وقتی ارقام مالی، قربانی روایتسازی سیاسی میشوند
آنان که میکوشند واقعیت مالی را قربانی داستانسرایی کند، نه شستا را تضعیف میکند و نه مسیر توسعه را متوقف، بلکه تنها اعتبار خود را به مخاطره میاندازند.

در روزهای اخیر، برخی در تلاش برای ساختن داستانهای پرهیاهو، بار دیگر مرز میان تحلیل و تحریف را مخدوش کردهاند. نمونه تازه این روند، انتشار مطلبی درباره «افزایش ۲/۲ برابری هزینههای تبلیغاتی شستا» است؛ گزارشی که بهجای تکیه بر دادههای واقعی، بر پایه گمانهزنی و تحلیلهای ناقص بنا شده و کوشیده است از یک موضوع فنی و مالی، برداشتی سیاسی و جهتدار بسازد.
به گزارش عصر خبر، اما واقعیت چیست و چرا چنین روایتهایی بیاساساند؟
۱. تصمیمات اقتصادی بر مبنای قانون و منطق بازار
افزایش هزینههای تبلیغاتی شستا، بر اساس مصوبات قانونی هیئتمدیره و در چارچوب سیاستهای توسعه بازار، برندینگ و اطلاعرسانی عمومی صورت گرفته است. در سالهای اخیر، این شرکت بهعنوان یکی از بزرگترین مجموعههای اقتصادی کشور، با دهها شرکت تابعه در حوزههای مختلف صنعتی، مالی و خدماتی، ناگزیر از بهروزرسانی راهبردهای ارتباطی و تبلیغاتی خود بوده است. تبلیغات برای شستا نه هزینهی زائد، بلکه سرمایهگذاری در شفافیت و توسعه بازار سرمایه است؛ اقدامی که به جذب سرمایه، ارتقای آگاهی عمومی و معرفی ظرفیتهای تولیدی کشور کمک میکند.
۲. درک ناقص از ساختار مالی، ریشهی خطاهای تحلیلی
بخش عمدهی برداشتهای نادرست از ارقام مالی شستا، ناشی از بیاطلاعی یا سادهسازی بیش از حد ساختار پیچیدهی مالی و حسابداری این هلدینگ بزرگ است. مجموعهای با بیش از ۱۶۶ شرکت زیرمجموعه، حوزههای متنوع فعالیت و الزامات قانونی متعدد، طبیعتاً دارای هزینههای متغیر در بخشهای اطلاعرسانی، بازاریابی و روابط عمومی است. قضاوت دربارهی «افزایش عددی» بدون توجه به نسبتهای مالی، سطح فعالیتها، تغییر حجم تولید و توسعه جغرافیایی، تحلیل نیست، بلکه تقطیع واقعیت است.
۳. آمیختن اقتصاد با سیاست، مسیری خطرناک و غیرحرفهای
نسبت دادن انگیزههای سیاسی به تصمیمات اقتصادی، اقدامی غیرمسئولانه است. تصمیمات مدیریتی در حوزه تبلیغات، توسعه بازار یا حتی تغییر ساختار مالی، بر اساس نیازهای سازمانی و الزامات رقابتی اتخاذ میشود، نه بهدلیل گرایشهای سیاسی مدیران. آنکه چنین ارتباطی میسازد، در حقیقت تلاش دارد با ایجاد دوگانهی دروغین میان اقتصاد و سیاست، فضا را غبارآلود و ذهن افکار عمومی را منحرف کند.
در حالیکه در همه نظامهای اقتصادی دنیا، از جمله شرکتهای بزرگ چندملیتی، شفافیت تبلیغاتی و اطلاعرسانی هدفمند، بخش جداییناپذیر از مدیریت اقتصادی است.
۴. شفافیت؛ خط قرمز شستا
شستا طی سالهای اخیر، در مسیر اصلاح ساختارها و افزایش شفافیت مالی گامهای بزرگی برداشته است. انتشار صورتهای مالی تلفیقی، راهاندازی سامانههای هوشمند اطلاعرسانی و تعامل مستمر با نهادهای نظارتی، نشانههایی روشن از این مسیر هستند. بنابراین، هرگونه تردیدافکنی درباره شفافیت مالی این مجموعه، بیپایه و برخلاف واقعیتهای موجود است.
شستا امروز نهتنها در حوزه اقتصادی بلکه در عرصه پاسخگویی عمومی نیز پیشتاز است. ا
جمعبندی
در نهایت باید گفت، تبدیل دادههای اقتصادی به ابزار سیاسی، خطری برای اعتماد عمومی و سلامت رسانهای کشور است.
آنان که میکوشند واقعیت مالی را قربانی داستانسرایی کند، نه شستا را تضعیف میکند و نه مسیر توسعه را متوقف، بلکه تنها اعتبار خود را به مخاطره میاندازند.
شستا، همانگونه که مدیر عامل آن تأکید کرده، بر مدار قانون، شفافیت و منافع ملی و بازنشستگان و کارگران حرکت میکند؛ و این مسیر، با غوغاسالاری متوقف نخواهد شد.
