مرگ دومین قربانی در حادثه تیراندازی مقابل بیمارستان

 
به گزارش همشهری، در جریان این حادثه شوهر زن جوان پس از شلیک ۲گلوله به او، دست به‌خودکشی زد و به زندگی خود پایان داد اما زن جوان به کما رفت که درنهایت صبح دیروز او نیز جان باخت.این حادثه ساعت۱۹ دوشنبه گذشته رخ داد. زن ۳۳ساله‌ای که منشی بخش آندوسکوپی بیمارستان عرفان بود پس از تعطیلی شیفت کاری‌اش از بیمارستان خارج شد. او به سمت پارکینگی که فضای باز روبه‌روی بیمارستان بود رفت و وقتی سوار سمند نقره‌ای‌رنگش شد، شوهرش را دید که اسلحه به‌دست انتظارش را می‌کشید.
مرد جوان ابتدا ۲ گلوله به سر همسرش شلیک کرد و بعد گلوله‌ای دیگر به سر خودش زد. صدای شلیک گلوله‌ها نگهبان را به محل حادثه کشاند و زن و مرد جوان به بیمارستان منتقل شدند. در تحقیقات مشخص شد که این زن و شوهر از مدتی قبل با یکدیگر دچار اختلاف شده بودند و حتی از داخل کیف مرد جوان چند قرص برنج کشف شد که نشان می‌داد او با تهیه این قرص‌ها قصد خودکشی داشته است.
در این حادثه، مرد هفت‌تیرکش و همسرش دچار مرگ مغزی شدند و چند ساعت بعد مرد جوان جان باخت. زن اما هنوز زنده بود و اقدامات درمانی روی وی در حال انجام بود. تیم پزشکی پس از انجام آزمایشات مختلف و اقدامات درمانی پی بردند که سطح هوشیاری این زن به ۳رسیده است و این یعنی دیگر امیدی به بازگشت وی نیست. با این حال او همچنان در بخش مراقبت‌های ویژه بستری بود تا اینکه صبح دیروز نبض او از حرکت ایستاد. با مرگ وی پرونده این حادثه که پیش روی قاضی سعید احمدبیگی بازپرس شعبه هفتم دادسرای جنایی بود، بسته شد.
در همین حال پدر مردی که دست به این تیراندازی زده است، در گفت‌وگوی تلفنی با همشهری گفت: ما در شهرستان زندگی می‌کنیم و پسرم به همراه همسر و دختر ۸ساله‌شان در تهران بودند. چون دور بودیم خیلی از زندگی آنها خبر نداشتیم اما می‌دانستیم مدتی است دچار اختلاف شده‌اند. مثل همه زن و شوهرها که ممکن است با هم اختلاف داشته باشند.
دقیقا نمی‌دانم اختلاف‌شان بر سرچه بود اما شنیده بودم که مدتی پیش عروسم در دادگاه خانواده درخواست طلاق داده است اما پسرم عاشق همسرش بود و راضی به جدایی نبود. عروسم برادرزاده‌ام بود و آنها دخترعمو و پسرعمو بودند. ما از این حادثه خیلی متاثر شدیم. هنوز هم در شوک به‌سرمی‌بریم و باورمان نمی‌شود که پسرم اینچنین به زندگی خود و همسرش پایان داده و نوه‌مان را بی‌پدر و مادر کرده است. نوه ما هم‌اکنون نزد خانواده مادری‌اش است و ما عزادار هر دوی آنها هستیم.