کمیسیون برجام و برنامه جریان ضددولت
مصطفی فقیهی در سايت انتخاب نوشت : تأمل در وضع جاری رقابت های سیاسی چنین می نماید، که گویی آرام نگاه داشتن فضای سیاسی کشور به سود جناح ها نیست. در این میان، هر چه به موسم انتخابات اسفند ماه نزدیک می شویم ، جریان منتقد دولت ، منسجم و یکپارچه تر از پیش قدم بر داشته و به تبلیغات تخریبگرانه خود وسعت و شدت بیشتری داده و سعی می کند مهمترین برکات تولید شده از سوی دولت را آنچنان لگد مال کند که از سوی ملت ، لااقل با نگاهی مملو از سوءظن نگریسته شود.
آنچه در جلسات بررسی «برجام» در کمیسیونی با همین نام در مجلس گذشت ، از یک سو تئوری جریان ضددولت در پی ریزی و پیگیری اهدافی مهم و کلیدی را فاش کرد و از دیگر سو ، ضعف گسترده دولت در مواجهه با پدیده هایی چنین را بازشرح داد.
به اتفاقات چند روز گذشته که تلویزیون نیز آن را به طور کامل پخش کرد، توجه کنید:
الف) پخش تلویزیونی همه اتفاقات و دیالوگ های رد و بدل شده در جلسه جنجالی این کمیسیون با عراقچی ، و همهمه ی عجیب در دیدار با یک مقام دولتی که در نوع خود کم نظیر و قابل توجه و تامل است.
ب) پخش تلویزیونی همه ی اتفاقات و البته منولوگ (ونه دیالوگ!) سعید جلیلی در نشست برجام و اظهارنظر صریح او در زیر سئوال بردن برجام با استناد به مسائل فنی سنگین و اسنادی که ارائه نشد.
ج) پخش تصویری منطقی و دلسوز از چهره های تندروی جبهه پایداری به عنوان رئسای کمیسیون «برجام» که برخلاف تصویری که از آنان در ذهن ملت تداعی شده، سعی می کنند ضمن بررسی سخنان هر دو سوی نزاع ، نهایتاً نتیجه گیری را به مردم واگذار کنند! آنهم چهره هایی که تا پیش از این ، نه تنها فرصت بررسی اشکالات تاریخی دوران خود را نمی دادند، بلکه زودتر از موعد و بی توجه به خواست عمومی ، نتیجه ی دلخواه خود را از زبان مردم، آنهم با اعتماد به نفسی ستودنی ! منعکس می کردند.
اما اتفاقات فوق الذکر ، چه پیامی دارد؟ و چه اهدافی را نشان کرده است؟
یکم. نگارنده معتقد است «برجام» در مجلس تایید و تصویب می شود ، نه البته به دلیل باور این کمیسیون به نکات مثبت این توافق (که چنین چیزی در حد محال و چنان «بیدار کردن» فردیست که خود را به خواب زده) بلکه به دلایل و علل دیگری که ریشه در برخی مطامع سیاسی دارد. می توان چنین پیش بینی کرد که کمیسیون مذکور ضمن تداوم آتش پر حجمی از اتهامات علیه تیم هسته ای ، تایید «برجام» را چنین اعلام کند «با وجود آنکه اشکالات بسیاری که به این توافقنامه داریم – که مستنداً در سخنان دکتر جلیلی به آن اشاره شده است – اما از آنجا که دیپلمات های ما زحمت کشیده، وقت گذاشته و توافقی کرده اند ، و همچنین خلف وعده از خصائص و خصائل یک مسلمان شیعی نیست ، توافقنامه مذکور را تایید می کنیم…».
چنین شیوه ای ، چه نتیجه ای در بردارد؟ نخست آنکه این جماعت در مسیر ملت قدم برداشته اند، ثانیاً بخشی از ملت را (لااقل در تئوری) با خود همراه کرده اند و ثالثاً به حیاتی ترین هدف خود – آنطور که در بالا گفته شد – رسیده اند! یعنی شکستن یک افتخار ملی و تقلیل آن به اتفاقی سبک و بی مایه!
دوم. سوگمندانه اما به نظر می رسد انچه اینک در حال اتفاق است مثلِ «بالابردن مطالبات مردم» به واسطه ی «توافق هسته ای» و از دیگر سو «ضعیف نشان دادن برجام» و … ، همه اینها یک هدف اصلی تر را به ذهن متبادر می کند ؛ «انتخابات» !
به نظر می آید جریان عریض و طویل «ضد دولت» بنا دارد با پخش تلویزیونی مسائل فنی و پیچیده کمیسیون بر جام (که علی الیقین ، عوام من جمله برخی نمایندگان مجلس ، از آن سر در نمی آورند) ذهن مردم را نسبت به توافق اخیر تیره و تار کرده و این رویدادِ ملی و همتِ ماندگارِ دولتِ یازدهم را به یک اتفاقِ ساده و حتی خیانتی از جنسِ عهدنامه هایِ ننگینِ تاریخی، تقلیل دهد.
جریانِ منسجمِ ضددولت معتقد است که این توافق ، تاثیری شگرف در حوزه سیاست، فرهنگ، اقتصاد و حتی انتخابات های آینده برجای خواهد گذاشت و نتیجتاً جنس نگاه و دید سیاسی مردم و نوع گزینه ای که انتخاب می کنند را به سود جریان اعتدال سنگین تر خواهد کرد. این جریان اما نمی خواهد این «مسئله» قابل استفاده در انتخابات باشد و معتقد است نباید این برگ برنده ، روی میز دولت باشد، ، چرا که دولت می تواند با استناد به این رزومه، مجلسی متناسب با گفتمان و فرهنگ «اعتدال» بر سرکار آورد، لذا در تلاش است اثر و بارِ مثبتِ این اتفاق مبارک را تا سر حد امکان، کاهش دهد.
همه ی همُّ و غم، همین است! و از بدِ ماجرا به نظر می رسد دولت نیز ، تا الان نه این مسئله را فهمیده و نه قدمی در راه گذر از این مسیر پر سنگلاخ و نفسگیر برداشته و طبق روال معمول، میدان و عرصه را کاملاً تحویل رقیب داده است، چندانکه تا امروز نیز، بزرگترین فرصت های خود را به سادگی تقدیم حریف کرده است! رویکردی نامفهوم و حیرت انگیز که به نظر می رسد از سر تکبر، غرور و نخوتی است که دامنگیر برخی دولتیان شده ؛ تبخترِ زائدالوصفی که رقبای خود را به هیچ می انگارند ، یا شاید از آنجا که هیچ گاه ارکان موثر دولت، در وسط میدان سیاست بازی نکرده و بنا به سابقه ویژه ی خود ، همواره با ابزاری خاص، به اهداف خود رسیده اند و اینک، از «خوش ِحادثه» در میانه ی میدان اند و از قواعد بازی بی اطلاع ، چنین وضعیت صعب و مستعصبی را پدید آورده اند! گوآنکه به سادگی می توان حدس زد چنین نگاه ویژه ای دولت را در انتخابات آتی ریاست جمهوری، با مشکلات جدی و احیاناً «شکست» مواجه می کند.
سوم. در این میان، صداوسیما به عنوان ابزاری قدرتمند، در جهت فعالیت های «جریان ضددولت» و پیاده سازی تئوری مذکور قدم برمی دارد. این سازمان دانسته یا ندانسته، در پی برآورده سازی اهداف مهم جریان مذکور است و با پخش ریز مسائل و مباحث فنی ، اولاً درصدد افزایش مطالبات مردم ، کاهش تاثیر توافق هسته ای در نگاه مردم و از سوی دیگر، معرفی چهره های تندرو به عنوان یک شخصیت معتدل برای استفاده در انتخابات آتی مجلس است ؛ این موارد را اما حجت الاسلام ابوترابی فرد با یک جمله ای کوتاه، اما پرمفهوم به زبان آورد. او در حین سخنان سعید جلیلی گفت: به نظر می رسد این سخنان تنها برای یک پخش تلویزیونی است! اظهارنظری که با واکنش شدیداللحن زاکانی و برخی دیگر از نزدیکانش مواجه شد!
آخر سخن آنکه کاش جریانات سیاسی درک کنند که نمی توان یک اتفاق ملی را لگدمال مطامع زودگذر حزبی و سیاسی کنند ، پرهیز از مناقشات سیاسی و جناحی و هر اقدامی که در وحدت و همدلی خلل وارد کند اگر در همه جا زیانبار است در این عرصه، زیانبار¬تر و فضاحتی ماندگار است زیرا مستقیماً منافع ملی و مصالح مردم را آماج می¬گیرد و کشور را در نزدیک شدن به اهداف حقیقی خود ناکام می¬گذارد ؛ اینکه یک اتفاق ملی را به خاطر موفقیت «رقیب»، آنقدر تقلیل داد که بازیچه ی دعواهای سخیف سیاسی شود؛ با این توجیه که «رقیب» موفق به چنین کاری شد و جریان ما نتوانست این افتخار را به نام خود ثبت کند، مورد پذیرش هیچ منصف و دلسوز انقلاب و امام و رهبری نخواهد بود. هر چند به نظر می رسد فیلم های پخش شده از جلسات کمیسیون «برجام» در تلویزیون، سندی متقن و غیرقابل انکار است برای آیندگان! و شاید خجلت برخی نورسیدگان! بی تردید اما، اسنادی که اینک ثبت و ضبط شده ، به وجدان تاریخی و قضاوت آیندگان سپرده خواهد شد.