ديدگاه امام خميني (س) راجع به وقف چه بود؟
امام خمینی(س) همچون بسیاری از فقیهان و عالمان به مسئلة وقف به عنوان بحث فقهی نگریسته و به تبیین و توضیح آن پرداخته است.در طول حیات علمی و فقاهتی حضرت امام ، علاوه بر آنچه در کتاب فقهی ارزشمند تحریر الوسیله با عنوان «کتاب الوقف» آمده ، حدود 200 استفتاء در موارد مختلف از ایشان شده است که نشان از اهمیت و جایگاه بلند این موضوع دارد. مجموعة استفتائات حضرت امام در کتابی مستقل با همین عنوان در چند جلد به چاپ رسیده، و اکنون در حال بازنگری و موضوع بندی جدید بر اساس کتاب تحریر الوسیله است که در آیندة نه چندان دور به چاپ خواهد رسید. در کتاب 22 جلدی صحیفه امام ـ که تمام سخنرانیها، پیامها و نامههای حضرت امام از سال 1342 تاکنون گردآوری شده است به مواردی برمیخوریم که به موضوع وقف و واقفان و موقوفات برمیگردد.
پایگاه اطلاعرسانی حرم مطهر امام خمینی(س): مقدمه: بعد از انقلاب اسلامی، بخش عمدهای از آسیبی كه قبل از انقلاب به موقوفات وارد شده بود برطرف شد، كه از آن جمله: رژیم سابق بخشی از موقوفات را به بهانهی اصلاحات ارضی و بهانههای مختلف از وقف خارج كرد و زمینهای وقفی را در اختیار برخیها گذاشت و برایشان سند صادر كرد، حضرت امام خمینی (س) 72 روز پس از از پیروزی انقلاب اسلامی فتوای شجاعانهای صادر كردند كه طبق آن همهی موقوفاتی كه در دست عدهای بود و سند رسمی داشت باید به وقف برمیگشت، اوقاف بعد از انقلاب درگیر نگهداری اصل موقوفات بوده است.حضرت امام خمینی(س) احیاگر موقوفات بودند، به طوری كه در تحریرالوسیله حضرت امام خمینی (س) كه محتوایش سوال و جواب است، بیشترین سوالات مربوط به وقف است، یعنی این موضوع از اهمیت ویژه ای برخوردار است.امام خمینی (س) جزء كسانی بودند كه پویایی اقتصاد جامعه اسلامی را در وقف میدانستند و در مبانی اعتقادی و فقهی امام، وقف نهادی پویا است، تا جایی كه در زمان جنگ به امام پیشنهاد داده شد كه از موقوفات برای جنگ هزینه شود كه ایشان به طور قاطع مخالفت كردند، چرا كه اعتقاد كامل داشتند كه موقوفه باید در وقف بماند و منافعش در راه نیت واقف صرف شود، چرا كه وقف یكی از احكام الهی است و حضرت امام هم روی این موضوع اهتمام جدی داشتند و بعد از انقلاب ایشان دستور قانونگذاری برای وقف را صادر كردند.وقف از دیدگاه امام خمینی(س)امام خمینی(س) همچون بسیاری از فقیهان و عالمان به مسئلة وقف به عنوان بحث فقهی نگریسته و به تبیین و توضیح آن پرداخته است.در طول حیات علمی و فقاهتی حضرت امام ، علاوه بر آنچه در کتاب فقهی ارزشمند تحریر الوسیله با عنوان «کتاب الوقف» آمده ، حدود 200 استفتاء در موارد مختلف از ایشان شده است که نشان از اهمیت و جایگاه بلند این موضوع دارد. مجموعة استفتائات حضرت امام در کتابی مستقل با همین عنوان در چند جلد به چاپ رسیده، و اکنون در حال بازنگری و موضوع بندی جدید بر اساس کتاب تحریر الوسیله است که در آیندة نه چندان دور به چاپ خواهد رسید. در کتاب 22 جلدی صحیفه امام ـ که تمام سخنرانیها، پیامها و نامههای حضرت امام از سال 1342 تاکنون گردآوری شده است به مواردی برمیخوریم که به موضوع وقف و واقفان و موقوفات برمیگردد.در صحیفة امام حدود ده مورد درباره وقف و واقفان و برخی از موقوفات سخن به میان آمده است.یکی از مواردی که درباره وقف سخن گفته شده، در جایی است که حضرت امام درباره حضرت امیر و عظمت و جایگاه آن بزرگوار سخن میگوید و از برخی حساسیتهایی که آن حضرت در دوران حکومت خودشان داشتند پرده برمیدارد. سپس گذری به زندگی ساده و بیپیرایه حضرت میافکند و ضمن یادکرد از برخورد ایشان در جریان ربوده شدن خلخال از پای دختر یهودی یا نصرانی و خروش امام علی(ع) بر مسلمانان که از درد و ننگ، انسان سزاوار مردن است به حکومتداری و حاکمیت بر مردم و مردمداری حضرت اشاره میکند؛ سپس نگاهی گذرا به زندگی شخصی حضرت دارد و میفرماید:همان روزی که با ایشان بیعت کردند به سلطنت، به اصطلاح و به امامت و خلافت، همان روز، بعد از اینکه این کار را کردند، آن کلنگش را برداشت رفت سراغ کارش، که کار میکرد خودش با دست خودش. آن وقت میکرد برای چه؟ آن قنات را وقتی که درآورد، یک کسی گفت که مثلاً مبارک است، چه است، فرمود که مبارک برای ورثه است. بعد گفت: [قلم] بیاورید. وقف کرد آنجا را برای مستمندان (مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، (بیروت: دار إحیاء التراث العربی)، ج 41، ص 39) ما یک همچو حاکمی، طالب یک همچنین حاکمی هستیم (صحیفه امام، ج 4، ص )(164)امام خمینی(س) با یادکرد از حکومت و خلافت امام علی (ع) نخست چگونگی زندگی محرومانة آن بزرگمرد را بیان میکند؛ سپس به مسئلة بسیار مهمی که در نظر ایشان از اهمیت بالایی برخوردار بوده است ـ یعنی کندن قنات و بلافاصله وقف کردن آن برای مستمندان و بیچارگان ـ میپردازد که در واقع نشانگر اهمیت این موضوع و بیانگر فلسفة وقف است که همان نجات محرومان از تنگدستی و محرومیت است.واقفان نیز به ویژه آنان که به فکر عموم هستند، دیدگاهشان دربارة وقف، کاری عام المنفعه و در راه محرومیتزدایی و نجات فقیران از فلاکت و زندگی سخت است.-مورد دیگری که حضرت امام (س) به تناسب، به مسئلة وقف و سازمان اوقاف اشاره میکند، در سال 1357 در نوفل لوشاتوی پاریس است. مناسبت آن بود که حکومت پهلوی، به عنوان دولت آشتی ملی، شاپور بختیار را به عنوان نخست وزیر تعیین میکند و آمریکا از او حمایت مینماید. امام با بر ملا کردن نقشة آنان و اشاره به حمایت آمریکا از شاه و اکنون از دولت بختیار میفرماید: این دولتها قانونیت ندارند و وعدههای این دولت هم مثل وعده های دولتهای سابق است و شاه و هر کس را که او تعیین کند مجرم معرفی میکند و سپس به برخی نقشههای دولت اشاره میکند. از جمله میفرماید:این یک نقشه بوده است که یک دولتی بیاورند که وعده به مردم بدهد. ما محاکمه میکنیم اینها را! ما اوقاف را برمیگردانیم به علما!علما چه احتیاجی به اوقاف دارند که میخواهی رشوه بدهی به علما! علما احتیاج به اوقاف دارند؟ علما اگر اوقاف را به دست بیاورند، میدهند به آنهایی که بر آنها وقف شدهاست. به صاحبان وقف میدهند. تو با این کلمه میخواهی علما را بازی بدهی که ما اوقاف را برمیگردانیم به علما؟ (همان، ج 5، ص 45)حضرت امام در این سخن علاوه بر توجه به جایگاه وقف و اوقاف و سوء استفادة دولت غاصب بختیار از این سازمان برای بستن دهان علما، به حکومت و نقشههای شوم آنان برای خریدن برخی از عالمان درباری اشاره میکند که وقفْ مال بیصاحب نیست که به هر کس بخواهید بدهید و در اختیار هر که خواستید قرار دهید، بلکه هر وقفی صاحب یا صاحبانی دارد که باید به آنان داده شود که شما حق ندارید در آنها تصرف کنید و یا به دیگران واگذار نمایید.با این سخنرانی، حضرت امام با هوشیاری تمام حیلهها و بازیهای شیطانی حکومت پهلوی را افشا مینماید و اینکه آنها میخواهند از هر مسئلهای به نفع خودشان بهره ببرند و سوء استفاده کنند. در عین حال به علما نیز هشدار میدهد که توجه به حیلههای آنها داشته باشند.