گروگان گيري تامین اجتماعی توسط دولتهاي بدهكار!
تامین اجتماعی یک دارایی عمومی متعلق به کارگران و کارفرمایان است، نه یک نهاد دولتی! اگر امروز از استقلال تأمین اجتماعی دفاع نشود، فردا منابع آن به سرنوشتی نامعلوم دچار خواهد شد.
![گروگان گيري تامین اجتماعی توسط دولتهاي بدهكار!](https://asrkhabar.com/wp-content/uploads/2025/02/170235492.jpg)
درباره مالکیت و مدیریت صندوق تأمین اجتماعی با علی محمدی ،بازنشسته،مدرس دانشگاه ، مشاور كانون عالي انجمن هاي صنفي كارگران ايران ،صاحب امتیاز و مدیر مسول پایگاه خبری موج نو نیوز گفتگوييانجام داده ايم که متن کامل این گفتگو در زير می آید:
پرسش: صاحبان اصلی صندوق تأمین اجتماعی چه کسانی هستند؟
پاسخ: صاحبان اصلی این صندوق، بیمهشدگان (کارگران و کارفرمایان)است، نه دولت. همانگونه که می دانیم منابع مالی تأمین اجتماعی از حق بیمههای پرداختی توسط کارگران و کارفرمایان تأمین میشود . و دولت بهجز ۳درصد سهمی که معمولاً هم پرداخت نمیکند، مشارکتی در تأمین مالی این صندوق ندارد. با این حال، دولت بهجای واگذاری مدیریت صندوق به صاحبان واقعی آن، خود را مالک آن تصور کرده و بدون پاسخگویی از منابع این صندوق استفاده میکند.
پرسش: چرا مي گويند بیمهشدگان سهامداران تأمین اجتماعی هستند؟
پاسخ: تأمین اجتماعی یک صندوق بین النسلی است که منابع آن مستقیماً از حق بیمههای کارگران و کارفرمایان تأمین میشود، نه از بودجه عمومی دولت. به این دلایل، بیمهشدگان سهامداران واقعی این صندوق هستند نه مستمری بگیران : پرداخت مستقیم حق بیمه: کارگران ۷درصد از حقوق خود و کارفرمایان ۲۳درصد از حقوق کارگران را به صندوق تأمین اجتماعی واریز میکنند.
مالکیت بر داراییهای تأمین اجتماعی: داراییهای این سازمان (ازجمله املاک، کارخانجات و سرمایهگذاریها مانند شستا) از محل حق بیمههای پرداختی بیمهشدگان تأمین شده است، نه از کمکهای دولتی.
اصل مشارکت و انتفاع: در هر نهاد اقتصادی، کسی که سرمایهگذاری میکند، مالک محسوب میشود. در اینجا، کارگران و کارفرمایان سرمایهگذاران واقعی صندوق تأمین اجتماعی هستند.
پرسش: چرا دولت بهجای “سهامدار”، از اصطلاح “مستمریبگیر” برای بیمهشدگان استفاده میکند؟ پاسخ: این تغییر معنایی عامدانه باعث تضعیف حقوق بیمهشدگان و بازنشستگان شده است. دولت با این تغییر به چند هدف مهم دست پیدا میکند:
کاهش قدرت مطالبهگری: اگر کارگران را “سهامدار” بدانیم، آنها حق مشارکت در مدیریت صندوق را خواهند داشت. اما با استفاده از اصطلاح “مستمریبگیر”، دولت آنها را در جایگاه یک “دریافتکننده کمک” قرار میدهد، نه یک “مالک”.
کنترل منابع مالی تأمین اجتماعی: در حالی که اگر تأمین اجتماعی یک شرکت خصوصی بود، سهامداران (یعنی بیمهشدگان) میتوانستند مدیران آن را انتخاب کنند، اما در ایران مدیران این صندوق توسط دولت منصوب میشوند و نه توسط صاحبان واقعی آن!به همبن دلیل تأمین اجتماعی؛ صندوقی که دولت آن را مال خود میداند، اما مال کارگران است!
توجیه طرحهای مداخلهجویانه مانند ادغام صندوقها: دولت میتواند با این استدلال که بازنشستگان فقط “مستمریبگیر” هستند، منابع این صندوق را با صندوقهای ورشکسته دیگر ادغام کند و از آن برای جبران کسریهای خود استفاده کند.
پرسش: چرا دولت به دنبال ادغام صندوق تأمین اجتماعی با سایر صندوقها است؟
پاسخ: دولت با ادغام صندوقها چند هدف را دنبال میکند:
جبران کسری صندوقهای ورشکسته: بسیاری از صندوقهای بازنشستگی تحت مدیریت دولت با بحران مالی مواجه هستند. با ادغام، دولت میتواند منابع تأمین اجتماعی را برای جبران این کسریها استفاده کند.
کاهش تعهدات خود: دولت بدهیهای زیادی به تأمین اجتماعی دارد. با ادغام صندوقها، میتواند تعهداتش را نادیده بگیرد و بدهیهایش را از بین ببرد.
افزایش کنترل بر منابع کارگران: ادغام به دولت این امکان را میدهد که نظارت خود را بر منابع مالی صندوق بیشتر کند و از آن در جهت تأمین هزینههای عمومی استفاده کند.
پرسش : چگونه میتوان از حقوق بیمهشدگان و استقلال تأمین اجتماعی دفاع کرد؟
پاسخ: برای جلوگیری از تصرف منابع تأمین اجتماعی و بازگرداندن آن به صاحبان واقعی، اقدامات زیر ضروری است:
تغییر در گفتمان: کارگران و بازنشستگان باید تأکید کنند که “ما مستمریبگیر نیستیم، بلکه سهامداران تأمین اجتماعی هستیم.”
شفافسازی و پاسخگویی: مدیریت تأمین اجتماعی باید توسط نمایندگان واقعی بیمهشدگان و کارگران انجام شود، نه مدیرانی که دولت منصوب میکند.
جلوگیری از ادغام غیرقانونی: باید از استقلال صندوق تأمین اجتماعی دفاع شود و دولت موظف به پرداخت بدهیهای خود به این صندوق شود.
اگردرخاتمه مطلبی دارید بفرمایید.
با توجه به مواردی که بیان شداول اینکه اجازه ندهیم دولت با تحریف جایگاه بیمهشدگان از “سهامدار” به “مستمریبگیر”، به خود اجازه داده است که بدون پاسخگویی از منابع این صندوق استفاده کند. اما تامین اجتماعی یک دارایی عمومی متعلق به کارگران و کارفرمایان است، نه یک نهاد دولتی! اگر امروز از استقلال تأمین اجتماعی دفاع نشود، فردا منابع آن به سرنوشتی نامعلوم دچار خواهد شد.