درک شدن و درک کردن، گفتمان سه جانبه گرایی در تامین اجتماعی
در حقیقت این سازمان تامین اجتماعی است که باید با طراحی یک سازوکار کارآمد تحت عناوین خاص به شکل گیری گفت و گوی اجتماعی کمک کند.

سازمان تامین اجتماعی بعنوان یک سازمان عمومی غیر دولتی و بین النسلی از زمان شکل گیری خود به صورت یک سازمان مدرن در سال ۱۳۵۴ تاکنون همواره تلاش نموده بر اساس اساسنامه و قوانین بالادستی خود مشی سه جانبه گرایی را در اداره ارکان مختلف خود اجرایی کند.
به گزارش عصر خبر، تحقق اصل سه جانبه گرایی در اداره سازمان تامین اجتماعی همواره مبتنی بر اصل تعامل با شرکای اجتماعی( کارگران ، کارفرمایان و دولت) بعنوان ذینفعان این سازمان بوده است.
به گزارش عصر خبر، طی نیم قرن گذشته نمایندگان جامعه کارگری، کارفرمایی و دولت در تلاش خستگی ناپذیر در سایه گفت و گوی اجتماعی در سازمان بزرگ تامین اجتماعی در پی درک شدن و کردن دیگران هستند.
حقیقت این است که ماهیت و مفهوم سه جانبه گرایی در همین درک شدن و درک کردن دیگران خلاصه شده است.
در طول بیش از پنج دهه گذشته با تمام اقداماتی که متولیان سازمان تامین اجتماعی در راستای تحقق اصل سه جانبه گرایی انجام داده اند هنوز این مفهوم به معنای واقعی نه در بین نمایندگان کارگری و کارفرمایی و نه در میان نمایندگان دولت بعنوان ناظر و هدایتگر و ضمانت کننده حیات این سازمان تبیین و به صورت دقیق اجرایی نشده است.
متاسفانه هریک از اضلاع سه جانبه روابط کار تعریف خاص و ویژه خود را از اصل سه جانبه گرایی و کارکردهای آن دارند.
از دید نمایندگان دولت فرایند سه جانبه گرایی در سازمان تامین اجتماعی در ارکان مختلف آن عملیاتی شده است. به نظر این عده حضور نمایندگان جامعه کارگری و کارفرمایی در شورای عالی تامین اجتماعی سابق یا هیئت امنای جدید صندق های بازنشستگی و همچنین حضور آنها در هیئت های بدوی و تجدید نظر تشخیص مطالبات و کمیته نظارت سازمان تامین اجتماعی گویای تحقق اصل سه جانبه گرایی در این سازمان است.
اما از دیدگاه اعضای تشکل های صنفی کارگری و کارفرمایی فرایند تحقق اصل سه جانبه گرایی به دلیل وجود پیچیدگی های مختلف در زوایای قانونی و فرایندهای اجرایی و کارکردی این سازمان به صورت مطلوب اجرایی نشده است.
به نظر این گروه متولیان سازمان تامین اجتماعی با تمام همتی که به خرج داده اند تنها موفق شده اند شمایل و ماکتی ناقص از اصل سه جانبه گرایی را در این سازمان به نمایش گذاشته و بواسطه آن منافع خود را تضمین کنند.
از نگاه اعضای تشکل های اجتماعی در سه حوزه کارگری، کارفرمایی و بازنشستگان فرایند انتخاب و حضور نمایندگان شرکای اجتماعی در ارکان اداری سازمان تامین اجتماعی مخدوش بوده و از طرفی این فرایند به گونه ای طراحی گردیده که نقش و اثرگذاری حضور آنها در ارکان این سازمان بسیار ناچیز و در بهترین شرایط حداقل تاثیر گذازی را در تصمیم گیری ها و تصمیم سازی های کلان سازمانی خواهد داشت.
شرکای اجتماعی معتقدند همان نقش اندک نمایندگان جامعه کارگری و کارفرمایی و بازنشستگان نیز به دلیل تغییراتی که حاکمیت در مقاطع مختلف زمانی در قوانین و مقررات و فرایندها بوجود آورده است بی اثر شده و تنها منافع دولت و متولیان این سازمان تامین گردیده است.
در این سو مدیران سازمان تامین اجتماعی همواره با برگزاری جلسات تعاملی و تشکیل گروههایی تحت عناوین گوناگون مانند کمیته بیمه و درمان، شورای راهبردی شرکای اجتماعی ، اتاق فکر شرکای اجتماعی ، دبیرخانه شرکای اجتماعی و… ادعا دارند که با تعامل مستمر با تشکل های صنفی حوزه کارگری، کارفرمایی و بازنشستگی همواره در صدد رفع دغدغه ها و مشکلات شرکای اجتماعی بوده واز این نظر گوی سبقت را از سایر سازمان های مشابه ربوده اند.
با این وصف شرکای اجتماعی تامین اجتماعی همواره از نوع تعامل مدیران و متولیان این سازمان گلایه داشته و این نوع تعامل را ناکافی و فاقد کارآمدی لازم جهت رفع مشکلات مبتلابه آنها می دانند.
حقیقت این است که هر سه ضلع اصل مترقی سه جانبه گرایی در درک مفهوم واقعی سه جانبه گرایی دچار مشکل هستند.
متاسفانه در طول نیم قرن گذشته سطح تعاملات شرکای اجتماعی و مدیران ارشد سازمان تامین جتماعی بعنوان نماینده حاکمیت در نازلترین سطح آن که مبتنی بر تعامل، مشاوره و مذاکره یا چانه زنی است برگزار گردیده و به ندرت به سمت ایجاد گفت و گوی اجتماعی مبتنی بر تبادل اطلاعات در راستای اخذ تصمیم گیری های کلان هدایت شده است.
اگر تعامل را به معنای درک شدن و تلاش برای درک دیگران معنا کنیم در خواهیم یافت که متاسفانه در تمام سال های گذشته در بین اضلاع روابط کار تعامل بر اساس مذاکره و چانه زنی بنیان نهاده شده و میوه این تعامل که فراگیر شدن گفتمان تامین احتماعی در سطح جامعه است هنوز بدست نیامده است.
درتبیین جلسات تعاملی و چانه زنی همین بس که اعضای حاضر در یک نشست یا جلسه به صورت موقتی تصمیم گیری می کنند و به دنبال هیچ هدف استراتژیکی نیستند. در چنین فضایی طرفین علاوه بر آن که نگران هستند که چیزی را از دست ندهند بلکه در بهترین حالت تلاش می شود مذاکره به بده بستان یا امتیاز گیری یا وادارکردن طرف مقابل به پذیرش شکست منجر شود.
این موضوع در حالی طی حداقل ۴۵ سال گذشته از سوی شرکای اجتماعی و متولیان سازمانی پیگیری شده است که به لحاظ فرهنگی معنای واقعی تعامل و گفت و گو ریشه در دستیابی طرفین به گفت و گوی اجتماعی و فراگیر شدن گفتمان تامین اجتماعی در میان آحاد جامعه ایرانی دارد.
در فرایند گفت و گوی اجتماعی تعامل به معنای درک شدن و تلاش برای درک کردن دیگران معنا می شود.
در این معنا تعامل در بین اضلاع سه جانبه به معنای تبادل اطلاعات نمایندگان کارگری، کارفرمایی و دولت با یکدیگر معنا می شود. در حقیقت در این معنا هریک از اضلاع اصل سه جانبه گرایی دارای اصول خاص تخصصی و پژوهشی هستند.
در حقیقت در گفت و گوی واقعی مبتنی بر گفتمان تامین اجتماعی هریک از نمایندگان گروههای تعاملگرا در خصوص موضوعات تامین اجتماعی تحقیقی کرده و اطلاعات بدست آمده را در جلسه تعاملی بایکدیگر تبادل می کنند و به این شکل راهکار لازم برای رفع مشکلات از سوی طرفین مشخص می گردد.
در این بخش طرفین از چانه زنی، جدل و مباحثه دوری می کنند بلکه با تبادل اطلاعات ، داده ها ، تجربیات و دانستنی ها به مرحله بازخوردگیری وارد می شوند.
پس از مرحله بازخوردگیری نقاط مشترک و افتراق روشن می گردد در این مرحله تعامل به مشاوره و مذاکره تبدیل شده و نمایندگان سه ضلع روابط کاردر نهایت ّبه مرحله تصمیم گیری وارد شده و با اخذ تصمیم نهایی موفق به رفع مانع یا حل یک مشکل می شوند.
متولیان سازمان تامین اجتماعی و نمایندگان رسمی تشکل های کارگری و کارفرمایی به خوبی آگاه هستند که برای رسیدن به این مرحله ابتدا باید سازوکار درستی برای دستیابی به گفت و گوی واقعی اجتماعی در حوزه تامین اجتماعی ایجاد گردد.
در حقیقت این سازمان تامین اجتماعی است که باید با طراحی یک سازوکار کارآمد تحت عناوین خاص به شکل گیری گفت و گوی اجتماعی کمک کند.
حقیقت این است که تشکیل جلسات مستمر در قالب تعامل از جنس مباحثه، جدل و مذاکره هدفی جز اتلاف وقت و هزینه برای طرفین نخواهد داشت.
با ایجاد یک ساز و کار کارآمد با کمک مدیران خلاق و متخصص در حوزه فرهنگی، اجتماعی و ارتباطی می توان به تشکیل گفتمان تامین اجتماعی امیدوار بود. سازمان بین المللی کار (ILO) به عنوان مبدع مفهوم گفت و گوی اجتماعی، این مفهوم را بعنوان انواع مذاکرات ، مشورت ها و اشتراگذاری اطلاعات در میان نمایندگان کارگری، کارفرمایی و دولت در حوزه سیاست های اقتصادی، اجتماعی تعریف کرده است.
بر اساس معیارهای سازمان بین المللی کار گفت و گوی اجتماعی راهی اطمینان بخش برای یافتن راه حل های پایدار است که در نتیجه آن به دلیل مشارکت خود افراد ذی نفع احتمال بیشتری برای موفقیت برنامه ها و سیاستگذاریهای مبتنی بر تعامل ، مذاکره و گفت و گو فراهم می گردد.
فرایند گفت و گوی تامین اجتماعی از تبادل اطلاعات در بین نمایندگان کارگری، کارفرمایی و سازمان تامین اجتماعی بعنوان نماینده مدنی حاکمیت آغاز شده و پس از آن مشاوره و سپس مذاکره و در نهایت به اخذ تصمیم گیری منجر می گردد.
متولیان سازمان تامین می توانند با همکاری واحدهای مرتبط با استفاده از فناوری های نوین اطلاع رسانی بستر لازم برای تحقق گفت و گوی صحیح اضلاع اصل سه سه جانبه گرایی در تامین اجتماعی را فراهم نمایند.
امید است هر سه ضلع کارگر، کارفرما و دولت با انتخاب شیوه های صحیح و در فضایی توام با اعتماد و اطمینان متقابل در سال جدید مبدع تحقق گفتمان تامین اجتماعی در میان توده های مختلف مردم در کسوت کارگر، کارفرما یا بازنشسته و مستمری بگیر باشند.
عزیز آذرخرداد کارشناس تامین اجتماعی