شیرعلینیا: من روایتگر تاریخ هستم؛ دلبستگی به هاشمی ندارم/ سلیمینمین: بیطرفی نویسنده در کتاب نقض شده؛ مطالعه تاریخی هاشمی نشان میدهد که نقدپذیر نیست
در حالی که مولف کتاب «زندگی و زمانه آیتالله اکبر هاشمی رفسنجانی» میگوید هیچ دلبستگی به هاشمی رفسنجانی ندارم و فقط روایتگر تاریخ هستم عباس سلیمینمین معتقد است که هم در مقدمه و هم در مسائل ظاهری کتاب این بیطرفی نقض شده است.
به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس،
نشست نقد و بررسی کتاب «زندگی و زمانه آیتالله اکبر هاشمی رفسنجانی» عصر
روز گذشته با حضور جعفر شیرعلینیا مؤلف کتاب، حامد کفاش مدیر انتشارات
سایان، عباس سلیمی نمین و حسن بهشتیپور برگزار شد.
*مولف کاری کرده که استباط شود در مقام دفاع از هاشمی است
عباس سلیمی نمین در این نشست گفت: اولین مطلبی که
به نظر میرسد در مورد مقدمه کتاب است که مؤلف سعی کرده در آن چهره بیطرفی
از خود ترسیم کند اما به نظر من هم در مقدمه و هم در مسائل ظاهری کتاب این بیطرفی نقض شده است
و هم در واقع به گونهای مؤلف این مطلب را نادیده گرفته که یک شخصیت ولو
علمی وقتی مسئولیتی را متقبل میشود جامعه باید نسبت به او نقد داشته باشد.
وی افزود: مؤلف در مقدمه کتاب نقد هاشمی رفسنجانی را
از سوی اصلاحطلبان و اصولگرایان ناپسند خوانده و هاشمی را از سوی هر دو
جریان مظلوم معرفی کرده است. هرچند برخی از این نقدها غیرمنصفانه بوده اما
برخی از این نقدها اصولی هم بوده است. مثلاً انتساب ترور حجاریان به هاشمی
دور از انصاف است که اصلاحطلبان به او نسبت دادهاند. البته نقدهای غیر
منصفانه از سوی اصولگرایان هم در مورد هاشمی وجود دارد. اما زیر
سؤال بردن انتقادها بیطرفی مؤلف را نقض میکند و نویسنده محترم نباید
اینگونه عمل میکرد تا استنباط شود که در مقام دفاع از هاشمی است نه دفاع
از حقیقت. زیرا گاهی هاشمی در مسیر حقیقت بوده اما گاهی در این مسیر نبوده که نباید از او دفاع شود.
*نقدهایی که کمرنگ شده است
سلیمینمین گفت: برخی نقدهای اصلاحطلبان و همچنین اصولگرایان به هاشمی درست بوده که در اینجا کمرنگ شده است مثل نقدهایی که به مهدی هاشمی وارد است اما در کتاب دیده نمیشود.
وی افزود: این بیطرفیها در عنوانبندی فصلها نیز
نقض شده مثلاً جایی که مؤلف به تاریخ 8 ساله دولت نهم و دهم پرداخته با
عنوان «دولت محمود» از آن یاد کرده که به نظرم این کار درستی نیست و باید
با رؤسای جمهور با وزانت برخورد شود.
*شیرعلینیا جگر شیر دارد
حسن بهشتیپور در ادامه این نشست گفت: در هر نقدی
باید هم جنبههای مثبت و هم نکات منفی با هم دیده شود و این از اصول نقد
است این کتاب در ادامه سه اثر آقای شیرعلینیا قرار دارد که در ژانر خودش
قابل توجه است. روایت تاریخی با زبان تصویر تا پیش از این در ایران مرسوم
نبوده و شیرعلینیا جگر شیر داشته که دست به چنین کاری
زده است. مجموعاً سه اثر قبلی هر کدام یکی پس از دیگری رو به جلو حرکت
کرده و یکدیگر را تکمیل کردهاند و ما در کار چهارم شاهد پختگی اثر هستیم
و امیدواریم این مسیر توسط شیرعلینیا ادامه داشته باشد و برای شخصیتهای
مهم تاریخی ایران کار تصویری تاریخی تولید شود.
وی گفت: ارائه این حجم اطلاعات نوعی ریسک محسوب میشود و از این منظر نیز با اثر درخشانی روبهرو هستیم. نویسنده مانند ماهی سعی کرده در حوادث تاریخی لیز بخورد و شنا کند. زیرا از مسائلی باید صحبت کند که برخی هنوز منبعی در موردشان وجود ندارد و شیرعلینیا به خوبی از پس این کار برآمده است.
این کارشناس امور رسانه گفت: این کتاب دارای سه بخش
عمده است هرچند شیرعلینیا این تقسیمبندیها را انجام نداده و من خودم
چنین تقسیمبندی را برای کتاب قائل هستم. بخش قبل از انقلاب، بخش پس از
پیروزی انقلاب تا رحلت امام خمینی(ره) و بخش پایانی مربوط میشود به پس از
رحلت امام(ره) تا امروز که به نظرم خودش سه کتاب مجزا میشود.
بهشتیپور در پایان این بخش از سخنانش گفت: اسم کتاب
کمی طولانی است و بهتر بود اسم کوتاهتری برای آن انتخاب میشد. من معتقدم
اگر کتابی بتواند من را به عنوان یک مخاطب با خود همراه کند اثر موفقی است
و این کتاب نیز من را با خود همراه کرد و 8 دهه تاریخ معاصر را به صورت
یکجا به خواننده ارائه میکند و خواننده در این کتاب با وجود اینکه هاشمی
محور آن است اتفاقات تاریخی را نیز مرور میکند.
*هاشمیرفسنجانی مظلومنمایی نشده است
جعفر شیرعلینیا گفت: من اکنون پس از تذکر آقای سلیمینمین به مقدمه رجوع کردم و نکتهای که او گفت را ندیدم. من در مقدمه این کتاب موضعگیری نکردم و نقد هاشمی را آن طور که شما میگویید ندیدم و در این کتاب هاشمی رفسنجانی مظلومنمایی نشده است و هیچ موضعی نگرفتهام.
وی در ارتباط فصل «دولت محمود»
گفت: واقعاً آن برداشت که شما از آن داشتید نشده و هدفم این بود که جریان
غالب هر دوره را نشان دهم. زیرا در دوران دولت نهم و دهم نه چپ و نه راست
این دولت را از خود نمیدانستند پس من گفتم که این دولت خود آقای
احمدینژاد است.
*جایی دست به قضاوت زدهام که توانستهام نتیجهگیری کنم
شیرعلینیا گفت: در مورد مهدی هاشمی هم باید بگویم
که انتقادها از دو طرف است مثلاً طرفداران آقای هاشمی میگویند که حرفهای
هاشمی رفسنجانی بیان نشده و مسائل را باز نکردهاید و طیف راست هم میگویند
که به مسئله مهدی هاشمی در کتاب پرداخته نشده است اما واقعیت این است که
من راجعبه این موضوع به جمعبندی و نتیجهگیری درست نرسیدهام و اصلیترین
مسئله آن محاکمه مهدی هاشمی بود که البته محرمانه است و منتشر نشده و همین
سبب شد که دست به قضاوت نزنم و فقط به آن اشاره کنم جایی دست به قضاوت زدهام که توانستهام نتیجهگیری کنم.
سلیمینمین در واکنش به این سخن شیرعلینیا گفت: در
مقدمه نقدها را شورهزار خواندید در صورتی که یک نویسنده نباید همه مسائل
را شورهزار ببیند و در مقدمه به نقدها به عنوان به عنوان شورهزار اشاره
کردهاید و انتقادها را مانع رشد دولت هاشمی خواندهاید در صورتی که معتقدم
حتی نقدهای غیرمنصفانه هم میتواند به رشد و بالندگی دامن بزند.
شیرعلینیا در پاسخ گفت: من تخریبها را شورهزار خواندهآم و به نقدها اشارهای نکردهآم.
سلیمینمین در ادامه گفت: یک حادثهای در ارتباط با
مهدی هاشمی اتفاق افتاده اما کافی بود حرفهای آقای توکلی را میآوردید و
پس از آن کمی بیطرفانه به مسئله نگاه میکردید. من حاضران را دعوت میکنم
که مناظره آقای توکلی و آقای رجایی را بخوانند.
*وکیل مدافع مهدی هاشمی نیستم
شیرعلینیا در ادامه گفت: من وکیلمدافع مهدی هاشمی نیستم.
*هاشمی نقدپذیر نیست
سلیمینمین در بخش دیگری از سخنانش گفت: این کتاب نقض بیطرفی کرده و ای کاش شما در آن به این مسئله که آقای هاشمی در مورد خانواده خود برخی مسائل را حاضر نیست بپذیرد، میپرداختید. مثلاً سر قضیه روزنامه زن، اگر آقای هاشمی درست موضع میگرفت آن وقت فائزه هاشمی با سلطنتطلبان پیوند نمیخورد. اگر هاشمی را در تاریخ مطالعه کنید کلاً مشخص میشود که نقدپذیر نیست.
وی افزود: تشخیص حرف حق پیرامون مسئله مهدی هاشمی از
میان سخنان آقای توکلی و آقای رجایی کار سختی نیست که نویسنده گفته کار
سختی بوده است.
*چه کسی به اندازه هاشمی نقد شده است؟
شیرعلینیا در پاسخ گفت: در بخشهایی از این کتاب
نکاتی علیه هاشمی بیان شده زیرا تاریخ است و باید بیان شود و خود آقای
هاشمی این کتاب را خوانده و این نقدها هنوز در کتاب است. من یک سؤال دارم و آن این است که کسی اندازه آقای هاشمی نقد شده است یا پای نقد نشسته است.
چه زمانی آقای خاتمی یا آقای احمدینژاد آمدند پای حرفها و نقدها نشستند
از این منظر من کسی را سراغ ندارم که از هاشمی بیشتر پای مصاحبه، نقد و
سؤال آمده باشد. در بخشهایی از این کتاب مسائل انتقادی علیه هاشمی نیز نقد
شده است اما در هر صورت هرکس ممکن است برداشت خو درا از مسائل داشته باشد.
یک نفر آن را قبول کند و دیگری نپذیرد.
*چنین شخصیتی نباید خرج فرزند ناخلفی شود
سلیمینمین در ادامه این نشست گفت: من در مقاطع
مختلف احکام متفاوتی در مورد هاشمی دارم قبل از ریاست جمهوری او بسیار
نقدپذیر بوده اما در دوران ریاست جمهوری حاضر نشد با رسانهها مصاحبه کند و
بعد از فشارهای فراوان آن هم در یک مصاحبه بلکه در گعده با برخی از اصحاب
رسانه نشستند. اما من وارد این مسئله نشدم و گفتم هاشمی در مورد خانواده
نقدپذیر نیست و گارد بستهای دارد که البته این به زیان خودش تمام میشود
اگر او در قبال خانواده واکنشی نشان میداد در میان جامعه نخبگانی جایگاه
بهتری داشت.
وی افزود: جایگاه هاشمی یک جایگاه ویژه است و نباید چنین شخصیتی خرج فرزند ناخلفی شود.
این شخصیت باید توسط خودش حفظ شود و نباید این شخصیت خرج ارتباطات فائزه
هاشمی با سلطنتطلبان شود. اگر کمی اهل تحقیق باشیم در مورد رشوه گرفتن
مهدی هاشمی هم میشد موضع گرفت. زیرا اقدام به چنین عملی یعنی زیر پا
گذاشتن مصالح ملی.
*مولف تاریخی روایتی مبتنی بر صداقت ارائه میکند
حسن بهشتیپور در ادامه این نشست گفت: فرق مؤلف
تاریخی با قاضی در همین است که قاضی وظیفهاش قضاوت کردن براساس اطلاعاتی
است که به دست میآورد. اما راوی تاریخ قصدش روایت درست مبتنی بر صداقت است
و دروغ به خواننده ارائه نمیکند. من وقتی عنوان دولت محمود را خواندم یاد
دولت ستوده افتادم اما ممکن است یک نفر یاد فتنه محمود بیفتد و دولتی که
محمود افغان راه انداخت پس از زوایای مختلف میتوان به کتاب نگریست.
*این کتاب خطاهای تاریخی فراوانی دارد
سلیمینمین گفت: من در متن کتاب ندیدم که این کتاب یک مشاور تاریخی داشته باشد و این یکی از ایرادهای کتاب است،
مثلاً شما گفتید جنازه رضاخان در افریقای جنوبی دفن شده در صورتی که
رضاخان در مصر دفن شده یا لایحه کاپیتولاسیون در دولت علم تصویب نشد و معلق
ماند ولی شما گفتهاید که در دولت علم تصویب شد. یا مثلاً در صفحه 109شما
جملهای از امام آوردهاید که تقطیع شده ولی نقطهگذاری نکردهاید به
علاوه اینکه عبارات هم جابهجا شده و میتوان گفت این کتاب خطاهای تاریخی فراوانی دارد. برخی قسمتها نیز خطاهای محتوایی دارد
که مثلاً منبع برای آن بیان شده است. مثلاً انتساب جملهای به شهید مطهری
از سوی نصر در مورد هواپیمای امام خمینی و نقل این عبارت از نصر جای تعجب
دارد. زیرا مگر نصر آدم موثقی است. حتی در چند جا نقل شده که آقای طالقانی
یکی از اصلیترین مخالفان اصل ولایت فقیه بوده اما من منبعی در مورد آن
ندارم. وقتی کتاب مشاور تاریخی ندارد موجب میشود خواننده اعتمادش
را از دست بدهد. وقتی میبیند که مؤلف بین مرکز اسناد و مرکز اسناد انقلاب
اسلامی تفاوتی قائل نیست.
*نویسنده در نوشتن شرح عکس ها اشتباه کرده است
بهشتیپور در ادامه گفت: این کتاب از نظر شکلی و
محتوایی میشد بهتر باشد مثلاً اگر پانوشتها را در پایان هر فصل میآوردند
بهتر میشد. این کتاب از نظر انتخاب عکس کار بسیار بزرگی را رقم زده زیرا
من یک آدم رسانهای هستم و 30 سال است که عکس میبینم و عکسی که توجه من را
جلب کند یعنی عکس متفاوتی بوده است.
وی افزود: در روایت تاریخی باید وسواس داشته باشیم
که منصفانه روایت کنیم البته بنده بیطرفی تاریخ را قبول ندارم زیرا هر کسی
در نهایت یک طرفی دارد. اما منصف بودن مسئله مهمی است که شیرعلینیا سعی
کرده منصف باشد. ما امروز برای روایتهای قدیمی اطلاعات کم ولی مستند در
دسترس داریم اما در روایتهای جدید اطلاعات بسیار است اما منابع آن مغشوش
است این کتاب را سعی کردم با وسواس بخوانم مثلاً در برخی عکسها که خیلی
ویژه هستند نویسنده در شرح عکس نوشتن اشتباه کرده است اما این مسائل موجب
ناامیدی خواننده نمیشود و زحمات زیادی که برای این کتاب کشیده شده را
نباید نادیده گرفت.
*شایسته بود این کتاب نشان دهد که امام انقلاب را از خطر عبور داد یا هاشمی
سلیمینمین در ادامه گفت: آقای هاشمی در برخی جاها
تحلیلهای متفاوت و اساسی با امام دارد و این به خاطر نقصان تحلیل هاشمی
است. شایسته است که این کتاب مثلاً در قضیه بنیصدر مشخص کند که نگاه هاشمی
درست است یا نگاه امام و ما به عنوان یک مورخ باید به مخاطب کمک کنیم که
دریابد امام توانست انقلاب را از یک خطر عبور دهد یا آقای هاشمی؟
*تحلیل امام آن است که اجرا شده است
بهشتیپور گفت: این تحلیل شما است نه تحلیل امام
خمینی. تحلیل امام خمینی آن است که اجرا شده و در این کتاب یک مورد که همان
عدم حمایت امام از فعالیتهای مجاهدین برخلاف توصیههای دیگران، است که پس
از مارکسیست شدن بر همه تحلیل درست امام آشکار شد.
*این کتاب تاحدودی نشان میدهد که هاشمی رفسنجانی، امام را راهنمایی میکرد
سلیمینمین گفت: آقای هاشمی امام را متهم به سازشکاری میکند و خودش هم به آن اشاره کرده است. امام محور تاریخ انقلاب است و اکنون کتابی نوشته شده که در آن میگوید ما حرف درست میزدیم و امام بعد از حرف ما تصمیمگیری درست کردند و این فضایی است که در اغلب سخنان هاشمی دیده میشود و در این کتاب هم این مسئله وجود دارد. جوانی که تاریخ انقلاب را نمیداند پس از خواندن کتاب تا حدودی فکر میکند که هاشمی امام را راهنمایی میکرد.
شیرعلینیا گفت: این سخن در کتاب نیست و من نمیدانم کجای این کتاب چنین چیزی دارد.
وی در پایان این نشست گفت: بعضی ایرادات را میپذیرم
مثلاً در عکسها که برخی عکسها در جای مناسبی استفاده نشده و فقط تزئینی
است اما باید یادآوری کنم که در رسیدن به یک منبع درست کار ما بسیار مشکل
بود.
*من روایتگر تاریخ هستم
شیرعلینیا کفت: این کتاب بیش از 1700 عکس و 50 هزار
کلمه توضیحات عکس دارد که این حجم از متن خودش یک کتاب مجزا است. علاوه بر
این باید بیش از 10 هزار اطلاع تاریخی را نیز به این کتاب افزود.
او در پایان گفت: شاید شما از برخی بخشهای کتاب برداشت جانبدارانه کنید که من اغلب آنها را قبول ندارم البته من هیچ دلبستگی به هاشمی رفسنجانی ندارم، من فقط روایتگر تاریخ هستم و تحلیل آن با تحلیلگران است و نباید از من توقع داشت که تحلیل کنم.