جدایی ورزش از سیاست
منشور المپیک و فیفا و ای.اف.سی همه بر بحث جدایی سیاست و ورزش تاکید دارد و دخالت سیاست در ورزش را منع میکند. ورزش یک مساله اجتماعی است که نباید آن را با سیاست آلوده کرد. متاسفانه این منشور در ورزش خدشهدار شده است و شاهد دخالتهای مستقیم سیاست در ورزش هستیم و نمونه آن نیز اقدام عربستان در منع حضور تیمهای ورزشیاش در ایران است که به دلیل مسائل سیاسی چنین اقدامی را انجام داده است.
عصر خبر به نقل از شبكه مجازي آستان: جدایی ورزش از سیاست؛ این نام یک فیلم سینمایی نیست! بلکه یک ضرورت است که گاه در ایران بیتوجهی زیادی به آن شده است. البته مشکل ورود سیاست به ورزش تنها مختص کشور ما نیست اما بسیاری از کشورهای توسعهیافته این مساله را در درون خود حل کردهاند و در آن کشورها سیاست دخالت مستقیم یا حتی غیرمستقیمی در ورزش ندارد. اما این معضل هنوز هم برای برخی کشورهای توسعه نیافته یا در حال توسعه مثل کشور ما پابرجاست. در دوران برخی دولتها این ضرورت با جدیت بیشتری دنبال شده و هرچند به نتایج ماندگاری نرسیده اما اثرات مقطعی مثبتی داشته است اما در برخی دورهها شاهد بودهایم که شخص اول اجرایی کشور درباره مربی تیم ملی فوتبال هم نظراتی داده و برای اعمال این نظرات تلاشهایی کرده و دستوراتی هم داده است. حالا شبکه مجازی آستان از چند مسئول و کارشناس درباره این موضوع سوال کرده است. آنها معتقدند که ورود سیاست به ورزش، آسیبزاست و سیاسیون عمدتاً با اهداف تبلیغاتی و گهگاه برای سوءاستفادههای سیاسی از آن بهره بردهاند. برخی از این کارشناسان، به آسیب ورود ورزشیها به سیاست هم سخن گفتهاند.
سیدهادی حسینیدکتری/ عضو هیأت رئیسه فراکسیون ورزشورزشِ سیاسی، نفی فلسفه حلقههای المپیک است
اصولا دخالت سیاست در ورزش کار درستی نیست. سیاسی کردن ورزش نفی فلسفه حلقههای المپیک است زیرا ورزش پیوند دهنده بین مردم دنیاست و فرهنگها را به هم متصل میکند. سیاسی کردن ورزش اثرات تخریبی برای ورزش دارد و باعث تسلط بیشتر دولتها در ورزش میشود و اینکه در جهت مطامع شخصیشان از ورزش استفاده میکنند در حالیکه ورزش حلقه اتصال بین ملتهاست.
منوچهر پورحسنمربی والیبالاین دخالتها روح ورزش را از بین میبرد
در حال حاضر شاهدیم که افراد سیاسی در ورزش دخالت میکنند و ورزشکاران نیز در سیاست دخالت دارند و این امر باعث از بین رفتن روح ورزش در جامعه میشود. دخالت سیاسیون در ورزش باعث میشود که اصل کار که پرداختن به ورزش و بها دادن به ورزشکار است از بین برود و قطعا این امر به مرور زمان باعث ضربههای شدید به ورزش قهرمانی و حرفهای میشود.
محمد دلیریانعضو شورای فنی کشتی آزادسیاسیون به دنبال منافع حزبی و انتخاباتی هستند
این شعار است که بگویم ورزش از سیاست جداست، زیرا در حال حاضر عملاً هم ورزشکاران در سیاست دخالت میکنند و هم سیاستمداران در ورزش دخالت میکنند. باید ببینیم آنهایی که سیاسی هستند از این دخالتها چه میخواهند و هدفشان چیست. سیاسیون و دخالتشان در ورزش برای ورزش نیست بکه آنها به دنبال منافع حزبی و انتخاباتی خودشان هستند و میبینیم با هزار وعده و وعید در عرصه ورزش حضور مییابند و وقتی نظر مساعد جامعه ورزشی را جلب کردند و به موقعیت و جایگاه موردنظرشان میرسند فراموش میکنند که چه وعده و وعیدی میدهند.
منصور قنبرزادهفوق لیسانس / مديرعامل باشگاه نفت تهرانورزش یک مساله اجتماعی است و نباید آن را با سیاست آلوده کرد
منشور المپیک و فیفا و ای.اف.سی همه بر بحث جدایی سیاست و ورزش تاکید دارد و دخالت سیاست در ورزش را منع میکند. ورزش یک مساله اجتماعی است که نباید آن را با سیاست آلوده کرد. متاسفانه این منشور در ورزش خدشهدار شده است و شاهد دخالتهای مستقیم سیاست در ورزش هستیم و نمونه آن نیز اقدام عربستان در منع حضور تیمهای ورزشیاش در ایران است که به دلیل مسائل سیاسی چنین اقدامی را انجام داده است.
محمد .رفوق لیسانس / خبرنگار ورزشیاستفاده از مدیران آگاه ورزشی در کنار سیاسیون میتواند بهترین بازدهی را داشته باشد
هر چند در سالهای قبل انتقاد زیادی نسبت به ورود سیاسیون به طور کل ورزش به ویژه در رسانهها مطرح میشد اما با ناکارآمدی سیستمهایی که مدیران ورزشی در آن عهدهدار سمت بودهاند، اکثر متخصصان ورزشی هم به این نتیجه رسیدهاند که حضور سیاسیون قابل در رأس سیستم ورزش و استفاده از مدیران آگاه ورزشی در کنار آنها میتواند بهترین بازدهی را داشته باشد. شاید موفقترین مثال در این نوع سیستم، دوران ریاست محسن صفایی فراهانی در فدراسیون فوتبال باشد که همه آنچه این روزها در فوتبال ایران برداشت میشود، آن چیزی است که در دوران ریاست این مدیر سیاسی – اقتصادی در فدراسیون فوتبال کاشته شد. او با استفاده از نیروهای قدرتمند ورزشی و اقتصادی در هیأت رئیسه فدراسیون فوتبال، دوران باشکوهی را در فوتبال ایران پایه گذاشت. البته حضور سیاسیون موفق در ورزش هم چندان پرتعداد نیست و میتوان مثالهای نقض دوران صفایی فراهانی را در ورزش هم به یاد آورد؛ مدیرانی که دخالتهایشان در جزئیترین مسائل فنی از انتخاب یا عزل مربیان و حتی جذب بازیکنان و ورزشکاران مشکلات فراوانی برای ورزش به وجود آورد.