نگاهی به سریال «خداحافظ بچه»

این مسئله نه تنها باور پذیری شخصیت شهرام حقیقت‌دوست را پایین آورده است بلکه سبب شده تا در مصائبی که سر این زوج می‌آید مخاطب مقصر اصلی را زن بداند. زنی که از ابتدا او را مذهبی و فردی منطقی نشان داده‌ایم.

به گزارش فارس، سریال‌های مناسبتی امسال در ماه
مبارک رمضان هیچ کدام اقبالی در جذب مخاطب نداشته‌اند و به اصطلاح در
سربالایی جذب مخاطب کم آورده‌اند.

یکی از سریال‌هایی که به یمن زمان پخش مناسب و سابقه شبکه پخش کننده‌اش
انتظار می‌رفت بتواند خیلی زود راه سخت جذب مخاطب را طی کند، سریال
«خداحافظ بچه» بود. اما اکنون که نیمی از فرصت این سریال برای رسیدن به سر
منزل مقصود سپری شده، هیچ‌کدام از این انتظارها که برآورده نشده هیچ، بلکه
بازتا‌ب‌های منفی و اعتراض‌های ناشی از پخش این سریال آن هم در بهترین زمان
ایام ماه مبارک رمضان یعنی وقت افطار، هر روز بیشتر از قبل می‌شود.

دلیل این مسئله نیز در همان پاشنه آشیل جذب مخاطب نهفته است. گویا جذب
مخاطب به هر قیمتی برای سازندگان سریال «خداحافظ بچه» مهم‌ترین مسئله بوده و
همین امر نیز باعث شده تا این سریال برای ایجاد جذابیت و جذب مخاطب دست به
هر کاری بزند و با زیر پا گذاشتن خط قرمزها و حتی توهین به بخشی از اقشار و
اصناف جامعه، این هدف را محقق سازد. اما این هدف ‌که محقق نشد، هیچ، بلکه
سیلی از انتقادها و اعتراض‌ها را نیز روانه سازندگان این سریال کرده است.
البته برخی از دست‌اندر‌کاران ساخت این سریال چنین اعتراض‌هایی را به فال
نیک گرفته‌اند (!) و در مصاحبه‌های خود گفته‌اند که این اعتراض‌ها و
انتقادها دلیلی بر تاثیر‌گذاری و دیده شدن این سریال است. البته اگر این
صحبت‌ها در حد حرف و اظهار نظر و یا  واکنشی به اعتراض‌ها باشد، قابل
چشم‌پوشی و اغماض است اما اگر این سخنان ناشی از نوعی طرز تفکر و نگاه به
مقوله سریال‌سازی در رسانه ملی باشد، خطری است که نباید و نمی‌توان به
سادگی از کنار آن گذشت.

چون اگر این نگاه در رسانه ملی باب شود که هر سریالی به بهانه جذب مخاطب و
مقابله با سریال‌های ماهواره‌ای به هر دست آویزی چنگ بیاویزد، همان بهتر
که مخاطب سریال‌های ماهواره‌ای را ببیند تا سریال‌های خودی. زیرا قطعا آثار
مخرب این سریال‌ها به مراتب بیشتر از نمونه‌های ماهواره‌ای خواهد بود که
چو دزدی با چراغ آید گزیده‌تر برد کالا.

اولین مسئله‌ای که سریال «خداحافظ بچه» در تخریب آن کوشیده است، حس
مادرانه است. مسئله‌ای که باعث شده تا سریال از واقعیت‌های جامعه خانواده
محور ایرانی فرسنگ‌ها فاصله گرفته و اعتراض مخاطبان را در پی داشته باشد.
در این سریال شخصیت زن داستان، به راحتی به یک بچه دل می‌بندد و با از دست
دادن آن همین دلبستگی را به نوزادی دیگر منتقل می‌کند. بدون آنکه لحظه‌ای
حس مادرانه او فرقی بین نوزاد اول و دوم بگذارد. نمایش این صحنه‌ها نشان
می‌دهد که شخصیت زن قصه در پی ارضاء حس مادرانه خویش نیست، بلکه آن را
مستمسکی قرار داده تا به قول خودش مادر مادر بزرگش، نبیره‌‌اش را ندیده از
دنیا نرود. بنابراین آیا نمایش این مسئله، استفاده ابزاری از محترم‌ترین و
قدسی‌ترین مهر هستی یعنی مهر مادر به فرزند نیست؟

مسئله دیگری که سریال خداحافظ بچه به واسطه آن موجبات آزردگی مخاطب را
فراهم کرده بی‌منطقی آن است. این سریال و طرح قصه آن گذشته از دور بودن از
فضا و بطن جامعه، به شدت نیز بی‌منطق است.

به عنوان مثال چرا شخصیت زن سریال با بازی مهراوه شریفی‌نیا که در ابتدا
زنی پایبند به اصول مذهبی و اعتقادی نشان داده می‌شود و حتی باعث شده تا آب
توبه بر سر همسرش ریخته و او را مجبور کند دست از دزدی بردارد، خود به
یک‌بار تغییر موضع داده و دست به بچه دزدی می‌زند؟

آیا نمایش این چرخش بی‌منطق، نمایش چهره‌ای غیر واقعی از افراد مومن و با ایمان جامعه نیست؟

یا شخصیت مرتضی که سابقه‌دار است و دوستان نابابش هنوز هم دور و بر او
می‌چرخند، چرا در مواجهه با همسرش تا به این حد حرف شنو و حلقه به گوش است؟
و چرا در برابر این همه خطای همسرش هیچ واکنشی نشان نمی‌دهد؟

این مسئله نه تنها باور پذیری شخصیت شهرام حقیقت‌دوست را پایین آورده است
بلکه سبب شده تا در مصائبی که سر این زوج می‌آید مخاطب مقصر اصلی را زن
بداند. زنی که از ابتدا او را مذهبی و فردی منطقی نشان داده‌ایم.

این امر علاوه بر بی‌منطق ساختن داستان باعث شده تا این حس نیز به مخاطب
منتقل شود که در بروز و ظهور سختی‌ها و مشکلات همواره پای زنان در میان است
و این قشر از جامعه به دلیل احساسی بودن و بی‌منطقی‌های زنانه‌شان، همواره
دردسرساز هستند. نگاهی که نه تنها شخصیت زن و مادر را تکریم نمی‌کند بلکه
به بحث‌های مردسالارانه نیز دامن می‌زند.

تخریب دیگری که سریال «خداحافظ بچه» خواسته یا ناخواسته آن را انجام
می‌دهد القاء حس عدم امنیت در جامعه است. آیا نمایش صحنه‌های که در آن به
راحتی یک زن وارد خانه شده و بچه‌ای را می‌دزد، القاء حس نبود امنیت در
جامعه نیست؟ و یا چرا هردو طرف ماجرا یعنی لیلا و مرتضی و زوج دیگر با بازی
آتیلا پسیانی و بهاره رهنما، همگی آدم‌هایی هستند که به واسطه
پنهان‌کاری‌های که در زندگی خود دارند نمی‌توانند مشکلات خود را از راه‌های
قانونی حل کنند و به همین علت پلیس در بسیاری از جرایم اتفاق افتاده در
سریال غایب اصلی است که این امر خود به همان حس نبود امنیت در جامعه دامن
می‌زند.

به هرحال «سریال خداحافظ» بچه مصداق بارز سیاست جذب مخاطب به هر وسیله
ممکن است که اثرات سوء خود را چه در کوتاه مدت و چه در بلند مدت نشان خواهد
داد. بنا بر این بهتر است تا دیر نشده این نوع تلقی از سریال‌سازی را
تغییر داد تا نشود که برای درست کردن ابرو، چشم فرد را هم کور کنیم.

عضویت در تلگرام عصر خبر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
طراحی سایت و بهینه‌سازی: نیکان‌تک