نشست تهران؛پیام ها، فرصت ها و چالش ها
آن طور که شبکه المیادین گزارش کرده ، نظام سوریه و اکثریت مخالفین این نظام با انجام گفتگوها در تهران موافقت کرده اند.
عصرایران ؛ علی قادری – تا ساعاتی دیگر نشست گروه کشورهای عدم تعهد در تهران برگزار خواهد شد. هرچند عنوان “عدم تعهد” هیچگاه معرفی کننده ماهیت کشورهای عضو این گروه نبوده و شعار این نشست نیز تحت عنوان “صلح پایدار با مدیریت مشترک جهانی” نیز صرفا در حد یک شعار “عدم تعهدی” باقی خواهد ماند اما با توجه به گستردگی عضویت این گروه، این نشست همانند نسخه های گذشته اش، فرصت مناسبی جهت مذاکره درباره مسایل کلان بین المللی میان کشورهای عضو است.
در هر صورت برگزاری این نشست در تهران و استقبال قابل قبول کشورهای عضو در آن، با توجه به تحولات گسترده کنونی از اهمیت بالایی برخوردار است. چه اینکه تهران تلاش دارد در گام نخست با برگزاری موفق این نشست نشان دهد که تلاش های غرب برای به انزوا کشاندن ایران بر سر برنامه هسته ای اش در عرصه جهانی با شکست مواجه شده است. به این معنا که تهران تلاش خواهد کرد تا قبل از آغاز دور دیگر گفتگوهای هسته ای، با استفاده از تریبون نشست عدم تعهد، حمایت جهانی از برنامه صلح آمیز هسته ای خویش را به گروه 1+5 نشان دهد.
از سویی دیگر برگزاری چنین نشست گسترده ای در تهران که سران و مقامات عالیرتبه کشورهای پر شماری در آن شرکت می کنند یک پیام آشکار را به تل آویو ارسال می کند و آن پیام این است که هیچ کدام از این افراد، تهدیدات اسراییل در حمله به تاسیسات هسته ای ایران را جدی نگرفته اند.
با توجه به دعوت از روسیه به عنوان میهمان این نشست و حضور قطر و عربستان به عنوان اعضاء، به نظر می رسد بحران سوریه یکی از موضوعات مهمی است که در این گردهمایی بزرگ مورد بررسی و تبادل نظر قرار خواهد گرفت.
وزارت امور خارجه ایران اعلام کرده است که طرحی برای حل سیاسی این بحران آماده کرده که در این نشست آن را طرح خواهد کرد.
آن طور که شبکه المیادین گزارش کرده ، نظام سوریه و اکثریت مخالفین این نظام با انجام گفتگوها در تهران موافقت کرده اند. با این حال به نظر می رسد وتوی گروه های مسلح و حامیان منطقه ای و بین المللی آنها، این طرح را مانند طرح های گذشته ناکام خواهد کرد.
البته ایران تلاش دارد که با وارد کردن”مصر مرسی” به روند حل بحران سوریه علاوه بر استفاده از نفوذ معنوی احتمالی اخوان المسلمین مصر بر همتای سوری، از وزن استراتژیک برخی اطراف عربی و غیر عربی در خاورمیانه نیز بکاهد.
البته مراکز تصمیم سازی در تهران باید نسبت به شرایط کنونی مصر و ارتباطات اخوان المسلمین واقع بین باشند و با این گروه محتاطانه تر برخورد کنند.
با حضور رئیس جمهور مصر و هیئت همراه صد نفره وی در نشست تهران، پرونده برقراری روابط دیپلماتیک میان دو کشور وارد مرحله جدی تری شده است. پس از ارسال سیگنال های مثبت متعدد از سوی تهران، محمد مرسی اعلام کرد که ایران و مصر در طول دو دهه گذشته، علاقمندی خویش را برای برقراری مجدد روابط نشان داده اند. البته حرکت به سمت ایران برای مدت ها، یکی از مطالبات احزاب انقلابی و جامعه مدنی مصر بود و مرسی بر خلاف اظهارات گذشته اش به خوبی می داند که آراء وی در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری از بندر اسکندریه و منطقه کفر شیخ چه معنای عمیقی دارد!
در هر صورت نباید تصور کرد که فردای بازگشت مرسی روابط دو کشور به سرعت به مسیر عادی خویش بازخواهد گشت. به غیر از فشارهای منطقه ای و بین المللی که یکی از موانع اصلی تحقق این امر است در داخل مصر نیز مشکلاتی در مسیر گرم شدن روابط دو کشور وجود دارد.
با وجود کوتاه شدن دست ارتش در دخالت در تصمیم گیری های کلان کشور و رئیس جمهور واقعی شدن مرسی پس از این اقدام، با این حال مانع اصلی هنوز به قوت خود باقی است؛ گروه های سلفی و جماعت اسلامی!
ریشه مخالفت این اسلامگرایان با برقراری مجدد روابط دیپلماتیک قاهره-تهران در دو سر فصل کلی قابل جمع بندی است: این جریانات با اظهار نگرانی از آنچه آن را سیاست توسعه طلبانه ایران شیعی در کشورهای عربی سنی می نامند معتقدند که گشودن دروازه های قاهره به سوی تهران باعث گسترش تشیع و تضعیف مذهب رسمی سنی در مصر خواهد شد!
دومین سرفصل اختلاف میان ایران و گروه های اسلام گرا در مصر، بحران سوریه است. با وجود اینکه موضع رسمی مصر پس از پیروزی اخوان المسلمین تا کنون بسیار متفاوت تر و معتدل تر از موضع ترکیه، عربستان و قطر است با این حال نباید نسبت به اختلافات تاریخی اخوان المسلمین و سایر گروه های اسلام گرا با نظام سوریه بی توجه بود.
با وجود اینکه این نظام، آخرین سنگر رسمی عربی علیه اسراییل است و شخص مرشد عام اخوان المسلمین و سایر بزرگان اسلامگرا در مصر نیز به خوبی نسبت به نقش سوریه در ایستادگی حماس در غزه آگاهی کامل دارند اما باید اعتراف کرد که اختلافات میان طرفین به اندازه ای عمیق بود که با آغاز بحران سوریه نه تنها سلفی ها، عصاره اصلی گروه های مسلح علیه نظام را تشکیل دادند بلکه حماس نیز از دمشق، یک فاصله معنادار گرفت.
در سایه این اختلافات، حمایت های ایران از نظام سوریه از یک سوی و پشتیبانی جریانات اسلامی مصر از مخالفین مسلح در سوریه باعث افزایش بدبینی متقابل، میان تهران و این جریانات در مصر شد.
در کنار موضوعاتی مانند پرونده هسته ای بحران سوریه و پرونده برقراری مجدد روابط دیپلماتیک میان ایران و مصر که مشغولیت های جدی دستگاه دیپلماسی کشورمان را در روزهای آتی تشکیل خواهد داد نباید فراموش کرد که نشست تهران فرصت بسیار مناسبی برای تقویت دیپلماسی اقتصادی و افزایش حجم روابط بازرگانی با کشورهای شرکت کننده در این نشست است. به همراه بسیاری از سرانی که طی ساعات آینده وارد کشورمان خواهند شد هیئت های اقتصادی متعددی خواهند آمد که با هدف ارتقاء روابط اقتصادی میان ایران و کشورشان هستند بنابراین به نظر می رسد که باید از این فرصت بی نظیر، بهره برداری لازم را به عمل آورد.