اگر پزشکیان به مهمترین وعدههایش عمل نکند به چه دلیل باید در مقامش بماند؟/آقای غضنفری شاکی است که چرا پزشکیان در خط جلیلی و جلیلیستها حرکت نمیکند
باید از آقای غضنفری پرسید اگر قرار است پزشکیان به مهمترین وعدههایش عمل نکند، به چه دلیل باید در مقام ریاست جمهوری باقی بماند؟ چرا کاندیدای برندهی انتخابات، باید سیاست فرهنگیاجتماعیِ سختگیرانهی کاندیداهای بازندهای چون جلیلی و زاکانی را اجرا کند؟

به گزارش خبرگزاری عصر خبر، عصرایران در گزارشی درباره کامران غضنفری نوشت:
در خبرها آمده بود که کامران غضنفری، عضو مجلس شورای اسلامی، گفته است:
“پزشکیان چند بار در ماههای گذشته چیزهایی که خلاف قانون، مقررات و مصلحت هست را با اصرار و با تهدید به استعفا مطرح کرده. مثلا در شورای عالی امنیت ملی با تهدید به استعفا جلوی ابلاغ قانون حجاب و عفاف را میگیرد. در شورای عالی فضای مجازی با تهدید به استعفا رفع ممنوعیت واتساپ و گوگل را مصوب میکند.”
باید از آقای غضنفری پرسید اگر قرار است پزشکیان به مهمترین وعدههایش عمل نکند، به چه دلیل باید در مقام ریاست جمهوری باقی بماند؟ چرا کاندیدای برندهی انتخابات، باید سیاست فرهنگیاجتماعیِ سختگیرانهی کاندیداهای بازندهای چون جلیلی و زاکانی را اجرا کند؟
اگر هم پاسخ جناب غضنفری و رفقایش این است که آن سیاستهای سختگیرانه ربطی به رئیسجمهور ندارند و تحت هر شرایطی باید اجرا شوند، پس چرا این موضوع هم در مناظره نامزدهای ریاست جمهوری مطرح شد؟
سؤال از چگونگی مواجهه با بیحجابی زنان در مناظرههای انتخاباتی صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران مطرح شد تا مردم نظر کاندیداها را بدانند و نهایتا تصمیم بگیرند به کاندیدای متساهل رای بدهند یا کاندیدای سختگیر؟
جالب اینکه کاندیدای سختگیر (جلیلی) در آن مناظرهها حاضر نشد رک و روشن بگوید در صورت پیروزی در انتخابات، قانون عفاف و حجاب را اجرا میکند. با این حال مردم به کاندیدای متساهل در قبال پوشش زنان رای دادند و حالا آقای غضنفری شاکی است که چرا پزشکیان در خط جلیلی و جلیلیستها حرکت نمیکند!
اینکه پزشکیان تهدید کرده در صورت اجرای قانون عفاف و حجاب استعفا میکند، واقعهای بود که بسیاری از سیاسیون از آن مطلع بودند. اما الآن با اظهارات یکی از اعضای مجلس شورای اسلامی، خبری شده که رسمیت هم دارد.
البته کامران خان غضنفری از باب مذمت و تضعیف موقعیت سیاسی پزشکیان، امر پوشیده را آشکاره کرده؛ ولی ایشان ناخواسته و ندانسته آب در آسیای مشروعیت پزشکیان ریخته است.
کسانی که به پزشکیان رای دادهاند که هیچ، حتی بسیاری از کسانی هم که به پزشکیان رای ندادهاند قطعا از اینکه او سر حرفش ایستاده و حاضر نشده به اجرای شبهقانونی تن دهد که فقط یکی از نتایجش ماجرای غمانگیز و خشمانگیز مهسا امینیِ عزیز بوده، پزشکیان را تحسین میکنند.
امثال جناب غضنفری ملتفت نیستند که قانون باید برآمده از رأی اکثریت ملت باشد. مجلسی که مصوبه حجاب و عفاف را در پستو پختوپز کرد، مجلس اقلیت بود. حکم اقلیت جای مصوبه اکثریت را نمیگیرد و دقیقا به همین دلیل مصوبه حجاب و عفاف، مصداق قانون نیست.
شاهان مطلقه هم، چه در اروپا چه در ایران، احکام زیادی بدون توجه به رأی و نظر اکثریت مردم صادر میکردند. به همین دلیل در بسیاری از موارد ناچار بودند احکامشان را به مردم زورچپان کنند!
لویی چهاردهم هم که میگفت دولت یعنی من، منظورش این بود که قانون یعنی حرف من. که نیازی نیست کسی بالای حرف من حرف بزند ولو اکثریت ملت. و دقیقا به همین دلیل دودمانش به باد رفت!
ولی پادشاهان انگلیس که به موقع پذیرفتند رأی اکثریت مردم باید به کرسی بنشیند، هنوز اعقابشان بر تخت سلطنتاند. شاهان ایرانی هم اگر بعد از انقلاب مشروطه به رأی اکثریت ملت تن میدادند، پادشاهی در ایران سرنگون نمیشد. از آن چهار شاه، سه تن (محمدعلیشاه و رضاشاه و محمدرضا) رأی اکثریت مردم را در برابر رای خودشان فاقد ارزش میدانستند و با این اقتدارگرایی، طومار پادشاهی را در این سرزمین در هم پیچیدند.
در واقع آن سه شاه درک نکردند مشروطیت آخرین فرصت نهاد پادشاهی در ایران است. دولت پزشکیان هم برای ساختار سیاسی پس از انقلاب، فرصتیست شبیه نهضت مشروطیت برای ساختار سیاسی قبل از انقلاب.
خلاصه اینکه، اکثریت ملت را دست کم گرفتن، خطایی مهلک است. و عجیب اینکه، کامران خان غضنفری و رفقای آتشبیارش، حتی پس از اعتراضات به شدت رادیکال جنبش مهسا، قادر به درک نکته نیستند که اجرای “قانون عفاف و حجاب” در حکم برافروختن آتش است زیر دیگ جامعه.
برخلاف نظر جناب غضنفری، از قضا آنچه خلاف مصلحت است، نه تهدید پزشکیان به استعفا که پافشاری تندروها بر احیای سیاست یقهگیری از زنان بابت پوشششان است.
در انتخابات اسفند ۱۴۰۲، بیش از ۱۰ میلیون نفر در استان تهران واجد حق رأی دادن بودند ولی کامران غضنفریان فقط ۳۱۶هزار رای کسب کرد و الان جان کلامش این است که قانون یعنی نظر ما اقلیتِ قلیل!
ولی واقعیت این است که حرف زور هم تیغش تا جایی میبرد. قانونگذاری هم معنای دیگری دارد و حرف زور را همیشه نمیتوان به کرسی نشاند. آینده برآیند سیاستهای امروز است. آقای غضنفری و همفکرانش بهتر است جوری سیاست بورزند که در آینده حسرت این ایام را نخورند. که از قدیم گفتهاند: آن که باد بکارد، توفان درو میکند!