تفاوت ترور «سمیرقنطار» در سوریه و ترور در فرانسه چیست؟
هم اکنون سوال بنیادین این است که به چه دلیل دولت های غربی و سازمان های بینالمللی دررابطه با عملیات تروریستی پاریس که به نوعی، تروریسم غیردولتی بود با شدت و وسعت حداکثری برخورد کردند اما در مواجهه با تروریسم دولتی سازمان یافته رژیم صهیونیستی سکوت اختیار کرده اند؟
عصرخبر به نقل از فارس: هنگامیکه در شرایط یکسان برای گروه ها و افراد متفاوت، اصول یا قوانین متفاوتی اعمال می گردد اصطلاحا آن را برخورد دوگانه (دبل استاندارد)گفته و آن را خلاف مبانی “عدالت” می دانند.اما غرب و سازمان های بین المللی، سال ها است که در منطقه غرب آسیا در ارتباط با رژیم صهیونیستی از تاسیس تا به امروز و در تمام سطوح داخلی، منطقه ای و بین المللی و نیز در کلیه ای ابعادسیاسی، حقوقی، نظامی، امنیتی، اقتصادی، هسته ای و …از راه عدالت خارج شده و برخورد دوگانه درپیش گرفته است.
– دبل استاندارد عامل ایجاد و امتداد رژیم صهیونیستی:برخورددوگانه در ارتباط با رژیم اسرائیل و درخصوص انواع پرونده های این رژیم اعم از پرونده اشغال گری، پرونده نژادپرستی، مساله هسته ای، محیط زیست، پرونده حقوق بشر و حقوق بشردوستانه، مساله آوارگان فلسطینی، پرونده تجاوزات مکرر به همسایگان ، پرونده تروریسم دولتی و …از بدو تاسیس اسرائیل در دستورکار غرب و سازمان ها و نهادهای بین المللی قرارگرفته است.قطعا اعمال این برخورد دوگانه درتمامی این پرونده ها درقبال رژیم صهیونیستی عامل اصلی بروز بحران دائمی و خشونت مستمر در منطقه خاورمیانه است.
– دبل استاندارد از اصلی ترین عوامل استمرار جنگ، تروریسم و خشونت در منطقه غرب آسیا:تاسیس رژیم صهیونیستی درخون و اشغالگری و تجاوز در قلب سرزمین های اسلامی ؛ تحقیر و شرمساری دائمی برای جهان اسلام و مسلمین قلمداد می شود و حمایت های همه جانبه و برخوردهای دوگانه غرب و سازمان ها و نهادهای بین المللی با انواع پرونده های مرتبط با این رژیم از بدو تاسیس تا به اکنون اعلان جنگی آشکار به جهان اسلام بوده و عامل اصلی بروز جنگ، تروریسم و خشونت پیوسته درخاورمیانه است.شنبه مورخ94/9/28 «سمیر قنطار» مجاهد آزاده لبنانی و از فرماندهان برجسته حزب الله لبنان به همراه 9 فرمانده دیگر و شماری از شهروندان سوری درحمله جنگنده های رژیم صهیونیستی به ساختمانی مسکونی در شهر “جرمانا”درجنوب دمشق به شهادت رسید.او نماد مقاومت دربرابر اشغال و تجاوز رژیم صهیونیستی بود و قریب به سه دهه اسارت در زندانهای اسرائیل را در کارنامه درخشان خود داشت. او درسال 2008 درجریان تبادل اسرای لبنانی فیمابین حزب الله و رژیم صهیونیستی به میانجیگری آلمان آزاد شد و قدیمی ترین اسیر لبنانی دربند رژیم صهیونیستی محسوب می شد. وی درلبنان “سردار اسراء” لقب گرفته بود.سمیر قنطار به عنوان محور اعتصاب های غذا و برنامه هایی از این دست برای اعتراض به وضع غیر انسانی زندان های اسرائیل شناخته می شد.سایت “یدیعوت آحارنوث” درپوشش خبر شهادت سمیر قنطار از این تیتر استفاده کرد: “پرونده بسته شد”همچنین جروزالم پست اعلام کرد: “مقامات اسرائیلی از ترور سمیر قنطار استقبال کردند”سایت های “عاروتص شوا”و “تایمز اسرائیل”نیز شهادت سمیر قنطار را به عنوان خبر نخست خود پوشش دادند.رادیو سراسری رژیم صهیونیستی از قنطار به عنوان “بمبی ساعتی”یاد کرد.”یوااف گالانت”، وزیر اسکان و ساخت و ساز از حزب کولانو، گفت: “خوب است که اشخاصی مثل سمیر قنطار بخشی از دنیای ما نیستند””یواال اشتاینیتز” وزیر زیرساخت ملی ،انرژی و آب از حزب لیکود و عضو شورای وزارتی کوچک امورامنیتی و سیاسی رژیم اسراییل، نیز عنوان کرد: “هرکس این عملیات را صورت داد کارخوبی کرد””آیلیید شاکید”، وزیر دادگستری از حزب خانه یهود، در سخنانی از موفقیت آمیز بودن عملیات ترور سمیر قنطار ابراز خشنودی کرد.”ایال بن ریوین”،از اتحاد صهیونیستی، نیز علاوه بر هشدار در خصوص واکنش حزب الله لبنان به ترور سمیر قنطار عنوان کرد: “باید از مقاماتی که در انجام عملیات ترور قنطار مشارکت داشته اند به شدت تمجید کرد”.لازم به ذکر است رویه رژیم صهیونیستی درارتباط با ترورهای دولتی که خود انجام میدهد “سکوت” است.اگر تروریسم را هرگونه عملکرد یاتهدید برای ترساندن و یا آسیب زدن به شهروندان،حکومت،گروهها و شخصیت های سیاسی با استفاده از ابزار کشتار و ایجاد ترس و وحشت در جامعه بدانیم؛ این سکوت معنادار رژیم صهیونیستی در پی هر عملیات تروریستی اش،خود به نوعی تروری مضاعف محسوب می گردد.دراین گونه موارد بعد از هرترور رژیم صهیونیستی سکوت پیشه می کند یعنی نه مسئولیت آن را به عهده می گیرد و نه آن را انکار می کند و این سکوت مبهم حامل دوکارکرد است:هنگامیکه مسئولیت عملیات تروریستی را به عهده نمی گیرد بنابراین پیامدهای سیاسی، نظامی و حقوقی آن را پاسخگو نیست.و نیز هنگامیکه انجام عملیات تروریستی را انکار نمی کند، به نوعی بر ایجاد و گسترش مضاعف خوف و ترس و وحشت توام با نوعی رازآلودگی و ابهام دامن می زند و این خود نوعی ادامه ترور و جنگ روانی، محسوب می گردد.به هر روی ترور “سمیر قنطار” مجاهد آزاده و عمید اسرای لبنانی و همرزمان دیگرش به همراه شماری از شهروندان سوری،از منظر حقوق بین الملل، مصداق آشکار نقض حاکمیت ملی و تمامیت ارضی دولت مستقل عضو سازمان ملل متحد یعنی سوریه توسط رژیم صهیونیستی بوده و نمونه بارز تروریسم دولتی سازمان یافته و نهادینه شده اسرائیل محسوب می شود و به شدت محکوم است.تروریسم دولتی اسرائیل به یک رویه ثابت و مستمر تبدیل شده است و خطرناک ترین شکل تروریسم دولتی محسوب می گردد.اما برخورد دوگانه و دبل استاندارد های کشورهای غربی و نهادها و سازمان های بین المللی که از بدو تاسیس اسرائیل در خصوص این رژیم اعمال می شده محیط امنی جهت ایجاد و استمرار این رویه تروریسم دولتی را توسط رژیم صهیونیستی فراهم کرده است.واین در صورتی است که اخیرا شاهد واکنش گسترده سازمان ها و نهادهای بین المللی و دولت های غربی در محکومیت عملیات تروریستی در پاریس بودیم.هم اکنون سوال بنیادین این است که ؛به چه دلیل دولت های غربی و سازمان ها و نهادهای بین المللی دررابطه با عملیات تروریستی پاریس که به نوعی، تروریسم غیردولتی بود با شدت و وسعت حداکثری برخورد کردند اما در مواجهه با تروریسم دولتی سازمان یافته و به مراتب خطرناک تر رژیم صهیونیستی سکوت اختیار کرده اند؟!!!!آیا این رویه مصداق همان برخورد دوگانه با رژیم صهیونیستی از بدو تاسیس تاکنون نیست؟!!!!