای علوم سیاسی 

عضویت در تلگرام عصر خبر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
طراحی سایت و بهینه‌سازی: نیکان‌تک