این زنان دارند له میشوند!
مشکلات اقتصادی و تنگناهای معیشتی زندگی را بر کارگران سخت کرده. شاید بهتر است بگوییم کارگران در کشور وضعیت مطلوبی ندارند و بیش از این زنان کارگر هستند که از این موضوع رنج میبرند؛ زنانی که به دلیل بیماری، اعتیاد همسر، فقر و … مجبورند به صورت غیر رسمی کار کنند و در هیچ جا نه قراردادی به نامشان بسته میشود و نه بیمهای به اسمشان وجود دارد؛ زنانی که راهپله میشویند، در مترو دستفروشی میکنند، گوشه یک خیابان پر رونق، بساط کارهای دستیشان را پهن کردهاند و میفروشند یا سبزی برای دیگران پاک میکنند. اینها کارگرند. زنان کارگر. کارگران غیر رسمی. کارگرانی که مزدشان بسیار اندک و گاها ناچیز است.
«پانا» با این مقدمه نوشت: «م.الف» زنی 37 ساله با دو فرزند است. پسرش دبیرستانی و دخترش دبستانی است. او کار میکند. برای همسایههایش سبزی سرخ میکند. به فصلش ترشی میگذارد و گاهی برای رونق بیشتر زندگیاش به خانههای بالاشهر برای پاک کردن راهپله میرود. او میگوید شوهرش بازخرید شده و پولی که از کارش نصیب آنان شده، همه را خرج اعطینا کرده است. حالا مانده آس و پاس. او میگوید: «مجبورم برای حفظ زندگی و آبرویم کار کنم. شوهرم هر جا برای کار میرود، نمیماند و بهانهگیری میکند.» او ناراضی نیست و با لبخند تلخی میگوید خدا را شکر.
«م.ع» زنی 8-57 ساله است که در راهپله آپارتمانی در حال شستن پلههاست. موهایش از فرط گرما به سرش چسبیده. صورتش خسته و زرد است. وقتی از او درباره زندگیاش میپرسم، میگوید: «شوهرم بیمار است. بیمار روانی. کار نمیکند. مجبورم کار کنم. خانوادهام آدمهای آبرومندی هستند. برادرهایم نمیدانند کار میکنم. غصه میخورند و غرورشان جریحهدار میشود. نمیشود دائما آویزان این و آن بود.» او از کمی مزد و خشونت در کار کمی گلایه دارد اما میگوید: «چارهای نیست. باید برای زنده بودن کار کرد.»
زنان کارگر یکهشتم حداقل حقوق را دریافت میکنند
بر اساس یک تحقیق میدانی که اخیرا در شهرستانها انجام شده است، زنان کارگری که در طول یک سال یک قالی میبافند، یک میلیون تومان به عنوان دستمزد دریافت میکنند که تقریبا ماهی 100 هزار تومان میشود. یعنی این زنان یکهشتم حداقل حقوق قانونی را دریافت میکنند اما به دلیل اینکه به این پول نیاز دارند، به این شکل مورد بهرهکشی قرار میگیرند. شرکتهایی هم که از کارگران پیمانی استفاده میکنند، به دلیل اجبار و محدودیتی که زنان برای کار کردن دارند، کمتر از حقوق مصوب به آنها پرداخت میکنند.
طبق این تحقیق میدانی، کسانی که در بخشهای دیگر خدماتی کار میکنند، مثل منشیها یا کارگرانی که در مطب پزشکان یا جاهای دیگر کار میکنند، اکثرا کمتر از حداقل حقوق قانون کار را دریافت میکنند و بیمه هم نمیشوند زیرا گفته میشود این بنگاهها تولیدی نیست و خدماتی است.
به طور کلی اشتغال زنان کارگر در معرض تهدیدهای اقتصادی جامعه قرار دارد و آنها همواره از شرایط بیثبات اقتصادی متضرر میشوند و با مشکلات بسیاری دست و پنجه نرم میکنند. بیکاری، کمبود درآمد و ثابت نبودن شرایط اقتصادی، مهمترین مسائلی است که زنان کارگر با آن رو به رو هستند.
در کنار این مسائل، مشکلات فرهنگی کار هم وجود دارد. از جمله این مشکلات، تخریب شخصیتی، اهانت، ترساندن و تهدیداتی است که باعث میشود زنان کارگر با فشارهای روحی و روانی بسیاری روبهرو شوند.
نرخ بیکاری زنان کارگر دو برابر مردان
زهرا نژادبهرام فعال و پژوهشگر حوزه زنان با اشاره به وضعیت کارگران زن در ایران میگوید: میزان و نرخ بیکاری در جامعه رو به افزایش است؛ به طوری که این نرخ برای مردان به 10.5 و برای زنان به 20 درصد رسیده است. در حوزه کارگران این بیکاری بیشتر به چشم میآید.
رشد بیکاری کارگران در دولت نهم
به گفته این استاد دانشگاه، میزان بیکاری در دولت هشتم و نهم رشد چشمگیری داشته و در این میان با توجه به وضعیت اقتصادی و فرهنگی بیشترین بیکاری مشمول کارگران شده است.
وی به مصوبهای در دولت نهم اشاره میکند و میگوید: مصوبهای که در دولت نهم تصویب شد مبنی بر اینکه اولویت استخدام با مردان متاهل فرزنددار است نه حتی زنان بیسرپرست یا بدسرپرست، نشاندهنده بیتوجهی دولت گذشته به کارگران به خصوص زنان است.
سهم 5 درصدی زنان کارگر
او فرصتهای شغلی برای زنان کارگر را در کشور اندک میداند و میگوید: 5 درصد کارگران ایرانی را زنان تشکیل میدهند. اگر هر کسی را که کار میکند و در مقابل کارمزدی را دریافت میکند کارگر بدانیم، عدد کارگری در کشور 13 درصد است اما اگر مفهوم کارگر را به معنای متداول امروزی یعنی مشاغلی که صنعتی و خدماتی به حساب میآیند در نظر بگیریم، نرخ اشتغال زنان همان 5 درصد است.
آمار دقیقی از زنان کارگر غیر رسمی نداریم
به گفته وی با توجه به مفاهیم قانون کار، کارگران به دو دسته رسمی و غیررسمی تقسیم میشوند؛ رسمی در کارگاههایی که بیش از 10 نفر هستند و غیررسمی که تعدادشان بیشمار است شامل کارهای خدماتی، مانند کار در مزارع، کار در منازل و … . اینها کارگرانی هستند که نه بیمه دارند و نه قرارداد و آمار دقیقی از این کارگران زن وجود ندارد زیرا آمارها مخدوش است.
سهم بیشتر زنان کارگر در مشاغل خدماتی
نژادبهرام با بیان اینکه زنان سهم بیشتری در مشاغل کارگری دارند، میگوید: در مشاغلی چون کشاورزی سهم زنان از مردان بیشتر است ولی از آنجا که تحت پوشش هیچ بیمه و قانونی نیستند در آمارها دیده نمیشوند.
او به مسائل و مشکلات کارگران زن نیز اشاره میکند و میافزاید: مشکلات زنان کارگر عمومی و اختصاصی است. مسائل عمومی مربوط به معیشت، بهداشت و فرصتهای شغلی و مسائل اختصاصیشان نامناسب بودن حقوق و دستمزد، عدم ارتقای شغلی، در معرض تعطیلی قرار گرفتن کارگاهها و ارزشگذاری است.
نژادبهرام با اشاره به تاثیر اتحادیههای کارگری در رفع مشکلات زنان کارگر میگوید: حدود 25 اتحادیه کارگری در کشور فعال است که مدافع حقوق زنان کارگر است ولی متاسفانه کارگران به دلیل کمسوادی به حقوقشان آشنا نیستند و بیشتر در حق زنان کارگر غیررسمی اجحاف میشود.
به گفته دبیر شورای اطلاعرسانی معاونت زنان ریاست جمهوری خشونت علیه زنان کارگر یکی دیگر از دغدغههایی است که باید مورد توجه قرار گیرد؛ البته بیشتر این خشونتهای شغلی شامل زنان کارگر غیررسمی میشود.
او با اشاره به راهکارهای موجود برای بهبود وضعیت زنان کارگر اظهار میکند: اتحادیه کارگری در این میان نقش موثری برای چانهزنی دارد. باید قانونی به نفع زنان کارگر تصویب شود و در چارچوب مشخصی قرار گیرد. یعنی کارگران باید حتی با کمترین حقوق قرارداد ببندند و بیمه شوند.
فراهانی مشاور عالی کانون انجمن صنفی کارگران نیز درباره وضعیت زنان کارگر میگوید: زنان کارگر در قانون حقوقی دارند که مشخص است ولی متاسفانه این قانون در کارگاهها یا کارخانجات دیده و اجرایی نمیشود.
او معتقد است گاهی در این قوانین افراط و تفریط وجود دارد.
فراهانی به مرخصی زایمان 9 ماهه زنان به عنوان مثالی برای افراط در قوانین اشاره میکند و میگوید: مثلا میزان مرخصی زایمان برای کارفرما قابل قبول نیست زیرا یک مسئول کارگاه شخصی نمیتواند 9 ماه تمام جایی را برای یک کارگر خالی نگه دارد و چرخه اقتصاد این کارگاه را متوقف کند تا زن کارگر پس از زایمان از مرخصی بازگردد. اینها مسائلی است که دقیقا در قانون به آن پرداخته نشده است و سبب شده در بزنگاهها مورد چالش قرار گیرد.
70 درصد کارگران نه بیمه دارند و نه قرارداد
وی ادامه میدهد: در حال حاضر 70 درصد کارگران نه بیمه دارند و نه قرارداد و مسئولان نیز چشمشان را به روی این قانونشکنیها بستهاند. در این شرایط، زنان کارگر بیش از مردان رنج میبرند.
صالحی مشاور ارشد کانون کارگری نیز درباره آمار زنان کارگر که به صورت غیررسمی فعالیت میکنند، میگوید: آمار دقیقی از زنان کارگر وجود ندارد و آمارهای موجود تخمینی است.
وی ادامه میدهد: وضعیت زنان کارگر مناسب نیست. واحدهای تولیدی ظرفیت پایینی دارند و قراردادها به صورت کوتاهمدت بسته میشود.
مشکل زنان کارگر در حال حاضر کمبودن فرصتهای شغلی از طرفی و حفظ آنها در محیطهای کار از طرف دیگر است. باید به این نکته توجه داشت که گاه قوانین حمایتی که برای حمایت از حقوق زنان تصویب میشود، کار زنان را دشوارتر میکند و مشکلات جدیدی برای آنها به وجود میآورد. این مشکلی است که شاید کمتر مورد توجه افراد و بخشهای مختلف قرار گرفته باشد اما باید به طور جدی به آن پرداخت و قوانین جامع و کاربردی تصویب کرد.
زنان کارگر اکنون به حمایتهای قانونی بیشتری نیاز دارند. حمایتهای قانونی موجود به همراه نرخ مشارکت پایین زنان در فعالیتهای اقتصادی، باعث شده است وضعیت اشتغال زنان با مشکل روبهرو شود.