دخانيات در چنبره مشاوران: مديران چند پست، پاسخ گويي هيچ!
آیا نقض اصول حاکمیت شرکتی و ایجاد تعارض منافع نیست؟ آیا واقعاً میتوان باور کرد که در دخانیات، کسی تصمیم میگیرد، نظارت میکند و به خودش گزارش میدهد و این مسئله مشکلی ایجاد نمیکند؟

شرکت دخانیات ایران این روزها نه به خاطر تولید و صادرات، بلکه به واسطه انباشت بیحساب مشاوران و پستهای تشریفاتی شناخته میشود. مدیرعامل فعلی، فرداد امیراسکندری، 10 مشاور رسمی دارد؛ عددی که حتی برای وزارتخانهای با هزاران نیروی ستادی سنگین و بیمنطق به نظر مي رسد.
به گزارش عصر خبر، اما سؤال روشن است: قانون دقیقاً کجا چنین حجم مشاور را مجاز دانسته است؟ آیا دخانیات مرکز تولید سیگار است یا پناهگاه مدیران برکنار شده و …؟
یکی از همین مشاوران همزمان عضو هیأت مدیره و مشاور پارلمانی مدیرعامل است. آیا در یک بنگاه اقتصادی واقعاً نیاز به چنین عنوانی هست؟یا این تنها ابزاری برای تثبیت جایگاههای تشریفاتی است؟ یکی از اعضای هیأت مدیره نیز همزمان سه مسئولیت کلیدی دارد: سرپرستی مدیریت بازرسی و حسابرسی داخلی، دبیری کمیته انتصاب مدیران ارشد و عضویت در هیأت مدیره. این تمرکز قدرت، آیا نقض اصول حاکمیت شرکتی و ایجاد تعارض منافع نیست؟ آیا واقعاً میتوان باور کرد که در دخانیات، کسی تصمیم میگیرد، نظارت میکند و به خودش گزارش میدهد و این مسئله مشکلی ایجاد نمیکند؟
مدیرعامل و حلقه نزدیکش، در ۳۰ بهمن سال گذشته بازدیدی سرزده از شرکت داشتند و وعده اصلاح روندها دادند. اما آيا پس از هشت ماه نبايد نشانهای از اصلاح واقعی و پاسخگویی دیده شده و گزارش نتيجه اين بازديد منتشر شود؟
دخانیات تحت پوشش صندوق بازنشستگی فولاد است که به تازگي اين صندوق در بازنشستگی کشوری ادغام شده است و در عین حال وضعیت مالی وخیمی داشته است. آیا این وضعیت یعنی تحمیل هزینههای اضافی، انتصابات تشریفاتی و مشاوران بیثمر بر صندوق مادر؟ آیا وقت آن نرسیده که مدیرعامل صندوق بازنشستگی کشوری شخصاً وارد دخانیات شود و مديريت اين شركت را پاسخگو کند؟
آيا نبايد معيار انتصاب ها شایستگی و تخصص واقعی و شفافیت باشد؟آیا دخانیات به جای تمرکز بر تولید، بیاعتمادی را در فضای اقتصادی کشور پخش نمیکند و آيا هیچ مدیری حاضر به پاسخگویی است؟