جیبوتی مقصر است یا سیاستهای احمدی نژاد؟
جیبوتی و کومور زمانی که ایران کمکهای مالی به آنها میکرد، دوست ایران بودند و حالا که عربستان دهها برابر ایران به آنها کمک میکند تبدیل به دشمن ایران شدهاند.
این روزها قطع روابط جیبوتی
با ایران در پی حمله عدهای خودسر به سفارت عربستان در تهران به یک مسئله جدی و
البته طنز در کشور تبدیل شده است. هرکسی بر اساس برداشت شخصی خود این ماجرا را
تحلیل میکند. عدهای بر این باور هستند که چرا ما باید در کشوری مانند جیبوتی
سرمایهگذاری کنیم که بعد این گونه با ما برخورد کند و یا برخی دیگر از اهمیت ژئوپولتیک
جیبوتی برای ایران سخن به میان میآورند.
در این میان اما نمیشود از اشتباه استراتژیک ایران در سرمایهگذاری در جیبوتی به
ویژه در دولت احمدینژاد به این سادگی گذشت. در دولت نهم و دهم به دلیل مخالفت
محمود احمدینژاد با استراتژی «درهای باز» دولت اصلاحات، رابطه ایران با کشورهای
اروپایی به کمترین حد خود رسید.
رییس جمهور سابق به
این دلیل که ایران میتواند مدیریت جهان را به دست بگیرد تصمیم به ایجاد یک جبهه
علیه غرب گرفت که بتواند بر اساس آن مدیریت جهان را از غرب گرفته و به ایران
بسپارد.خاطره حسن روحانی از
اولین جلسه خود با احمدی نژاد در مورد آژانس بین المللی انرژی اتمی به خوبی خود
بیانگر همین معناست.
رییس جمهور روحانی
که در آن زمان دبیر شورای عالی امنیت ملی بود در مورد احمدی نژاد میگوید:« بعد بحث شد که آژانس
تحت نفوذ غرب است. پرسیدند چرا آژانس تحت نفوذ آنهاست؟ گفتم برای اینکه هم بیشتر
بودجه آژانس را آنها میدهند و هم بر اکثر کشورهای عضو، نفوذ دارند. ایشان گفتند
هزینههای آژانس در سال چقدر است؟ گفتم نمیدانم، مثلا چندصد میلیون دلار. گفتند
شما همین حالا به البرادعی زنگ بزنید و بگویید ما کل مخارج آژانس را میدهیم. گفتم
اولا آژانس نمیتواند بپذیرد، چون برای مخارج آژانس و بودجه آن، مقرراتی وجود دارد
و ثانیا ما هم چنین حق و اختیاری نداریم چون اگر به جایی بخواهیم کمک بلاعوض کنیم،
مجلس باید تصویب کند.»
احمدی نژاد تصمیم گرفت
برای مقابله با قدرت غرب در جهان بر روی کشورهای کوچک و فقیر دنیا و البته کشورهای
بولیواری آمریکای جنوبی برنامه ریزی کند. جیبوتی، کومور، ونزوئلا و … از این
جمله بودند. بر این اساس استراتژی احمدی نژاد در سیاست خارجی بر پایه «قطع رابطه
با کشورهای بزرگ و دراز کردن دست دوستی به سمت کشورهای کوچک» استوار شد.
بر همین اساس
ایران سرمایه گذاری گسترده در این کشورها را در دستور کار قرار داد بدون اینکه به
این معنا توجه کند که کشورهای فقیر معمولا بر اساس منافع ملی خود که همان تامین
هزینههاست عمل میکنند. جیبوتی و کومور زمانی که ایران کمکهای مالی به آنها میکرد،
دوست ایران بودند و حالا که عربستان دهها برابر ایران به آنها کمک میکند تبدیل به
دشمن ایران شدهاند. نمیشود این کشورها را متهم کرد که چرا به ایران خیانت کردهاند؟
آنها بر اساس منافع کشورشان عمل کردهاند. این ما هستیم که با یک استراتژی اشتباه
باعث شدیم تا امروز کومور و جیبوتی علیه ایران قد علم کنند.
اگر ما همزمان در
کنار سرمایهگذاری در این کشورها، قدرتهای بزرگ جهان را هم با خود داشتیم، این
دولتها به خود اجازه نمیدادند
که علیه ایران بیانیه صادر کنند و یا رابطه خود را با جمهوری اسلامی قطع کنند.
آنها میدانستند اگر روابط خود را با ایران قطع کنند هم پیمانان ایران در حمایت از
جمهوری اسلامی به صحنه میآیند و از سیاستهای ایران دفاع میکردند. درست است که
طی دوسال گذشته روابط ایران با غرب بهبود پیدا کرده ولی هنوز به حدی نرسیده است که
کشورهای اروپایی برای دفاع از حق ایران به صحنه بیایند. جبران اشتباهات استراتژیک
دولتهای نهم و دهم در سیاست خارجی طی 4 سال قابل حل نیست.
ایرانیان بهتر است
به جای محکومکردن جیبوتی از احمدینژاد و افرادی که به سفارت عربستان حمله کردند
بپرسند که چرا کار را به جایی رساندند که امروز این کشورهای کوچک برای ما شاخ و
شانه بکشند و شما احساس کنید که توسط این کشورها تحقیر شدهاید.