طعنه روزنامه اصلاح‌طلب به عارف

اگر چه عارف در سال ۹۲ از حضور در انتخابات رياست‌جمهوري كناره‌گيري كرد تا روحاني بر اين كرسي بنشيند كه آن اقدام سبب تحسين همگاني شد اما تمام مولفه‌هاي مورد نياز براي جلوس بر كرسي رياست مجلس در ايثار خلاصه نمي‌شود

 
روزنامه آرمان با روایت از آنچه در گعده‌های منتخبان مجلس می‌گذرد، نوشت:
 
محمدرضا تابش، نايب‌رئيس فراكسيون اميد مجلس دهم اظهار كرد: « سومين جلسه مجمع عمومي فراكسيون اميد بعد از ظهر چهارشنبه در محل ساختمان مشروطه برگزار خواهد شد و دستور كار اصلي اين نشست تصميم‌گيري درباره معرفي نامزد فراكسيون براي رياست مجلس خواهد بود». در حالي تابش از برگزاري سومين نشست خبر مي‌دهد كه شنيده‌ها حاكي از آن است كه محمدرضا عارف بار ديگر با درنظر گرفتن شرايط كشور خود را در نقش مديري باتدبير به جامعه معرفي خواهد كرد و لاريجاني بر كرسي رياست مجلس دهم مي‌نشيند. اكنون يك ايستگاه ديگر براي رسيدن قطار اصلاحات به مقصد كه همان نشاندن بهترين گزينه بر كرسي رياست است باقي مانده. قطار موفقيت اصلاحات اكنون در دو راهي عارف و لاريجاني است؛ در يكطرف عارف با پيشينه اصلاح‌طلبي و فداكاري و در طرف ديگر لاريجاني با پيشنيه ميانه روي و تدبير. غلامحسين كرباسچي دبيركل حرب كارگزاران به نكته خوبي اشاره كرده است: «دبيركل حزب كارگزاران بابيان اينكه بايد همه تلاش كنند وحدت كلمه‌‌اي كه در اين انتخابات تحت عنوان ليست اميد بين اصلاح‌طلبان و گروه‌هاي معتدل ايجاد شده است از بين نرود؛ به ويژه در سالي كه در پايان آن انتخابات رياست‌جمهوري و انتخابات شوراها را خواهيم داشت، هنوز به وحدت و يكپارچگي نيروهاي معتدل و اصلاح‌طلب نياز داريم و مردم و علاقه‌مندان به كشور در اين دو مرحله انتخابات نتیجه خوبی گرفتند، پس اصل موضوع بايد اين باشد كه بررسي كنيم چه كاري انجام دهيم كه وحدت نيروهاي اصلاح‌طلب و معتدل از بين نرود و طبيعتا اگر بشود در مجموع بين همين نيروها وحدت را برقرار كرد از همه‌چيز مهم‌تر است. به نظر من چه لاريجاني و چه عارف رئيس مجلس باشند براي دولت تفاوت چنداني ندارد. هر دو جزو اردوگاهي هستند كه به دولت در اجراي برنامه‌هايش كمك خواهند كرد.» اکنون فارغ از رای فراکسیون‌های امید و اصولگرایان به عارف یا لاریجانی برای ریاست، باید نگاهی هم به رای مستقل‌ها داشت که در نهایت آرای آنها تعیین کننده رئیس مجلس است. در این گزارش به آنچه پرداخته خواهد شد که در گعده‌های سیاسیون و منتخبان مجلس دهم در بحث ریاست مجلس می‌گذرد.
 
تدبير عارف باز هم كارساز مي‌شود؟
 
بايد معادله انتخاب رئيس مجلس را با بررسي شرايط حل كرد. آخرين نشست اميد نشانگر آن بود كه برخي اعضاي آن همدلي لازم براي پذيرش تصميم جمعي و راي یکپارچه به عارف را ندارند چنانكه در نشست اميد ۱۰۵ نفر حضور يافتند و در نشست بعدي كه از سوي حزب اعتدال و توسعه برگزار شد تعداد حاضران به نحو چشمگيري افزايش يافت كه البته از لاريجاني هم براي حضور در آن نشست دعوت شده بود كه اين نشانگر همراه نبودن تمام وکمال اصلاح‌طلبان و حاميان دولت با عارف است. از سوي ديگر برخي اعضاي ليست اميد نگاه كوچكي به كرسي رياست دارند و اين طور نيست كه حضورشان در اين ليست را تضميني براي دور بودن خود از كرسي رياست بدانند، مانند گزارشي كه چندي پيش ايلنا نوشت و درباره تابش اين چنين آورد: « نماينده اردكان تلاش زيادي براي تشكيل فراكسيون اميد كرد و چه بسا به عنوان رئيس اين فراكسيون نيز انتخاب شود. با اين حال چهره سياسي نزديك به رئيس دولت اصلاحات نيز نيم‌نگاهي به كرسي نایب رئیسی مجلس دارد و بعيد نيست بتواند با حمايت برخي نمايندگان قديمي‌تر مجلس، صندلي نايب‌رئیسي را به دست بياورد. » در چنين شرايطي با توجه به اينكه رويكرد برخي اعضاي ليست اميد هم به رياست لاريجاني است و فعلا از بيان علني آن پرهيز دارند احتمال جلوس عارف بر كرسي رياست كمرنگ‌تر از لاريجاني است.
 
استراتژي سكوت حاميان لاريجاني
 
از سوي ديگر اما منتخباني كه درصدد راي دادن به لاريجاني براي جلوس بر كرسي رياست هستند ترجيح مي‌دهند تا در سكوت به اهداف خود برسند. ايستادگي لاريجاني در برابر تندروها، كمك به دولت براي تصويب برجام در مجلس، رعايت انصاف ميان نمايندگان گروه‌هاي سياسي مختلف در مجلس، قدرت اقناع نمايندگان و… از ويژگي‌هاي برتر لاريجاني است كه سبب تاكيد برخي نمايندگان بر استمرار جلوس او بر كرسي رياست شده است. اگر چه عارف در سال ۹۲ از حضور در انتخابات رياست‌جمهوري كناره‌گيري كرد تا روحاني بر اين كرسي بنشيند كه آن اقدام سبب تحسين همگاني شد اما تمام مولفه‌هاي مورد نياز براي جلوس بر كرسي رياست مجلس در ايثار خلاصه نمي‌شود. لاريجاني در طي سال‌هاي استقرار دولت قبل مورد هجمه تندروها و طيفي از حاميان آن دولت قرار داشت و در برابر آنها تنها مقابله‌اي كه كرد سكوت بود و پاسخ خود را سال ۹۴ با اعلام استقلال براي حضور در انتخابات ارائه كرد. از سوي ديگر بايد پذيرفت كه اصلاحات پس از سال ۸۸ به تدريج حضور و تاثيرگذاري علني خود را از دست داد و از سال ۹۲ و با حضور حسن روحاني در جايگاه رئيس‌جمهور توانست به مثابه بذري تازه جوانه زده شد و در اسفند ۹۴ اين بذر كمي رشد كرد اما هنوز ناتوان است و بايد كماکان از خود در برابر هجمه‌هاي سخت حفظ نمايد، بنابراين مناسب نيست در اين شرايط به تنهايي وارد عرصه شده و بخواهد ميدان را در دست گيرد چرا كه با يك تندباد قوي شكسته خواهد شد. در چنين شرايطي برخي اصلاح‌طلبان بر اين نكته تاكيد مي‌كنند كه بايد اين نهال را در باغي كه باغبان با تجربه مانند علي لاريجاني دارد، قرار داد. تجربه ۲ سال و نيم گذشته هم نشان داده كه تركيب لاريجاني و روحاني در مجلس و دولت، تعامل خوبي در سطح دو قوه در پي داشته است.
 
مستقل هاي تعيين‌كننده
 
از سوی دیگر باید توجه داشت اگر رای تمام ۱۰۵ نفر حاضر در مراسم اخیر ائتلاف امید را به نام عارف بدانیم که بسیار خوشبینانه است و به گفته تاجگردون اگر اصولگرایان ۱۲۱ کرسی داشته باشند و رای آنها را متعلق به لاریجانی بدانیم پس در این میان آرای مستقل‌ها می‌تواند کارساز باشد که منتخبانی محلی و نه سازماندهی شده سیاسی هستند که به نظر می‌رسد رای آنها به سمت کاندیدایی خواهد رفت که در طی اجرای مسئولیت هایی که بر عهده داشته، بهترین عملکرد را ارائه داده است.
 
اختلاف افكني با رمز «تغيير»
 
در اين ميان برخي سياسيون كه ميل به رياست يكي از گزينه‌هاي مطرح شده دارند اين چنين القا مي‌كنند كه راي مردم در انتخابات مجلس راي به تغيير بود پس حضور مجدد لاريجاني بر كرسي قدرت نسبتي با تغيير ندارد، در نتيجه عارف بايد رياست مجلس را بر عهده گيرد. فارغ از اينكه چه كسي در نهايت بر كرسي رياست تكيه مي‌زند بايد دانست براي هر جايگاهي برنامه‌هايي تعريف شده است كه هر فردي در آن جايگاه قرار گيرد موظف به اجراي آن است، اكنون كه كشور در مرحله پساتحريم و موعد مهمي از تاريخ است رياست آگاه به مسائل برجام و تحريم براي رياست مهم‌تر است يا كانديدايي كه او هم مديريت خوبي در اركان دولتي ارائه داده اما در جريان موضوعات هسته‌اي حضورمستقیم نداشته، مي‌تواند قطار موفقيت‌هاي هسته‌اي را به پايان برساند؟ بنابراين شعار تغيير صرفا معطوف به تغيير مديران و روسا نيست و چه بسا اين تغييرات قطار موفقيت كه در نيمه راه است را منحرف كند.
 
برنامه پايداري براي تخريب لاريجاني؟
 
ديروز محمدمهدي زاهدي تاكيد كرد «جبهه پايداري در حال حاضر از رياست لاريجاني حمايت مي‌كند و ايشان به خوبي مي‌توانند مجلس را اداره كنند.» برنامه اين جبهه كه اكثر نيروهايش از راهيابي به مجلس دهم باز ماندند، عيان شد. قابل كتمان نيست اگر اذعان شود اعضاي جبهه پايداري در مجلس نهم از مخالفان جدي لاريجاني بودند چرا كه رئيس مجلس اجازه بر هم زدن نظم مجلس و هياهوسازي كاذب را از اعضاي اين جبهه سلب كرده بود. بنابراين حمايت آنها از لاريجاني نه از سر تاييد او بلكه براي نامطلوب جلوه دادنش از حيث حاميانش است و به عبارتي مي‌خواهند اينگونه القا كنند كه لاريجاني با جبهه پايداري در ظاهر برخورد و در پنهان رابطه خوبي داشته است.

عضویت در تلگرام عصر خبر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
طراحی سایت و بهینه‌سازی: نیکان‌تک