حکمرانی خوب در تأمین اجتماعی با توسعه فرهنگ بیمهای
عزیز آذرخرداد، کارشناس فرهنگی تأمین اجتماعی

ایده حکمرانی خوب در تأمیناجتماعی با گذار از سیطره نقش دولتی سازمان تأمین اجتماعی و تلاش برای ظرفیتآفرینی و توانمندسازی خدمات متنوع آن در ابعاد مختلف عملکردی، با تأکید بر فرهنگسازی، شکل گرفته است. این ایده نوین با انتقاد از مدلهای سنتی رایج، به دنبال رفع خلل ایجاد شده در اعتماد مردم، افزایش سرمایه اجتماعی تأمین اجتماعی و بهبود کیفیت و کمیت خدمات ارائه شده به ذینفعان است.
مسئله حکمرانی خوب در سازمان تأمین اجتماعی را باید از ابعاد مختلف مورد بررسی و واکاوی قرار داد. هیچ کشوری، حتی با وجود بهرهمندی از شرایط مساعد اقتصادی و سیاسی، نمیتواند ادعا کند که از پیامدهای مخرب نبود حکمرانی خوب در امان بوده است. نوع برخورد کشورهای موفق در مبارزه با انحرافات ساختاری و فرایندی که منجر به از دست رفتن سرمایه اجتماعی، اعتماد و اطمینان مخاطبان یک سازمان میشود، به گونهای است که انحطاط اعتماد فردی تعمیمیافته، افول اقتصادی و کاهش محبوبیت و مشروعیت اجتماعی را در پی خواهد داشت. از جمله اثرات بنیادین حکمرانی بد یا نامطلوب در تأمین اجتماعی، تولید مکرر ناکارآمدی در مدیریت و تأمین منابع و ایجاد اختلال در درآمدها و هزینههاست.
ظهور و بروز حکمرانی نامطلوب در سازمان تأمین اجتماعی و توجه نکردن به مقوله فرهنگسازی و ترویج الگوهای پسندیده در عمل، پیشبینی رفتار در آینده را غیرممکن ساخته و مانع تحقق اهداف، راهبردها و برنامهریزیها در عرصه سیاستگذاریها میشود.
بسیاری از جامعهشناسان، سازمانها را پدیدهای فرهنگی میدانند که با فروپاشی نظامهای اجتماعی سنتی و بهرهگیری از الگوهای فرهنگی، باورها و ارزشهای حاکم و روشهای مرسوم زندگی مردم یک جامعه، در شکل جدید ایجاد شدهاند. به همین دلیل، در جوامع امروزی افراد دارای وجوه مشترک از نظر فرهنگ سازمانی هستند. در واقع، کارکنان یک کارخانه یا کارمندان یک اداره باید دارای حدودی از دانش و شناخت فرهنگی باشند تا بتوانند بهعنوان عضوی از جامعه سازمانی رفتار کنند. درک ما از فرهنگ معمولاً صوری و انتزاعی است. در واقع، فرهنگ در جریان دورههایی از تعامل اجتماعی ایجاد میشود، رشد میکند و تکامل مییابد.
در بررسی گستره فعالیتهای سازمان بزرگی مانند تأمین اجتماعی، به این واقعیت خواهیم رسید که حکمرانی مطلوب در این سازمان وابسته به ارجحیت و حاکمیت فرهنگ عمومی بر فرهنگ رسمی است. هرچند فرهنگ رسمی که اجبار فیزیکی از آن حمایت میکند، در پیادهسازی و خدماتدهی این سازمان نقش و کارکرد مهمی ایفا میکند، اما پذیرش عمومی برخورداری از حق تأمین آتیه و خدمات تأمین اجتماعی که در فرهنگ عمومی از آن به نام بیمهشده و مستمریبگیر یاد میشود، تنها در سایه پذیرش تأثیرات فراگیر و عام فرهنگ عمومی امکانپذیر شده است.
فرهنگ عمومی از شیوههای رفتارهای عمومی مردم، عرف، عادات و رسوم، ارزشها، هنجارها، رفتارها و … ساخته شده است. به همین جهت، در سازمان تأمین اجتماعی، فعالان حوزههای فرهنگی و اجتماعی تلاش بیامانی برای نزدیک کردن و تطبیق هرچه بیشتر فرهنگ رسمی با فرهنگ عمومی و عام انجام میدهند تا از این طریق، ضمن افزایش تأثیرگذاری مؤلفههای فرهنگی، زمینه پذیرش فعالیتهای قانونی تأمین اجتماعی را تا حداکثر ممکن فراهم کنند. البته بدیهی است که در این مورد، تلاشهای فرهنگی، اجتماعی و ارتباطی معطوف به ترویج و تقویت ارزشهایی است که مختص تسهیل کارکردهای سازمانی است. دلیل این موضوع هم آن است که تقویت و ترویج ارزشها، آیینها و رفتارهای عمومی بر اساس قوانین جاری کشور توسط نهادهای متکثر فرهنگی، اجتماعی و ارتباطی وابسته به حاکمیت، به شکل بسیار ملموس و فراگیر در حال انجام است و این سازمان جز در موارد محدود و خاص، نباید هزینهای برای ترویج این امور از ذخایر متعلق به کارفرمایان و کارگران انجام دهد.
با توجه به آنچه گفته شد، متولیان حوزههای فرهنگی، اجتماعی و ارتباطی سازمان تأمین اجتماعی میتوانند با تقویت بخشی از فرهنگ عمومی که ارتباط ویژه با ایجاد گفتمان تأمین اجتماعی و انطباق حداکثری آن با فرهنگ رسمی و سازمانی دارد، ضمن افزایش دایره تأثیرگذاری اقدامات فرهنگی، فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی را معطوف به حکمرانی مطلوب در این سازمان نمایند.
اتحادیه بینالمللی تأمین اجتماعی رهنمودهای ویژهای را برای توسعه حکمرانی خوب در سازمانهای بیمهگر اجتماعی تعیین نموده است که ارتباط نزدیکی با فاکتورهای فرهنگی دارد. توصیه به مشارکت ذینفعان و شرکای اجتماعی در تصمیمگیریها و تصمیمسازیها، تقویت پاسخگویی با رعایت موازین قانونی و زمانی، تلاش برای شفاف نمودن جریان آزاد اطلاعات و برخورداری آحاد مردم از اطلاعات و دادههای مورد نیاز آنها، ترویج خلاقیت و نوآوری به منظور ایجاد تحول مثبت، برنامهریزی استراتژیک، مدیریت ریسک، صحت در محاسبات اکچوئرال، پیشگیری و کنترل فساد، اختلاس و تقلب، سرمایهگذاری در زیرساختهای فناوری اطلاعات و ارتباطات و خدمات غیرحضوری، رعایت حقوق شهروندی، گسترش پوشش بیمهای به همه اقشار مردم، بازگشت به کار شایسته و بهکارگیری مجدد بیمهشدگان ازکارافتاده در محیطهای کاری و توجه به حسابرسی داخلی سازمانهای بیمهگر، از جمله مهمترین توصیههای کاربردی اتحادیه بینالمللی تأمین اجتماعی برای تحقق حکمرانی مطلوب در سازمانهای بیمهگری مانند تأمین اجتماعی است.
از منظر اندیشمندان حوزه فرهنگی، اجتماعی و ارتباطی، سازمانهایی مانند تأمین اجتماعی، موجوداتی زنده هستند که افراد، گروهها، جمعیتها و نظایر آن، مانند مولکولها و سلولهای زنده یک بدن، مدام با یکدیگر در حال تعامل و فعالیت هستند. بر این اساس، تأمین نیازهای حیاتی کارکنان این سازمان و برآوردن خواستههای مخاطبان، ذینفعان و شرکای اجتماعی آن از طرق مختلف میتواند ضمن افزایش کارآمدی حکمرانی مطلوب، پذیرش عموم مخاطبان و مردم را به ارمغان آورد.
با توجه به اینکه هر گونه اختلال در فرهنگ عمومی خاص و ویژه حاکم بر سازمان تأمین اجتماعی میتواند ذینفعان سازمان را دچار بحران روانی، روحی، ساختاری و هویتی کند، متولیان حوزههای فرهنگی، اجتماعی و ارتباطی میتوانند با تدوین برنامهریزیهای جامع و مدون و استفاده از ظرفیت بسیار بالای رسانههای اجتماعی و نوظهور و فناوریهای ارتباطی نوین، بهویژه در فضای مجازی و الکترونیکی، با کنترل افکار عمومی، به ترویج و تقویت این نوع خاص از فرهنگ عمومی کمک نموده و گام در مسیر حکمرانی مطلوب بگذارند.
از سوی دیگر، با توجه به اینکه جامعه ایرانی دارای هویتی دینی است و نقش مذهب در فرهنگ عمومی جامعه ایرانی بسیار پررنگ است، دستاندرکاران حوزههای فرهنگی و اجتماعی میتوانند با استفاده از ابزارهای رسانهای، ضمن تقویت نقش دین در بازتولید فرهنگ عمومی جامعه ایرانی، به فراگیری حکمرانی مطلوب سازمان تأمین اجتماعی از طریق تقویت فرهنگ دستگیری، هبه کردن، کمک و تکافل اجتماعی با تأکید بر نقش تأمین اجتماعی در تأمین آتیه تکتک افراد جامعه کمک نمایند.
بر اساس آنچه گفته شد، میتوان نتیجه گرفت که سازمانها در محیط و جو فرهنگی متولد میشوند، شکل میگیرند، رشد میکنند و تکامل مییابند. رفتار و عملکردهای چنین سازمانهایی هرچه با مؤلفههای فرهنگ عمومی بیشتر انطباق پیدا کنند، سمت و سوی عملکردشان به حکمرانی مطلوب تغییر جهت میدهد.
بر این اساس، افزایش اعتماد و اطمینان ذینفعان و فزونی یافتن سرمایه اجتماعی سازمانی مانند تأمین اجتماعی که بیش از ۴۵ میلیون نفر از جمعیت کشور تحت پوشش خدمات آن هستند، تنها در سایه تقویت بخشهایی از فرهنگ عمومی و عام که از طرفی رابطه تنگاتنگی با زندگی مرسوم مردم دارد و از طرف دیگر باعث استمرار حیات این سازمان میشود، محقق خواهد شد. شناخت و اشراف بر این نوع خاص از فرهنگ توسط متولیان حوزه فرهنگی و اجتماعی سازمان بزرگ تأمین اجتماعی است که میتواند زمینه را برای توسعه گفتمان تأمین اجتماعی با تأکید بر تسهیل شرایط بیمهپردازی مخاطبان فراهم نماید. بدیهی است هر گونه انحراف در تشخیص عناصر فرهنگی خاص حاکم بر فضای محیطی سازمان تأمین اجتماعی میتواند در اندک زمانی، ضمن تغییر منفی نگرش و دیدگاه عامه مردم، باعث اضمحلال و شکست و توقف حیات اثربخش این سازمان گردد. خوشبختانه بخش فرهنگی و اجتماعی سازمان تأمین اجتماعی تجربه فعالیت تحت حکمرانی هر دو نوع این دیدگاهها را از سر گذرانده و اینک آماده شروع و آغازی دوباره است.