آزمون میزبانی اروپائیان

عصر خبر به نقل از شبكه مجازي آستان: مدتی است که موضوع آوارگان که اغلب آنها سوری هستند و حالا به عنوان پناهجویان از آنان یاد می شود، در صدر اخبار رسانه های دنیا قرار دارد. این اخبار بویژه از زمانی برجسته تر شد که عکس یک کودک خردسال سوری بصورت غرق شده در کنار آب منتشر شد. هرچند که حرف و حدیث هایی درباره این عکس و سرنوشت خانواده اش مطرح شد، اما موجب گشت تا موضوع مهاجران و آوارگان به یکی از دغدغه‌های عمومی مردم در جهان تبدیل شود. این اتفاق، بویژه در اروپا بیشتر نمایان بود چراکه مقصد اکثریت این مهاجران، اروپاست. بعد از برخوردهای بعضا ناخوشایندی که با این مهاجران در اروپای شرقی صورت گرفت، ورود آنها به اروپای غربی و شمال غربی بویژه دو کشور آلمان و دانمارک توانست کمی از درد و خستگی آنها کم کند. درست است که گفته می‌شود سیاستمداران این دو کشور بویژه در آلمان به این مهاجران به عنوان نیروی کار امروز و آینده نگاه می‌کنند، اما به هر حال این کشور تاکنون پذیرای تعداد زیادی از این آوارگان بوده است و از اینها گذشته، حرکت‌های خودجوش مردم در این کشور غربی، شاید از آنان میزبانانی قابل قبول ساخته باشد.
سیدمحمد صدردکتری/ معاون پیشین وزیر امور خارجهچالش امروز اروپا، تضاد بین منافع و شعار است
چالشی که الان اروپاییان با قضیه مهاجران دارند تضاد بین منافع و شعارهای است که در طول این مدت در مورد دفاع از حقوق بشر و انسان‌گرایی سر داده‌اند. از یک طرف این شعارها را سرداده‌اند و از طرف دیگر بسیاری از این کشورها مرزهای خودشان را به روی مهاجران بواسطه مشکلاتی که مهاجران دارند بسته‌اند. البته قطعا مهاجران مشکلات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی را برای کشور میزبان خواهند داشت و با توجه به تضادهای فرهنگی و حتی سیاسی ممکن است در درازمدت این چالش‌ها بیشتر هم شود.
حمیدرضا غلامزادهدکتری/ کارشناس مسائل آمریکاممکن است مشکلاتی برای اروپا درست شود
این مهاجران معمولا یا از قشر تحصیلکرده‌اند یا از قشرهای کمتر تحصیلکرده هستند که اگر از قشر کمتر تحصیلکرده باشند، نه تنها یک فرصت برای این کشورها نیستند بلکه مشکلات فراوانی را برای این کشورها درآینده رقم می زنند و اگر از قشرهای تحصیلکرده باشند فرصتی را به کشورهای میزبان می دهند. البته این مهاجران ممکن است در آینده از لحاظ فرهنگی مشکلاتی را برای کشورهای اروپایی رقم بزنند. در واقع اگراین مهاجران نتوانند خودشان را با فرهنگ و زندگی اروپاییان تطبیق دهند و در فرهنگ آنها هضم شوند می توانند افراط گرایی‌هایی را برای این کشورها رقم بزنند و دردسرهایی را از لحاظ تروریستی برای این کشورها داشته باشند.
نوذر شفیعیدکتری/ نماینده ممسنی در مجلسممکن است در درازمدت نظم اجتماعی اروپا را بهم بزنند
قطعا ورود این حجم از مهاجر به کشورهای اروپایی باعث مشکلات عدیده برای این کشورها می شود که از جمله این مشکلات بهم خوردن ترکیب جمعیتی این کشورها، بهم خوردن فرصت های شغلی و رشد جوامع حاشیه ای است. البته این مهاجران ممکن است در درازمدت نظم اجتماعی این جوامع را نیز بهم بزنند و شاید به همین دلیل است که بسیاری از کشورهای اروپایی هنوز مرزهای خودشان را به روی این مهاجران باز نکرده‌اند. قطعا عواقب مهاجران در هر کشوری جزو مسائلی است که در بلندمدت آثار سوء خودش را نشان می دهد.
بابک خبیریدکتری/ استاد دانشگاهاروپا باید بر مرزهای خود حساس‌تر باشد
بحث پناهجویان امروز یکی از مهمترین دغدغه های کشورهای اروپایی است. کشورهایی همانند آلمان و فرانسه مهاجرپذیر هستند و هر سال تعدادی زیادی مهاجر می پذیرند. قطعا ورود مهاجران باعث بهم خوردن ترکیب جمعیتی در اروپا می‌شود و با توجه به پیمان شینگن این ناامنی در مرزهای داخلی نیز علاوه بر مرزهای بیرونی وجود دارد یعنی پناهجویی که در آلمان یا فرانسه زندگی می کنند می تواند به کشورهای عضو شینگن هم بروند و این یعنی اینکه این نا امنی همه کشورهای اروپایی حتی آنهایی که مهاجرپذیر نیز نیستند را تهدید می کند قطعا مسئله امنیت مرزها مهمترین مشکلی است که اروپا از این به بعد باید بیشتر از قبل روی آن حساس باشد.
مهرداد خدیرروزنامه‌نگار و کارشناس مسائل خارجیشاید دولت آلمان دنبال منافعی باشد اما رفتار مردم، انسانی است
آلمان به دلایل انسانی به روی سوری‌ها آغوش نگشوده و انگیزه‌های اقتصادی و اجتماعی دارند، و چه بسا سیاسی. به لحاظ اقتصادی تاکید بر بازار کار است و در واقع به پناه‌جویان به چشم نیروی کار می‌نگرند. این تحلیل‌ها شاید درباره پاره‌ای انگیزه‌های سیاست‌مداران درست باشد اما آیا مردمی که پناه‌جویان را در آغوش می‌گرفتند و می‌گریستند و صحنه‌های با‌شکوهی از انسانیت و معنویت را به تصویر می‌کشیدند در اندیشه پیری جمعیت کشورشان و تامین نیروی بازار کار و صحنه‌سازی بودند؟ صحنه‌هایی که این روزها در آلمان و دیگر کشورهای اروپایی شکل گرفته، انسانی است. انسانیت نیز مرز و جغرافیا نمی‌شناسد؛ این تصور که می‌توان دنیا را به شرق و غرب تقسیم کرد و هرچه صفت مذموم را به مغرب‌زمینی‌ها نسبت داد و هرچه انسانی است، منحصر به شرق باشد. ممکن است ملاحظات سیاسی و اقتصادی موجب آسان‌گیری صدراعظم و دولت آلمان شده باشد. این‌که اقتصاد آلمان بستر مناسب‌تری برای جذب نیروی کار است یا جمعیت آلمان رو به پیری می‌رود نیز واقعیت دارد؛ اما تصاویر استقبال انسانی نیز واقعی است و پیش چشم ماست و چه صحنه‌های شورانگیزی هم هست. (عصرایران)