چرا بشار اسد آماده كناره گیری است؟
در حالی كه بشار اسد نسبت به چند ماه اخیر در اوج قدرت است، شب گذشته معاون نخست وزیر سوریه از احتمال كناره گیری بشار اسد خبر داد.
به گزارش گروه سیاسی «نیمروز»، جمیل قدری معاون نخست وزیر سوریه شب گذشته در پایان سفری به روسیه اعلام كرد كه بشار اسد حاضر است از قدرت كناره گیری كند. تیتر خبری كه به سرعت در رسانه های دنیا بازتاب پیدا می كند.
آنچه قابل توجه است دلیل بیان چنین اظهاراتی در این مقطع زمانی است. یعنی شرایطی كه امور در سوریه به سمت آرامش پیش می رود و اصطلاحا stable می شود. شهرهای مختلف یكی یكی رو به ارامش می گذارند و حتی خبر شروع بازسازی شهرها به گوش می رسد. این خبر و نحوه ی پوشش آن می طلبد كه نسبت به سناریوهای احتمالی و دلایل طرح آن قدری تامل بیشتری نمائیم.
اول: این روزها اسد توانسته است بر اوضاع سوریه مسلط شود، به عبارتی كسانی كه برای رفتن اسد روزشمار تعیین كرده بودند، اكنون دچار سردرگمی شده اند و درباره ی عمر حكومت اسد دچار چند دستگی شده اند. این سخن در زمان ضعف اسد بیان نمی شود بلكه اكنون با بشار اسدی روبرو هستیم كه به مراتب قوی تر از ماه های گذشته است. لذا سخن از كنار رفتن رئیس جمهور ناتوان و ضعیف نیست.
دوم: در همین حال بحث آمادگی برای كناره گیری اسد و استعفای وی به عنوان پیش شرط مسائلی رد شده است و تنها آن را به عنوان بخشی از مذاكرات مورد قبول قرار داده اند.
سوم: آنچه در ادامه ی سخنان جمیل قدری ذكر شده است ـ كه عمدتا نادیده گرفته می شود ـ نیز جای تامل دارد و آن اینكه، وی بحث كناره گیری اسد را به عنوان یك راهكار و جزء مسائل قابل مذاكره طرح می كند و آن را به عنوان پیش شرط به هیچ عنوان نمی پذیرد. مسئله ای كه اخضر ابراهیمی بر خلاف كوفی عنان به آن اعتقادی نداردو از استعفای اسد حمایت نكرده است كه این دلسردی معارضین را به دنبال داشته است كه منجر به طلب عذرخواهی از ابراهیمی شد یا در جای دیگری وی مصاحبه ی خود با العربیه را ناتمام گذاشت. این بدان معنی است كه ممكن است این مورد به هنگام مذاكره مورد توافق قرار نگیرد.
همان طور كه می دانیم در عالم سیاست و دیپلماسی همه چیز قابل مذاكره است بویژه اگر مذاكره برای مذاكره باشد!
چهارم: وی تاكید می كند كه پس از آن باید شرایط برای برگزاری انتخابات ریاست جمهوری فراهم شود و اشخاص مختلف از جمله بشار اسد در این انتخابات حاضر شوند. انتخاباتی كه كمتر از دو سال آینده برگزار می شود و با اختلافات مشاهده شده و چند دستگی در معارضین و جبهه ی به نسبت متحد در پشتیبانی از اسد، هیچ بعید به نظر نمی رسد كه پیروز آن انتخابات بشار اسد باشد. بویژه آنكه در چند ماه آینده و با افزایش احساس خوب آرامش بعد از طوفان در سوریه، بعید به نظر می رسد كه مردم تمایلی برای بازگشت به شرایط قبل و از سرگیری منازعات را داشته باشند.
پنجم: بیان این مسئله می تواند منجر به چند دستگی بیشتر در بین جریان معارضه شود، لاجرم عده ای با آن موافقت می كنند و عده ای مخالفت و طرفداران هر كدام از این دو نظریه دلایل خود را طرح می كنند و به تعبیری یك خط اختلافی و نزاع برای مدتی جانشین دشمنی با اسد می شود. بحث ها حول این محور حركت می كند و این در شرایطی است كه ارتش به پاكسازی های گسترده دست می زند.
ششم: یكی از مشكلات مهم جریان غربی بر علیه سوریه و به نوعی شانس اسد، این است كه سوریه ی بعد از اسد و حزب بعث برای همه ی طرف های خارجی مبهم و گنگ است. طرح مسئله كناره گیری اسد دوباره این مشكل را به طرف های خارجی یادآوری خواهد كرد و آن ها را در شرایط دشواری قرار می دهد.
از زاویه ای دیگر:
اول: از این به بعد استعفای اسد به شكل جدی تری در رسانه ها و خواسته های معارضین دنبال خواهد شد. مساله ای كه تا به امروز به جهت آنكه هیچ یك از اعضای هیات حاكمه به آن اشاره ای نكرده بودند، مطلبی رویایی به نظر می رسید.
دوم: اعلام این مسئله پس از تهدید سوریه توسط آمریكا به جهت جا به جایی سلاح های شیمیایی قابل تامل است. تهدیدی كه البته واكنش بسیار تند روسیه و چین را به دنبال داشت. تا جائیكه روسیه از عبارت “اجازه نخواهیم داد” در مقابل این مسئله استفاده كرد.
سوم: نكته ی آخری كه می تواند محل توجه باشد اینكه، در نهایت اگر كار به جائی برسد كه كنار رفتن اسد به جای آنكه خللی بر نفوذ كشورهای حامی سوریه، نظیر ایران، روسیه و چین وارد نكند و از طرفی منجر ایجاد وجه ی بین المللی برای این كشورها شود، ممكن است سوریه ی در مشت ، اما بدون اسد را به سوریه ی سوخته ی با اسد ترجیح دهند.